سکوت در مذاکره
سکوت در مذاکره را اینگونه آغاز می نماییم:
سکوت در مذاکره همانند داشتن چاقو می باشد. مهم این است که از آن چگونه استفده نمود. هم می شود خود را با چاقو کشت، هم می توان طرف مقابل را، هم می توان میوه ای پوست کند و لذت برد، در نتیجه مهم استفاده ما از سکوت در مذاکره خود می باشد. یکی از بزرگترین ترفند ها در مذاکره می تواند صحبت نکردن باشد که یک ترفند روانی می باشد.
بعضی مواقع ما ساکت می شویم و طرف مقابل متوجه ساکت شدن ما می باشد. تصور کنید کارمندی که برای اضافه حقوق پیش رئیس خود می رود و او می گوید که من خودم می خواستم پنجاه هزار تومن به حقوق شما از این ماه زیاد کنم، شما ساکت می شوید، رئیس شما بطور واضح متوجه سکوت شما می شود.
سکوتی نامشهود:
بعضی مواقع ما سکوت نمی کنیم ولی جمله ای که ربطی به موضوع ندارد را می گوییم و در واقع صحبتی نکردیم.
سکوت کردن بسیار کار دشوار و خطرناکی می باشد، در نظر بگیرد در محیط منزل، یک زوج مشغول صحبت هستند و همسر فرد یک سوالی می پرسد، طرف مقابل جواب نمی دهد، پنج ثانیه، ده ثانیه، سی ثانیه … حالا شرایط به جایی می رسد که نمی شود سوال کننده هم صحبتی بکند چون مشکل به جایی سوق داده شده که هر کس صحبت کند و سکوت را بشکند بازنده می باشد و این مشکل ادامه دار خواهد بود.
توصیه می کنم به تمام دوستان که تا از ترفند صحبت نکردن و دانش کامل آن برخوردار نشدید از صحبت نکردن در مذاکرات خود استفاده نکنید.
در مذاکره کمتر حرف یزنیم و بیشتر گوش کنیم. اینکه ما در مذاکره شروع کننده باشیم همیشه نه ولی در اکثر مواقع باعث دادن امتیاز می باشد. در مجموع ما وقتی حرف بزنیم امتیاز می دهیم و مواقعی که ساکت می مانیم نمی توانیم امتیاز بدهیم. ما با سکوتمان علاوه بر اینکه امتیاز نمی دهیم بلکه باعث می شویم که اطلاعاتمان پنهان بماند و به عنوان یک برگ برنده نگاه داریم و سر فرصت و جایی که لازم است از آن استفاده نماییم.
من برخلاف تعریف سکوت که همواره با این جمله همراه بوده است که سکوت نشانه رضایت می باشد، می گویم که سکوت علامت نارضایتی می باشد در مذاکره.
استفاده از سکوت در مذاکره، با تمرین و استفاده آن در مذاکره های مختلف میسر می شود. ولی به عنوان یک نکته آموزشی اگر بخواهم ابتدای راه به شما بزرگواران بگویم، این می تواند باشد که:
اگر در مذاکره، طرف مقابل شما سکوت را در دستور کار خود قرار داد و احساس کردید این سکوت ادامه دار خواهد بود
به هیچ وجه نگذارید سکوتش طولانی شود و قبل از این که دیر شود با یک سوال سکوت او را بشکنید.
سعی کنید سوالی نپرسید که با بله یا خیر بتواند پاسخ دهد، طوری باشد که مجبور به صحبت کردن باشد. به ناچار اگر سوالی پرسیدید که جوابش بله و خیر بود و طرف مقابل نیز یک کلمه در پاسخ شما داد، سوال بعدی خود را آماده نمایید و نگذارید مجدداً فرصت صحبت نکردن شکل بگیرد، اینکه چرا بله یا چرا خیر؟ چگونه به این نتیجه رسیدی که …
حالا چه کنیم؟
ولی باز هم پیشنهاد می کنم که به مذاکره صحبت نکردن روی نیاورید چون واقعاً یک ترفند روانی می باشد و کسی که بیشتر استفاده کرده باشد و مذاکره کننده حرفه ای تری باشد می تواند موفق تر باشد و این برای شروع مذاکره خوب نمی باشد. حواستان را جمع کنید در چاله یا چاهی که یک مذاکره کننده قوی برای شما فراهم می کند با صحبت نکردنش گرفتار نشوید.
با کاربرد سکوت در مذاکره تا حدودی آشنا شدیم، امیدوارم در مذاکراتمان بدرستی از آن استفاده نماییم.
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید