چگونه پس از شکست های متناوب مذاکره نمائیم
چگونه پس از شکست های متناوب مذاکره نمائیم
چگونه پس از شکست های متناوب مذاکره نمائیم عنوان مقاله ای می باشد از دانشگاه هاروارد که به تحلیل و بررسی آن خواهیم پرداخت.
این مقاله با عنوان How to Negotiate After a Staggering Defeat: A Playbook for Democrats
عنوان مقاله: چگونه پس از شکست های متناوب مذاکره نمائیم – راهکاری برای افراد دموکرات
یک ضرب المثل در محافل دیپلماسی وجود دارد: اگر شما گزینهی روی میز نباشید شما در فهرست انتخاب هستید.
از آنجا که آنها کنترل کاخ سفید و هر دو مجلس کنگره را از دست دادند،
آسان است که تصور کنیم که دموکراتها (و افراد دیگری که در مقابل رئیس جمهور منتخب دونالد ترامپ رای دادند) احساس میکنند که یک جایگاه در پشت میز ندارند.
و در صورتی که درست باشد،
هر آنچه را آنها عزیز بدارند
و هر سیاستی که آنها اهمیت دهند میتواند یک سوگند ریاست جمهوری صرف،
به دور از دستور کار خود در مغلوب ساختن چشم انداز ترامپ برای امریکا باشد.
من دارای یک دیدگاه و چشم انداز متفاوت هستم.
مذاکره کردن غیرممکن است
و بر چگونگی مذاکرهی موثر تمرکز میکنیم زمانی که چیزها ناامید کننده به نظر میرسند.
در حالیکه «نومید» احتمالا توصیف کنندهی این است که چگونه بسیاری از دموکراتها احساس یا فکر میکنند،
این مقاله پیرامون وابستگی سیاسی نمیباشد.
مهم نیست که شما یک دموکرات یا جمهوری خواه هستید،
یک صاحب کسب و کار یا یک کارگر کارخانه باشید
زمانی خواهد رسید که در آن هنگام شما از موضع ضعف وارد شوید یا در سایهی شکست مذاکره باشید.
هنگامی که آن روز میرسد،
من امیدوارم که شما این ایدهها را پیدا کنید که در اینجا در زمینهی سیاست ارائه شدهاند که مفید باشند.
شروع
در ادامه به شروع چگونه پس از شکست های متناوب مذاکره نمائیم خواهیم پرداخت.
با پنج اصلی شروع میکنیم که به طور گسترده برای مذاکرات دشوار قابل استفاده میباشد
و سپس راهنمایی خاصی در مورد چگونگی این درخواست به دموکراتهایی که در حال مذاکرهی دستور کار خود تحت ریاست جمهوری ترامپ هستند، فراهم میکنم.
به طور قطع،
مناطقی وجود دارند که در آن دموکراتها دارای قدرت نفوذ بیشتری از چیزی که آنها فکر میکنند هستند
و نواحی وجود دارد که در آن در حال پیکار هستند.
این برای دموکراتها مغلوب ساختن خود در تمام کردن سرمایهی سیاسی محدود خود بر اثر فقدان میباشد
همان طور که میتوان برای آنها فرض کرد که هیچ اهرم یا قدرت نفوذ مذاکرهای اصلا ندارند.
شاید بیشتر شکستها علیه خود دیدگاهی باشد که دموکراتها علیه ترامپ و جمهوری خواهان بر سر هر مسئله نزاع کنند.
۵ اصل برای مذاکره در برابر احتمالات یا فرصتها
چگونه پس از شکست های متناوب مذاکره نمائیم را ادامه می دهیم
نقاط ضعف خود را بدانید، و بر روی آنها تمرکز کنید.
با سازندگانی سر و کار داشته باشید که در حال پیاده کردن یک مذاکرهی مصرف شده توسط موقعیت ضعیف خود هستند
یا جایگزینهای (پیشنهادهای متناوب) ضعیف،
مرتبا نتایج بدتری از مذاکره کنندههایی را به دست می آورند که به داخل فضای کاملا آگاه از نقاط ضعف خود میروند
اما بر روی نقاط ضعف طرف دیگر تمرکز میکنند.
این مهم میباشد که شما مطمئن شوید که آسیب پذیر هستید،
اما نباید دیدگاه این واقعیت را از دست دهید که
محدودیتهایی برای قدرت طرف مقابل نیز وجود دارد که ممکن است دارای منافع یا اهدافی که آنها نیاز به شما دارند باشد.
- دموکراتها میتوانند روایت در حال حاضر غالب را پیرامون اینکه چرا ترامپ در مغلوب ساختن هیلاری کلینتون پیشی جست را بپذیرند. او به طور بهتری امریکای «واقعی» را نشان می دهد و نخبگان این کشور در حال زندگی در اتاقهای اکو هستند و بیش از حد متکبر بودند و از آمریکای میانی جدا شده بودند. اما یک روایت دیگر این است که رای مردم نشان دهندهی این است که بیشتر مردم آرای خود را برای کلینتون نسبت به ترامپ پخش کردند – اثبات اینکه سهم بیشتری از عموم آرا دیدگاه ترامپ برای کشور را رد کردند. علاوه بر این، نتایج بیشتر آرای مخفی که در سراسر ایالات متحده اندازه گیری شد نشان میدهد که این کشور همچنان به حرکت در یک مسیر مترقی و لیبرال ادامه میدهد. این کاملا خوب است برای جمهوری خواهان و دموکراتها که مذاکرات متفاوتی را ترجیح دهند- اما آن روایتهایی که شما ترویج میدهید و آن روایتهایی که در آگاهی اجتماعی نفوذ میکنند دارای عواقبی برای توانایی شما برای جذب پیروانتان به هدف تان در آینده و برای ایجاد ائتلاف برنده خواهد بود.
- در صورتی که شما بتوانید خلق ارزش کنید، شما دارای قدرت نفوذ هستید. بیشتر مردم دربارهی از نظر اینکه کدام طرف دارای جیب عمیقتر، نیروی عضلانی بیشتر، متحدان قویتر و کنترل بیشتری بر روی منابع هستند فکر میکنند، همهی اینها مهم هستند. اما اغلب بزرگترین منبع و قدرت نفوذ در مذاکرات توانایی شما برای ایجاد ارزش برای طرف دیگر است. اگر آنها دارای منافعی باشند که شما میتوانید اداره کنید یا نیازهایی که شما میتوانید انجام دهید- یا اگر مسائلی وجود داشته باشد تنها شما میتوانید برای آن ها حل کنید– شما دارای قدرت نفوذ یا اهرم هستید.
دموکراتها ممکن است شعبههای صفر دولت را کنترل کنند، اما آنها دارای قدرت نفوذ دقیقا به همین دلیل هستند. همان طور که من به طور دقیق شرح خواهم داد ترامپ نیاز به کمک دموکراتها در تعداد بسیار زیادی از مسائل مهم دارد.
- پیکارهای خود را برگزینید. هنگامی که شما سرمایهی سیاسی را محدود کردهاید، نمی توانید موجب این شوید که آن را بسیار کم توسعه دهید. اگر شما با هر پیکاری به عنوان نزاع مشخص رفتار کنید، مطمئنا کشمکش را از دست خواهید داد. اما قبل از اینکه شما بتوانید نزاع خود را برگزینید باید جایگاه خود را به ترتیب به دست بیاورید. احزاب سیاسی یکپارچه نیستند-آنها شامل تغییر ائتلاف اعضایی هستند که دارای اولویتهای متفاوت هستند، هر گونه رقابت برای جلب توجه و منابع. این امر حتی در بهترین زمان مشکل ساز است. هنگامی که اوضاع بد باشد این مسئله میتواند کشنده باشد. ما در مورد چگونگی نیاز دموکراتها به رهبری جدید شنیدهایم. اما مهم تر از آن از یک چشم انداز مذاکره، ایجاد یک تلاش هماهنگ در تعیین اولویتهای قانونی و سیاسی حزب برای چهار سال آینده خواهد بود. اگر دموکراتها به جهات مختلف در حال به طرف خود کشیدن هستند، آنها سرمایه های سیاسی خود را به اشتباه اختصاص خواهند داد و نیروی بسیار کمی را برای جدول به ارمغان میآورد در زمانی که یک معاملهی مهم برای ساخت وجود دارد.
- «برنده بودن آنها» برابر با «باخت شما» نیست. نزاع برای رای انتخاباتی یک بازی حاصل جمع صفر است اما حاکم نیست. علی رغم تفاوت در ابعاد مختلف هنوز هم مسائل متعددی وجود دارد که دموکراتها با دستور کار قانونگذاری که ترامپ بیان کرده است موافق هستند. اگر دموکراتها موفقیت را به سختی به صورت «توقف ترامپ از دستیابی به اهداف خود» تعریف کنند، آنها فرصتها را برای دستیابی به اهداف خود از دست خواهند داد. این اصول چطور به کشمکشهای قانون گذاری و سیاستهای بی شمار پیش رو اعمال میشود؟ توسط ارزیابی من از یک دیدگاه مذاکرهای مسائل پیش روی کشور در پنج دسته قرار میگیرد. وجود دارد: ۱) مناطقی که در آن دموکراتها بعید است که چیزی را که میخواهند به دست بیاورند، ۲) مناطقی که در آن دارای قدرت نفوذ بیشتری از آنچه که فکر میکنند هستند. ۳) مناطقی که در آن منافعشان با دستور کار ترامپ تراز شده است، ۴) مناطقی که در آن آنها باید به سختی مبارزه کنند و ۵) مناطقی که در آن همه چیز میتواند به طور خاص خطرناک باشد.
برای توضیح و تشریح بر اساس اهمیت ساختن استراتژیها برای انواع مختلف مسائل، من بسیاری از مسائل مهم پیش روی سیاست گذاران را در سراسر این پنج حوزه طبقه بندی کردهام. این کاملا امکان پذیر است که برخی چیزهایی که من معتقدم که غیرقابل مذاکره هست در واقع تبدیل به مذاکره خواهد شد یا رویدادها در روشی آشکار خواهند شد که قدرت نفوذی که دموکراتها بر روی مسئله دارند خشک خواهد شد. هدف من در اینجا این نمیباشد که حرف آخر بر روی مذاکره میباشد، بلکه به جای آن نشان میدهد که چگونه در یک جهانی که در آن ممکن است محدودیتهای شدید وجود داشته باشد استراتژی و مذاکره کنیم- بلکه همچنین فرصت بیشتری نیز آشکار به نظر میرسد.
نوع I: مسائلی در جایی که شما در آن زندگی میکنید برای نزاع با یک روز دیگر.
مسائلی وجود دارد که در آن رئیس جمهور منتخب ترامپ نیاز خواهد داشت تا تقریبا بلافاصله پس از ادای سوگند احراز مقام انجام دهد. اینها اقدامات اساسی با هدف تامین امنیت حمایت از ائتلاف انتخاباتی مغلوب ساختن ترامپ خواهد بود رای دهندگانی که او پیروزی اش را مدیون آنهاست.
اینها ممکن است شامل: عقب کشیدن تعدادی از دستورات اجرایی رئیس جمهور اوباما مربوط به تولید گازهای گلخانهای گیاه زغال سنگ، استانداردهای بهره وری سوخت، مهاجرت و پناهندگان باشد، دور شدن از مشارکت ترانس پاسفیک(TPP)، برقراری محدودیت دوران بوش(که توسط اوباما لغو شد) در استفاده از پول فدرال برای تامین مالی سازمانهای بین المللی که سقط جنین را ارائه میکنند، و درخواست از کنگره برای تصویب قوانینی که نرخ نهایی مالیات و مقررات پیشرفت در بخش مالی را کاهش میدهد. تمامی اینها دارای عواقب جدی هستند و موجب پیش بینی محرومیت(عقیم گذاری) در میان دموکراتها خواهند شد. از یک چشم انداز مذاکرهای، من به دموکراتها توصیه خواهم کرد تا با قدرت نفوذ بسیاری از این تحولات، شالودهی خود را با یک دید برای انتخابات میان دوره ای ۲۰۱۸ قدرتمند و پرانرژی کند. با این حال در مدت کوتاهتر، آنها نباید انتظار گفتگوی بیشتری را داشته باشند. علت این است که تمامی این مسائل مواردی هستند که در آن رئیس جمهور دارای اتاق مهمی برای اقدامات اجرایی است یا جایی که در آن کنگرهی جمهوری خواه دارای رایهای کافی برای فشار از طریق قانونی میباشد و به طور عادلانه اگر نقشهای معکوس شوند، دموکراتها انواع مشابهی از اقدامات اجرایی و قانونی(عمدتا در جهت مخالف) بدون توجه به مخالفت جمهوری خواهان دارند.
نوع ۲: مسائلی که در آن ترامپ نیاز به کمک دموکراتها خواهد داشت
با وجود تماسها و فراخوانیهای پرهیاهو برای لغو قانون مراقبت مقرون به صرفه، همچنین شناخته شده به عنوان Obamacare، در طول انتخابات، در واقع انجام آن هرگز آسان نبود. رئیس جمهور منتخب ترامپ به سرعت قویترین شعارهای خود در مورد این مسئله را به عقب برگرداند و تمایل خود را به سازش نشان داد. من اعتقاد دارم که این تغییر اجتناب ناپذیر میباشد.
یک لغو کامل مستلزم مراقبتهای پزشکی از حدود ۲۰ میلیون آمریکایی است، بسیاری از کسانی که به ترامپ رای دادند، عملا و به طور سیاسی فاجعه خواهد بود. ؟؟؟
مهم تر از همه، بدون یک اکثریت ۶۰ نفر(برهان filibuster) محدودیتی برای آنچه که جمهوری خواهان مجلس سنا میتوانند خود به خود در مورد اوباما انجام دهند وجود دارد. بیشترین چیزی که آنها می توانند تغییر دهند فقط افراد را عصبانی تر و اقتصاد بهداشت و درمان را بدتر میکنند.
حتی اگر جمهوری خواهان بتوانند قانون مراقبت بهداشتی را دیکته کنند یا دستور به این قانون دهند، در آنجا اجماعی در میانشان وجود خواهد داشت که چگونه آن را معین کنند. تعارض درون حزب جمهوری خواه اجتناب ناپذیر است چرا که اقتصاد پایهی وضعیت نشان دهندهی این است که اگر شما بخواهید افراد بیشتری را تحت پوشش قرار دهید، از جمله افرادی با شرایط موجود یا فقیر پول را باید از جای دیگری که برخی یا بسیاری از جمهوری خواهان مخالف خواهند بود یه دست بیاورید(دربارهی مالیات یا تعهدهای فردی فکر کنید). با توجه به این سناریو، همه چیز آسان تر و ساده تر میشود اگر دموکرات ها مایل به شرکت در این مذاکرات باشند و پشتیبانی خود را در ازای یک صوتی ارائه کنند که چگونه مراقبتهای بهداشتی عمومی بهبود یافته اند. آیا دموکراتها باید خدمات خود را ارائه دهند؟ کاملا. این یک استراتژی کاملا متفاوت از جمهوری خواهانی است که در زمانی که نقشها معکوس شد اتخاذ شد. رئیس جمهور اوباما با خوشحالی امتیازاتی را برای جمهوری خواهان ایجاد کرده است، در صورتی که آنها به تصویب قانون مراقبت مقرون به صرفه کمک کنند قانونی ایجاد خواهد شد که به حملات آینده آسیب کمتری برساند و به اوباما اجازه داده شد که بیان کند که او به تصویب یک قانون مهم در هر دو حرب کمک کرده است. جمهوری خواهان تصریح کردهاند که آنها یک پست و مقام در پشت صندلی نمیخواهند: آنها از تلاش کامل عقب نشینی خواهند کرد یا اگر دموکراتها موفق به تصویب قانون مراقبتهای بهداشتی شوند، فریاد جنگی خود را برای انتخابات آینده خواهند داشت. دموکراتهای نباید این رویکرد را اخذ کنند. اوباما نیازی به تجدیدنظر نداشت و دموکراتها میتوانند کمک کنند به این مسئله که تضمین کنند که این در روشی انجام شده است که(به طور خاص) سازگار با چشم انداز آنها میباشد. این نیز بهترین روش برای دموکراتها خواهد بود تا از یکی از بزرگترین میراثهای اوباما حفاظت کنند: طراحی یک مسیر برای مراقبتهای بهداشتی جهانی.
من شگفت زده نخواهم شد از اینکه حداقل سه موضوع دیگر تا پایان در همان رده وجود داشته باشد.
در ابتدا علاقهی ترامپ به مذاکرهی مجدد روابط تجاری به ویژه NAFTA است. در این مسئله، ترامپ اشتراک بیشتری با بسیاری از دموکراتها نسبت به اکثر جمهوری خواهانی داشت که به طور سنتی مورد علاقهی تجارت آزاد بودند. ائتلافی از رای دهندگان خوشحال خواهند بود از اینکه تغییراتی برای NAFTA ببینند و همچنین به عنوان یک بازنگری روابط اقتصادی/تجاری با چین. همانند مراقبتهای بهداشتی، دموکراتها باید یک پست در جدول اخذ کنند و امتیازاتی را در ازای حمایت خود درخواست کنند.
دومی مهاجرت است. آیا ممکن است ترامپ گامهایی را به سمت ساخت دیوار خود در امتداد مرز مکزیک پیش ببرد؟ شاید ولو نه مکزیک و نه کنگرهی حزب جمهوری خواه احتمالا هیچ گونه بودجهای برای آن پیشنهاد نکند.
حتی تبعید جمعی احتمال کمتری دارد، هر چند ترامپ در حال حاضر ترامپ هم اکنون قصد اخراج مهاجران غیرقانونی را دارد که مرتکب جنایت شدهاند و دارای طرحهایی برای لغو دستورات اجرایی رئیس جمهور اوباما مربوط به «آدمهای خیال باف» (افرادی که در ایالات متحده) میباشد.
اینها میتواند اولین گام به سمت عمل تهاجمیتر در مهاجرت غیرقانونی باشد. همان طور که شعارهای گرم و سیاسی مناسب روشی برای تحلیل سایه دار ارائه میدهند، تصور کردن اینکه اصلاح جامع قوانین مهاجرت ۲.۰ آغاز کار آن را ایجاد خواهد کرد، سخت نمیباشد. این نگاه متفاوتی به تلاشهای قبلی خواهد داشت، اما با مراقبتهای بهداشتی، مسائل پیچیدهای وجود خواهد داشت و نه حصارها و نه تبعیدها آن را حل نخواهند کرد. دموکراتها باید برای گرو گرفتن آماده باشند زیرا هیچ حزبی به تنهایی نمیتواند چنین مشکلاتی را حل کند. در نهایت ما میتوانیم انتظار دیدن هم پیمانان بیگانه را داشته باشیم که این به سیاست خارجی آمریکا میآید به ویژه در مورد مسائلی که در خارج از کشور دخالت نظامی دارند.
چگونه و تا چه حد ایالات متحده با ISIS و دیگر اشکال افراط گرایی در سوریه، عراق و کشورهای دیگر در شرق میانه و شمال آفریقا جنگ خواهد کرد؟
نه ترامپ و نه کلینتون نه احزاب شان دیدگاههای روشن، منسجم و یا یکپارچه در مورد این موضوع نداشتند.
این درست است که دخالت امریکا در دریای چین جنوبی با کرهی شمالی و یا در امور مربوط به شرق اروپا به دست میاید.
این گونه باقی مانده است که دیده شود این سیاستها اخذ خواهند شد، اما دکترین ترامپ هر زمان که از طریق کلمات یا اقدام بیان شده است به احتمال زیاد به یک روش منظمی در پلت فرم هر دو حزب جای داده نشده است. در اینجا دوباره ترامپ در حالت ایدهآلی، حمایت دو حزبی برای اقدامات خود خواهد داشت، حتی اگر رئیس جمهورها دارای تعداد زیادی مسند برای مانور در سیاست خارجی بدون تایید کنگره باشند. این حوزهای است که در آن ائتلاف فراحزبی امکان پذیر است که در آن دموکراتها باید از ترامپ حمایت کنند در صورتی که دیدگاهش برای سیاست خارجی ایالات متحده هم راستا با دیگران باشد. هر چند این برای بیان خیلی زود است، دیگر مسائلی که در آن رئیس جمهور و دموکراتها ممکن است جایگاههایی برای همکاری شامل اصلاحات عدالت کیفری و امور سربازان سابق پیدا کنند. همکاری در تمام این مناطق به دموکراتها یک جایگاه یا مسندی در جدول ارائه میدهد که در آن سیاست در مورد مسائل بسیار مهم را شکل دهند.
نوع سوم: مسائلی که در آن ترامپ و دموکراتها در حال حاضر موافق هستند.
در یک ترجیع بند تکراری پس از انتخاب ترامپ، یکی از دلایل شکست کلینتون به این دلیل است که ترامپ به برخی از رای دهندگان یکسانی که معمولا برای دموکراتها رای داده اند تجدید نظر کرد. با این حال، بحثهای کمیابی از یک مفهوم مهم این تحلیل وجود دارد: تعدادی مسئله وجود دارد که در آن ترامپ و دموکراتها هم تراز شدهاند، مثل افزایش سرمایه گذاری در زیرساختها و ارائهی کمک به طبقهی کارگر آمریکایی(به عنوان مثال پرداخت مرخصی با حقوق خانواده).
همپوشانی بیشتری بین منافع ترامپ و برخی دموکراتها وجود دارد در هنگام بی رغبتی به TPP وجود دارد. این همکاری میتواند یک فرصت برای ایجاد گزارش و روابط ایجاد کند که میتواند در حوزههای سیاسی دیگر قدرت نفوذ پیدا کند و برای شاخص کردن شعارهای مخرب و حزب گرایی بیش از حد در مورد مسائل متفرقه یا پیچیده استفاده شود.
در این مقاله به ( چگونه پس از شکست های متناوب مذاکره نمائیم )، پرداختیم
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مقاله خوبی بود ..قسمت خلق ارزش برای طرف مقابل برام جالب بود. منافع طرف مقابل را در نظر گرفتن و تاکید برآن داشتن در مذاکره بسیار سود مند است.