رهایی از طوفان ذهن
رهایی از طوفان ذهن
اگر شما هم جزو کسانی هستید که از اتفاقات بد دچار اضطراب می شوید،
خواندن این مقاله را به شما پیشنهاد می دهبم.
عموما آنچه موجب اضطراب در ما می شود، اتفاقات و رخدادها نیست، بلکه افکار ماست.
ذهن انسان به صورت ناخوآگاه گرایش به اخبار و رویدادهای منفی دارد،
ضمیر ناخودآگاه انسان مثل یک دیو عنان گسیخته، همواره در موقعیت های هیجانی موجب می شود
تا ما رفتارهای مخرب از قبیل رفتارهای اعتیادگونه ارائه دهیم.
پس این ما هستیم که به عنوان یک انسان،
موظفیم تا ناخودآگاهمان را تربیت کنیم و افسار این دیو عنان گسیخته را به دست بگیریم.
اولین گام در راستای رهایی از طوفان های ذهنی، این است که بدانیم، ۸۰% از مسائل
و مشکلات ناشی از افکار ماست، فقط و تنها قفط ۲۰% آنها حاصل خلقیات منفی هستند.
برای همه ما بارها و بارها پیش آمده که در مواجهه با رویدادهای منفی اضطراب و استرس به سراغمان بیاید
و تجربه این خلق منفی موجب می شود که ما در دام تله های شناختی و افکار منفی بیفتیم.
وقتی یک هیجان منفی در مغز ما دانلود می شود، با توجه به دنیای شناختی هر فرد،
ذهن شروع می کند به سناریو سازی البته آنگونه که خودش میل دارد.
همان طور که قبلا هم اشاره کردم، ذهن همواره میل به منفی بافی و تمرکز بر روی اخبار و رویدادهای منفی دارد،
حالا با علم به این موضوع، به شناخت خطاهای شناختی و اثر آنها در زندگی می پردازیم.
خطاهای شناختی (افکار شناختی)
خطاهای شناختی حاصل افکاری هستند که باعث می شوند،
فرد درک درست و منطقی از مسائل نداشته باشد.
این تحریفات شناختی، احساسات منفی را در فرد تقویت می کند.
خطاهای شناختی مثل آینه ای هستند که شکل های عجیب و غریبی از اشیا را نشان می دهند.
یکی از خطاهای شناختی که در ذهن ما اتفاق می افتد، خطای بزرگ نمایی یا فاجعه سازی است. شاید بپرسید:
بزرگ نمایی یا فاجعه سازی چیست؟
بزرگ نمایی یا همان فاجعه سازی، دقیقا همان تمایل ذهن به اغراق کردن و فاجعه جلوه دادن مسائل است.
افراد مبتلا به این خطای شناختی، با نگاه فاجعه آمیز به مسائل، خودشان را در برابر مشکلات ناتوان می بینند
و به شدت احساس درماندگی کرده و در نهایت افسرده می شوند.
در این نگاه فرد معتقد است، آنچه که روی داده یا روی خواهد داد، بسیار اسفناک و غیر قابل تحمل خواهد بود.
اضطراب چه زمانی به سراغ ما می آید؟
اضطراب زمانی اتفاق می افتد که انسان دست به پیش گویی کردن می زند.
وقتی واقعیتی برای پشتیبانی و حمایت از نتیجه گیری شما وجود ندارد، شما به شکل منفی آن را تفسیر می کنید.
پیش گویی کردن یکی دیگر از خطاهای شناختی ما است.
اگر مبتلا به این تله ذهنی باشیم، زمانی که در مورد یک موضوع اطلاعات کافی نداریم پیش بینی کردن جزء لاینفک افکارمان می شود.
این روزها افرادی که در جهت تخریب سلامت روان ما قدم برمی دارند، کم نیستند.
متاسفانه دائما با انتشار اخباری که ترکیبی از راست و دروغ است، ذهن ما را درگیر اهداف شوم و کثیف خودشان می کنند.
اخباری از قبیل اینکه:
اگر جنگ بشه، چی میشه؟
اگر کرونا بگیریم، چی میشه؟
اگر سیل بیاد چی میشه؟
اگر دلار و طلا گرون بشه چی میشه؟
اگر قحطی بیاد چی میشه؟
و…. و دائما با این اخبار ذهن ما را منفی بافتر می کنند.
لازم است بدانید که ذهن انسان به صورت ناخودآگاه اخبار و رویدادهای منفی را جذب می کند،
حالا تصور کنید با این ورودی های ذهنی، مغز ما مبتلا به این خطای شناختی باشد.
دائما درگیر پیش بینی کردن سرانجام هر رویداد به منفیترین شکل ممکن خواهد شد.
هر فردی به عنوان یک انسان عاقل، بالغ و رشد یافته، باید افکار و خطاهای شناختی اش را بشناسد و آنها را از یکدیگر تفکیک کند.
همه ما با انتشار خبر شیوع ویروس کرونا و شنیدن علائم و خطرات این بیماری،
با کوچکترین سرفه و عطسه، احساس گلودرد و تب به سراغمان می آمد،
هر روز که می گذشت و تعداد گشته شدگان توسط این ویروس منتشر می شد،
افرادی که به این تله فکری مبتلا بودند بیشتر اصرار داشتند که نکنه ما کرونا گرفته باشیم!
غافل از اینکه در اکثر موارد بیشتر ما به ویروس کرونای ذهنی مبتلا هستیم.
یعنی همواره ذهن منفی باف ما بر رفتارهای ما غلبه دارد.
