عواقب تعیین نکردن حدود
عواقب تعیین نکردن حدود
در این مقاله به عواقب تعیین نکردن حدود می پردازیم.
در هر مذاکره، چه حدود خود را آگاهانه تعیین کرده باشید چه نه، نقطه ای وجود دارد که شما از آن فراتر نخواهید رفت.
همچنین نقطه ای وجود دارد که حریف شما فراتر از آن نخواهد رفت.
اگر به موقع دست به تعیین حدودتان نزنید، زمانی که طافت تان طاق شده، به این نقطه می رسید.
بیشتر آدم ها وقتی به مرزهای آن ها تجاوز می شود از کوره در می روند و احساس می کنند حقوقشان زیر پا گذاشته شده.
بخش عمده ی کار تعیین چارچوب ها، تشخیص آن ها است
پیش از آنکه به دلیل تعدی دیگران، به طرز ناجوری آن ها را تشخیص دهید.
در زندگی خصوصی، معمولاً وقتی، به چارچوب هایتان پی می برید که احساس خشم یا دلشکستگی به شما می گوید مرزهایتان را زیر پا گذاشته اند.
اگر این حدود را از قبل بشناسید، می توانید با مشخص کردن و بیان آن ها، مانع این احساس خشم و ناراحتی شوید.
در بیشتر مذاکرات چارچوب ها هرگز کنترل نمی شوند.
اما حدود شما و حتی طرف مقابلتان مانند شاهینی است که در ارتفاعات پرواز می کند،
بر سر مذاکرات سایه می اندازد و آماده است تا هر لحظه برای شکار شیرجه برود.
به نفعتان است قبل از اینکه مذاکره شروع شود با این مسئله رو به رو شوید.
مقاله آموزش مذاکره را مشاهده کنید
اگر مذاکره به دلیل تعدی خواسته های یک طرف به مرزهای طرف دیگر به هم بخورد، این پایان مانند حمله ی غافلگیر کننده و آرام پرنده ی شکاری به کبوتر است.
غافلگیری گیج کننده ای است.
معمولاً یک یا هر دو طرف احساس فریب خوردگی، خشم یا هر دو را دارند.
در حقیقت، تعیین حدود از پیش کاملاً ممکن است مانع بروز مشکل شود.
هر دو طرف متوجه حدودی هستند که مرزهای مذاکره محسوب می شوند.
تعیین حدود در چهار گام ساده
وقتی می فهمید چگونه تعیین حدود کنید و در این مورد به خود اعتماد دارید کل روند مذاکره تغییر می کند. می توانید سر حرفتان بایستید
یا هر زمان لازم است مذاکره را رها کنید.
همیشه معامله ی دیگری برای انجام هست
یکی از دلایلی که باعث شده مذاکره کننده گان در طول زندگی معاملات سودمندی انجام دهند، این بود که همیشه آماده بودند تا در صورت نامناسب بودن معامله آن را رها کنند.
آنها می توانستند خیلی خوب حدودشان را مشخص کنند و بعد آن ها را کاملاً رعایت کنند.
مذاکره کنندگان ناشی همیشه خیال می کنند هر مذاکره ای باید با یک خرید یا فروش به پایان برسد.
برعکس، مذاکره کنندگان توانا اغلب مذاکره را رها می کنند
رها کردن معامله ی بد به همان اندازه و یا شاید حتی بیشتر از عقد معامله ای خوب اهمیت دارد.
مقاله مذاکره را مشاهده کنید
موضوع مورد علاقه تان چه یک انبار کالا باشد، چه یک قطعه ملک یا یک معشوق نهایی،
باید در ذهن و قلبتان بدانید که به دام نیفتاده اید،
اگر انتخاب هایتان را محدود کنید، بزرگ ترین زندان را در اطراف ذهن خود ساخته اید.
همیشه معامله ی دیگری برای انجام هست.
این جمله باید ذکر زبان شما شود. آن قدر آن را تکرار کنید تا ملکه ی ذهنتان شود.
آن را مال خود بدانید. حقیقت این ذکر تمامی زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد و نتایج مثبتی برای تمامی مذاکرات آینده تان در برخواهد داشت.
از امروز این جمله ی تاکیدی را سرلوحه ی کارهای خود قرار دهید.
منتظر تمانید تا در میانه ی یک موقعیت احساسی گیر بیفتید و آن وقت به خودتان بگویید فرصت های دیگر هم دارید.
این روش به این آسانی ها هم جواب نمی دهد.
حقیقت این مانترا، فقط در روشنایی یک روز باز و آرام درک می شود، نه در عمق تاریک یک مشکل خاص.
مقاله پوکر فیس را مشاهده کنید
اصرار می کنیم نه تنها بهترین انتخاب دوم را بیابید، که حتی دومین و سومین بهترین را هم پیدا کنید.
تمام انتخاب های بعدی قابل دسترس را برای زمانی فهرست کنید که احیاناً نتوانستید معامله را آن گونه که می خواهید به انجام برسانید.
فهرست تان را اصلاح نکنید. آن را تا می توانید بلندتر تهیه کنید.
زندگی همیشه به معنی امتحان انتخاب ها است.
اگر از این معامله منصرف شوید، چه انتخاب هایی دارید؟
به لطف فهرست انتخاب هایتان نه تنها چیزی برای از دست دادن ندارید که امکان به دست آوردن همه چیز را هم دارید.
خود را محدود نکنید. به جای آن، همه ی فرصت ها را در فهرست ذکر کنید،
حتی اگر خیال می کنید آن ها خیلی هم ارزشمند یا قابل استفاده نیستند.
برای اصلاح آن ها وقت بسیار است.
هر انتخاب دیگری برایتان در کار است به وضوح و به طور کامل فهرست کنید.
اگر تصور می کنید نمی توانید فهرستی تهیه کنید باید بیشتر آماده شوید.
یکی از نتایج آمادگی کامل، توانایی در ایجاد این فهرست پیش از شروع مذاکره است.
بدانید ( و یا ) ی شما کدام است
به محض اینکه فهرست انتخاب هایتان را تهیه کردید در مورد اینکه کدام مقبول تر است فکر کنید.
(و یا) ی خودتان را انتخاب کنید ببینید اگر مذاکره به نتیجه نرسد چه می کنید. به آن چه باید انجام دهید فکر کنید.
داستان را در ذهنتان بازی کنید.
بدانید چگونه چارچوب هایتان را اعمال کنید
اگر قرار باشد هر بار قانونی که وضع می کنید از آن عدول کنید، به دردتان نمی خورند.
در واقع عدول بیش از حد چارچوب ها احتمال دارد رابطه را به شدت خراب کند.
والدینی که مرتباً قانون وضع می کنند و چند دقیقه ی بعد آن را زیر پا می گذارند معمولاً بچه هایی لوس بار می آورند
بچه هایی آشفته و ناشاد. حالا دلیل دیگری برای تمرین اعمال چارچوب هایتان دارید.
در این مقاله به عواقب تعیین نکردن حدود پرداختیم.
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
با سلام
عالی بود، مثل همیشه مذاکره است که می تواند سرنوشت ما را دچار تغییر نماید و مهارت مذاکره است که میتواند مشخص کند که در پله چندم نردبان موفقیت قرار داریم.
با تشکر
خیلی عالی
خیلی مفید