احترام به استقلال
احترام به استقلال یا از بیرون نگاه کردن
استقلال یعنی توانایی شما در تمرین آنچه میخواهید فکر کنید، حس کنید،
انجام دهید و به تأثیرگذاری شخص دیگری در این رابطه نیازی ندارید.
بهتازگی زوجی را در کافهای دیدم که در حال مشاجره با هم بودند.
شوهر با صدای آرام گفت: «هیس! خونسرد باش!» همسرش جواب داد: «لازم نیست به من بگویی خونسرد باشم. خودت خونسرد باش!»
بحث و موضوع اولیه هرچه بود، اکنون، مشاجره این دو نفر بر سر داشتن استقلال بود.
هیچیک نمیخواستند دیگری به آنها بگوید چه کنند.
وقتی حس میکنید کسی دارد استقلالتان را از شما میگیرد، خونتان به جوش میآید و به او پرخاش میکنید.
مفهوم استقلال کمک میکند بتوانید توضیح دهید چرا شخصی که حتی نام یک کشور بر محور او میچرخد، میتواند موضوع تعارضات جدی بینالمللی باشد.
در طول تفکیک یوگسلاوی، تنشهای زیادی بهوجود آمد و یکی از ۶ جمهوری آن توانست بهصورت یک ایالت مستقل بهنام «جمهوری مقدونیه» خود را ثبت کند.
این تنشها با کشور همسایه، یونان شکل گرفت که منطقه شمالی آن، نامش مقدونیه بود.
این منطقه حدود سهمیلیون سکنه داشت که ادعا داشتند نیاکانشان مقدونی بودند و آنها باید از اسم مقدونیه استفاده کنند.
وقتی رهبر یونان اعلام کرد:
«حس میکنیم همسایهمان قصد بهیغمابردن میراث فرهنگی ما را دارد و میخواهد اسکندر مقدونی را از ما بگیرد. اینها شاخصهای تاریخی یونان هستند. آنها میخواهند فرهنگ و روح ما را به سرقت ببرند»، تعارض بهوجود آمد. در اینجا، رهبر ارشد جمهوری همسایه اعلام کرد: «ما حق داریم برای خود و سلطنتمان اسم انتخاب کنیم. آیا این حق هر ایالتی نیست؟ ما به یونانیها کاری نداریم؛ کاملاً برعکس، فرهنگ ما همه فرهنگها را تقدیس میکند. ما جامعهای از همه جوامع هستیم. مادر ترزا در اسکپیه زندگی میکرد که فقط صد فوت با یک کلیسا، مسجد و کنیسه از ما فاصله داشت. ما میراث متنوع خود را تقدیس میکنیم.»
با درک کلمه هویت ارتباطی، یکی از طرفین میگوید:
«با خرابکردن مجسمه اسکندر بزرگ در میدان اصلیتان و ادعا درباره اسم مقدونیه، وارد چالش حفظ استقلال میشوید.»
طرف دیگر اصرار دارد: «با تقاضایتان از ما برای تغییر اسم و پیشینهمان، استقلال ما را زیر سؤال میبرید.» توجه کنید هسته تعارض روی موضوع خاصی نیست، اما کشمکش بر سر استقلال به مرزهای جغرافیایی، تاریخ، فرهنگ و حق حاکمیت رسیده است.
اختلافنظرها چه بر سر نام مقدونیه باشد و چه زندگی روزانه، تفاوتها درباره میزان استقلال هستند
و درباره اینکه وابستگی تا چه حد میتواند قابلقبول باشد. راننده یک ماشین مسابقهای دوست دارد در یک جاده محلی با سرعت صد مایل در ساعت رانندگی کند،
چون عاشق سرعت است، اما خانوادههای بومی آن محل دوست دارند او آرام و با احتیاط رانندگی کند.
دختری دوست دارد در مدرسه روسری سر کند، اما مدیر مدرسه تأکید دارد همه یونیفرم بپوشند.
قوانین، سیاستها و معیارهای یکسانی که برای یک جامعه تعیین میشوند، اتصال شهروندی را بهوجود میآورند.
دوباره میخواهیم در تمرین قبیلهها به یک نکته اشاره کنیم؛
۶ نماینده در مرکز اتاق نشستند تا درباره قبایل خود با هم مذاکره کنند
و میدانستند فقدان تصمیمگیری آنها به متلاشیشدن دنیا میانجامد.
در دور دوم از سه دور، یکی از مدیران تجاری بهنام محمد گفت: «چارهای نیست. آنقدر زمان نداریم که به عقاید همه قبایل گوش دهیم و به یک تصمیمگیری جامع برسیم. بیایید قرعهکشی کنیم و اسم هر قبیلهای درآمد، همه به او ملحق شویم.»
محمد یک تکه کاغذ را به ۶قسمت تقسیم کرد و اسم هر قبیله را روی یکی از آنها نوشت.
بعد همه را داخل یک ماگ قهوه انداخت و آن را بههم زد.
از روی شانس، اسم قبیله خودش درآمد. او و فادی راضی بودند و روی صندلیشان نشستند. دنیا را نجات داده بودند یا اینطور فکر میکردند.
سراغ مذاکرهکنندگان دیگر رفتم. هنوز در وسط اتاق نشسته بودند. از آنها پرسیدم: «آیا همگی با قبیله محمد موافقید؟»
سرشان را تکان دادند و یکی از آنها گفت: «نه!»
محمد گفت: «منظورتان چیست؟ قبیله مرا قبول ندارید؟ این یک روش منصفانه است.»
یکی از نمایندگان دیگر با صدای بلند گفت: «تو تقلب کردی!»
محمد تکتک برگهها را باز کرد و به گروه نشان داد: «اینطور نیست.»
یکی از رهبران سیاسی گفت: «مهم نیست. چه کسی به تو اجازه داده که برای ما تصمیم بگیری؟»
گروه کنترلش را از دست داد و در دور بعدی فقط با هم بحث کردند، اما دیگر از سیستم عقاید هیچیک از قبایل و هویت هستهایشان حرفی زده نمیشد.
بحثی درباره فرآیند خوب تصمیمگیری و نجات دنیا هم وجود نداشت،
فقط میگفتند که آیا فادی و محمد حق داشتند برای آنها تصمیم بگیرند یا نه.
همه گروه فقط روی این دو نفر متمرکز شده بودند که چرا تصمیمگیری دونفرهشان باعث شده استقلال قبایل دیگر گرفته شود و بههمیندلیل، در مقابل رسیدن به توافق مقاومت میکردند؛
دنیا در قاهره هم منفجر شد.
دست پایین: از دو نفر یکی بسازید
در یک تعارض، چالش ارتباطی هستهای روی نحوه برطرفکردن این میل است که بهطور همزمان با طرف مقابل، به یک طرف تبدیل شویم (وابستگی) و جدا از یکدیگر هم باشیم (استقلال).
در اصل، چگونه میتوانید هم در دو طرف و هم فقط در یک طرف وجود داشته باشید؟
استقلال و وابستگی با هم ذات هر رابطه را تشکیل میدهند
و توانایی شما در حفظ تعادل بین این دو، میتواند رابطه دارای هارمونی بهوجود آورد؛
برای مثال، بچهها سعی میکنند با خانواده خود سازگار شده و وقتی بالغ شوند، روش مستقل خودشان را داشته باشند.
یک زوج رمانتیک سعی میکنند تمایلاتشان را در یک ارتباط به تعادل برسانند و درهمینحال، گاهی خلوت تنهاییشان را برای خود حفظ کنند.
در یک شرکت، مدیریت ردهبالا بهدنبال ایجاد بدنههای سازمانی منفرد بهعنوان دپارتمانهای فردی است که سعی میکنند به استقلال سیاسی و فرهنگی برسند.
حتی در حالت وسیعتر، سازمانهای بینالمللی مثل سازمان مللمتحد برای رسیدن به صلح جهانی تلاش میکند
و درهمینحال، به ارزشهای منحصربهفرد مناطق مختلف هم احترام میگذارند.
در یک سطح عمیقتر، توانایی غلبه بر تنش استقلال و وابستگی، چالشهای مهم و اخلاقی زندگی را نشان میدهد.
«بهشت، زمین و بشر، هر یک، جهانی مجزا هستند که با هم این دنیای بزرگ را ساختهاند.»
همانطور که درحال زندگی هستیم، فرصت عبور از لایههای عمیق وجودیمان را داریم
و در کمعمقترین لایه یعنی دنیای طبیعی درحال زندگیکردن هستیم.
این لایه فقط با غرایزمان کنترل میشود.
وقتی نفس خودمان را کشف کنیم، میفهمیم برای ارتقابخشیدن به مکانمان در این دنیا، استقلال داریم و میتوانیم خودمان علت و معلول هر چیزی باشیم.
ما نهتنها میتوانیم نفس خود را بشناسیم، بلکه توانایی دستیافتن به درجات اجتماعی بالاتر را هم داریم
و میتوانیم وارد لایه عاطفی وجود خود شده و احساس کنیم برای انسانبودن متعهدیم.
و در آخر، میتوانیم دریابیم درجات اجتماعی خودشان بخشی از یک دنیای بزرگ هستند که استقلال و وابستگی را به شیوهای درست و خوب درمینوردند.
زبان بدنتان درباره شما چه میگوید؟
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جامع “زبان بدن” کلیک کنید
[/button]
فقط مرگ قابل مذاکره نیست!
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جذاب “مذاکره” کلیک کنید
[/button]
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
ممنون فوق العاده بود استفاده کردم