تجربه قرنطینگی
از آنجایی که همه ما دوره قرنطینه و بیکاری را تجربه کردیم،
این در خانه ماندن ها و عدم کنترل و مدیریت دسترسی به رسانه های جمعی موجب شد
که بیشترین ورودی های منفی را خوراک مغزمان کنیم و در پی آن اضطراب سلامتی را تجربه کردیم.
اگر به صورت تخصصی این تجربه را تحلیل کنم، لازم است بدانید که اضطراب سلامتی ریشه در ترس از مرگ دارد.
افرادی که از مرگ می ترسند، اغلب احساس خوشبختی و رضایت از زندگی ندارند
چون همواره حسرت روزهای زندگی نکرده با آنهاست.
غافل از اینکه خوشبختی فقط یک احساس است نه یک سری فاکتور و شرایط و موقعیت.
اگر در همین شرایطی که هستید توانستید احساس خوشبختی را تجربه کنید که خوش به حالتان!
اما اگر منتظر روزی هستید که خوشبختی با اسب سپید و یا یک کیسه پول به سراغتان بیاید
و زندگی روی خوشش را به شما نشان دهد، باید بگویم که در خیالی باطل به سر می برید. و این انتظار فقط نشان دهنده ترس از مرگ است.
چگونه افکارم را مدیریت کنم؟
افکار ما در ذهن، تبدیل به فاجعه می شوند و ما در دنیای ذهن خودمان، در حال زندگی کردن افکارمان هستیم.
باید یاد بگیریم که افکارمان را از وجود و شخصیتمان جدا کنیم.
یادتان باشد بدترین چیز راجع به آینده، باور اغراق شده شما در مورد جنبه های ترسناک آن است.
وقتی همه ما یاد بگیریم به ذهنمان تسلط پیدا کنیم، می توانیم به زندگی مان هم مسلط شویم.
پس به خودت لطفی کن و برای رهایی از این طوفان های ذهنی،
همین حالا نسبت به آموزش و رشد و ارتقای شخصی خودت ارزش قائل باش.
در این مقاله به ارائه چند تکنیک آرام سازی ذهن می پردازیم، امید است که در جهت حفظ سلامت روان و سلامت جسم خود به کار بگیرید.
۱) تکنیک جعبه نگرانی:
یک جعبه مقوایی مثل یک جعبه کفش بردارید و درب آن را محکم چسب بزنید، بالای آن را شکافی کوچک ایجاد کنید،
سپس هر نگرانی که نسبت به یک موضوع دارید را روی یک تکه کاغذ بنویسید و داخل جعبه بیاندازید.
روزانه نگرانی ها و استرس ها حاصل از هر موقعیت را یادداشت کنید و این کار را تکرار کنید.
بعد از گذشت ۳ تا ۶ ماه جعبه را باز کنید و تمام نگرانی های گذشته خود را مجددا بخوانید،
احتمالا کلی می خندید و از طرفی هم خواهید دید که در کمال ناباوری ۹۰% آن نگرانی ها فقط حاصل سناریوپردازی ذهن تان بوده است و هیچ وقت اتفاق نیفتاده اند.
با این روش مغز شما تعلیم می بیند که به سادگی برای مسائل کوچک مضطرب نشود.
۲) تکنیک مواجهه با ترس ها:
یکی از تکنیک هایی که در مهارت مدیریت بحران از آن یاد می کنیم، مواجه شدن با ترس هاست.
باید یاد بگیریم قبل از آنکه ترس ها به صورت ناخودآگاه روان ما را تهدید کنند،
خودمان از قبل برای روبه رو شدن با آنها برنامه ریزی داشته باشیم تا بتوانیم بر آنها غلبه کنیم.
مثلا اگر ترس از ارتفاع دارید، در یک کلاس صخره نوردی یا باشگاه بولدرینگ ثبت نام کنید.
این به شما کمک می کند تا در موقعیت آزمایشی قرار بگیرید و بدین ترتیب خود را به مبارزه و چالش دعوت کنید.
۳) تکنیک مکث:
در این تکنیک یاد می گیریم که وقتی اضطراب به سراغمان آمد، نفس عمیق بکشیم
و ۵ دقیقه با آرام سازی و مدیتیشن به پاکسازی ذهنمان بپردازیم.
در مواجهه با اضطراب و استرس سطوح سروتونین و کورتیزول
در بدن انسان بالا می رود و از آثار مخرب آن روی آوردن اعتیادگونه به خوردنی هاست.
از جمله خوراکی هایی که افراد در مواجهه با اضطراب و استرس میل به مصرف آن دارند، شیرینی هاست.
پس یادتان باشد که در چنین شرایطی اگر ذهن آگاهی نداشته باشید،
اضافه وزن از آنچه که فکرش را می کنید، به شما نزدیک تر خواهد بود.
درباره طاهره فلاح پور
من طاهره فلاح پور، روانشناس، نویسنده، مدرس و مربی مهارت های زندگی، عضو انجمن سلامت خانواده ایران، عضو خانه روانشناسان ایران، عضو هیئت مدیره کانون روانشناسی و سلامت هستم. با کار تخصصی در حیطه: زوج درمانی و سکستراپی و نوروتراپی، در حوزه سلامت و مشاوره فردی، زوج، خانواده، قبل از ازدواج، طلاق، با رویکردهای درمانی: CBT, EFT٫ ,PRF در خدمت شما هستم. با برگزاری بیش از ۱۰۰۰ نفر ساعت، کارگاه های تخصصی روانشناسی، با خدمات آموزشی و مشاوره ای در خدمت شما عزیزان، هستیم.
نوشته های بیشتر از طاهره فلاح پور
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید