سیاست هویت چیست؟
سه داستان زیر را در نظر داشته باشید:
-
ازدواج سنگی:
یکی از دوستانم با چشمان اشکبار نزد من آمد. ازدواجش با شوهرش داشت به جدایی ختم میشد.
میتوانستم از دور دلایلش را حس کنم:
درحالیکه تفاوتهای آنها تحملناپذیر نبود، اما والدینشان آنها را بهسمت نبرد و دعوا میکشاندند.
هربار که او از مادرش مشورت میخواست، جواب مادر این بود:
«کاملاً حق با توست کتی! او اشتباه کرده و مثل همیشه خودخواهی از طرف او بوده است. واقعاً نمیدانم چطور با او زندگی میکنی؟!»
در همینحال، مادرش هم از او حمایت میکرد و شوهرش را عامل مشکل میدانست. حمایت والدین داشت باعث جدایی آنها میشد. -
نبرد شرکتی:
یک شرکت چندملیتی وسط جنگ بین شعبه تحقیقاتی و شعبه فروش گیر افتاده است.
هریک میترسند که طرف دیگر باعث کاهش تولید و سرقت منابع شود.
با شروع آمادهسازی بودجه سال بعد، رؤسای این دو شعبه بهطور جداگانه با مدیر شرکت ملاقات داشتند
و شعبه خود را روح حقیقی شرکت دانستند
و برای منابع شرکت پیشنهاد سرمایهگذاری عاقلانهتری دادند. -
وضعیت آشفته:
اسلوبودان میلوشویچ، رئیسجمهور صربستان، پیش از شلوغیهای عظیم در گزیمستان، کوزوو، به مردم صربستان، شلوغیهای ۶۰۰سال پیش کوزوو را یادآوری کرد
و روح ملیگرایی را بهیادشان آورد.
اوگفت: «بگذارید خاطرات قهرمانانه کوزوو تا ابد زنده بماند.
زندهباد صربستان! زندهباد یوگسلاوی! زندهباد صلح و برادری میان مردم!»
بسیاری از افراد به این صحبتها احترام گذاشته و دست از جنگ و اعتراض برداشتند.
در هریک از مثالهای بالا، فریب پنجم یعنی سیاست هویت نقش داشت.
سیاست هویت میتواند روی بخش احساسی یک زندگی زناشویی، کارایی یک سازمان و امنیت یک منطقه تأثیر بگذارد.
برخلاف فریبهای دیگر، این فریب آزادانه گسترش یافته
و بین مردم پخش شده و سوختی برای اثر قبیلهای محسوب میشود،
اما با استفاده از راهکارهای درست، میتوانید از سیاستهای هویت برای بهبود روابط و رسیدن به رضایت دوطرفه در تعارضات استفاده کنید.
سیاست هویت چیست؟
انسان براساس طبیعت خود، یک حیوان سیاسی است و بیش از دوهزار سال پیش، ارسطو این را دریافته است.
شما با هر حرف و رفتاری، پیامی از وضعیت سیاسیتان در ارتباط با دیگران ارسال میکنید.
ممکن است برای تقویت خود، با رئیستان ارتباط خوبی برقرار کنید یا با دوست صمیمی خود دچار مشکل شوید.
سیاست یعنی بگویید: «چه کسی چه کند، در چه زمانی، و چگونه»
سیاست هویت فرآیندی مربوط به تعیین موقعیت هویتی شما برای رسیدن به یک منظور سیاسی است.
شما با افراد یا گروههای خاصی در یک ساختار قدرتی متحد میشوید تا بهشکل بهتری به اهداف خود برسید،
اما برای ارتباط داشتن با یک گروه خاص و نه گروه دیگری، هزینههایی هم پرداخت میکنید.
این فرآیند کلی در یک فضای سیاسی رخ میدهد؛
یک چرخه سیاسی که مردم در آن، برای تصمیمگیری با هم در تقابل هستند.
دولت، آشناترین فضای اینچنینی است که البته موضوعات دیگری مثل ازدواج، دوستی یا محل کار هم جزو این فضاها محسوب میشوند.
هریک از این فضاها فرصتی را برای انجام کاری ازسوی کسی و طبق قیمتی نشان میدهد.
به سه مثال قبلی در شروع این فصل برگردید.
حال میبینیم مردم چگونه موقعیت هویتیشان را تعیین میکنند تا به برخی اهداف سیاسی برسند
و برای این کار هزینه میدهند:
*در ازدواج سنگی کتی و جو، والدین فکر میکردند با این کار دارند فرزندانشان را نوازش احساسی میکنند (براساس هدف خود) و با خودشان متحد میشوند تا وفاداریشان را به فرزند نشان دهند (تعیین موقعیت).
هریک از این مادرها نگرانیهای همسر فرزندشان را نادیده گرفته تا حس حقبهجانببودن را در فرزند خود تقویت کنند،
اما با این کار، به روابط زناشویی آنها لطمه وارد کردند (هزینه پرداختشده).
*مثال شرکت، رؤسای شعبات تحقیقات و فروش دوست داشتند
منابع مالی بیشتری داشته باشند(هدف) و هریک بهصورت خصوصی به دیدن مدیر رفتند تا درباره موضوعات مهم و منحصربهفرد خود درباره سازمان حرف بزنند (تعیین موقعیت)،
اما عملکردشان باعث تقویت اختلاف بلندمدت و کاهش تولید سازمانی شد (هزینه پرداختشده)
*در مثال صربستان، میلوشویچ دوست داشت حمایت مردمی بیشتری از مردم صربستان بگیرد (هدف) و برای این کار، با سخنرانیاش درباره نبردهای سابق کوزوو، حس ملیتگرایی را در مردم تقویت کرد (تعیین موقعیت)،
اما خط شکاف بین سیاسیون منطقه را با این کار پررنگتر کرد و درنتیجه، خشونت زیادتر شده و باعث خسارتهای جانی شد و بدین واسطه، جنایات بینالمللی در یوگسلاوی اتفاق افتاد (هزینه پرداختشده).
سیاست هویت در همه سطوح زندگی روزانه دیده میشود
و بیشتر وقتها، نقش قابلتوجهی در زندگی دارد؛
مثلاً فرزند نوجوانتان از مدل جدید موهای شما تعریف میکند (تعیین موقعیت) و پس از آن بابت یکی از کارهایی که دوست دارد، از شما اجازه میگیرد (هدف)، اما گاهی سیاست شرایط ناراحتکنندهای را بهوجود میآورد.
همسایه شما درحالیکه کلوچههای دستپختش را برایتان آورده، در خانهتان را میزند (تعیین موقعیت) و سپس از شما میخواهد که به پسرش کمک کنید تا در شرکتتان کاری پیدا کند (هدف).
حتی اگر بهشکل بنیادی ماشینکاریهای سیاست هویت را نپذیرید، بازهم اجتنابناپذیر هستند.
وقتی وارد اتاق جلسه میشوید، کنار چه کسی خواهید نشست؟
به نظرات چه کسی بیشتر توجه خواهید کرد؟
در یک سطح عملی، هویت شما میتواند روی منابعی که به آنها دسترسی دارید، تأثیر بگذارد و بنابراین بلیتی برای توقف یا پیشبردتان در کار موردنظر باشد.
زبان بدنتان درباره شما چه میگوید؟
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جامع “زبان بدن” کلیک کنید
[/button]
فقط مرگ قابل مذاکره نیست!
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جذاب “مذاکره” کلیک کنید
[/button]
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید