شرایط چقدر در موفقیت ما نقش دارند؟ (محتوای دوره غیرحضوری سختجانها، جلسه ۸)
توجه: این مطلب آموزشی، بخشی از دوره غیرحضوری سختجانها است.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
جلسه ۸. شرایط چقدر در موفقیت ما نقش دارند؟
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
فایل صوتی زیر را گوش کنید:
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
متن پیادهشده فایل بالا:
اما قبل از اینکه موضوع مهم اهداف و ساختار سلسله مراتبی اهداف برسیم که مطمئناً دید شما رو در زمینه هدف گذاری تغییر خواهد داد و یک چشم انداز بسیار وسیع تری و هماهنگ تری و منسجم تری از اهداف را در برابر شما قرار می دهد یک مقدار راجع به شرایط صحبت بکنیم که شرایط چقدر نقش دارند مشکلات در راه در واقع موفقیت را چطور باید باهاش روبه رو بشویم و آدمهای موفق چه نگرش و چه ذهنیتی در این زمینه دارند راجع به این حیطه صحبت کنیم.
آدم های موفق توی این زمینه یکسری ویژگی های مشترک دارند و ما هم اگر می خواهیم که نگرش آدم های موفق و آدم های سخت جان و آدمهای “high achiever” را در خودمان ایجاد بکنیم باید این نگرش ها را سعی کنیم که در خودمان ایجاد کنیم و بپرورانیم.
آدم های موفق نقاط قوت و نقاط ضعف خودشان را می شناسند و اینها را می پذیرند و یک راهی پیدا می کنند که با اینها کار کنند با این ویژگی های شخصی خودشان یعنی به جای اینکه بیایند در واقع یک قالبی را از جامعه بگیرند و سعی کنند که خودشان را توی این قالب جا کنند قالب خودشان را پیدا می کنند روی خودشان کار می کنند نه روی این چه جامعه یا چه تصویر و تصوری از موفقیت داره ما چقدر بارها و بارها شده که خواستیم خودمان را در قالبی که جامعه ساخته جای بدهیم خب این امکان نداره پس آدم های موفق خیلی به خودشان میرسند خودشناسی بالایی دارند و این ویژگی را ما هم باید در خودمان ایجاد بکنیم اگر که میخواهیم به دستاوردهای بزرگ برسیم و رویاهایمان را موفق بکنیم.
آدم های موفق زندگی شان را برمبنای عمیقترین ارزش هایشان ماموریتشان مقصودشان از زندگی و اهدافشان در واقع سپری میکنند و نه بر مبنای آن چیزهایی که خیلی نیازهای ضروری فعلی هستند و بر مبنای شرایط فعلی یا حس و حال فعلی شان ایجاد می شود یعنی به یک معنا اینها فلسفه برای زندگی شان دارند ارزشهای خودشان را تعریف کردند افسانه ی شخصی دارند می دانند که چرا اینجا هستند یک جهتی برای زندگی خودشان تعریف کردند یک قطب نمایی دارند و این در واقع فلسفه زندگی داشتن و نگاه جامع به زندگی داشتن باعث میشه که اسیر تلاطم های کوتاه مدت نشوند یک دفعه یک نیاز کوتاهمدت اینها را از آن رویای بلندمدت شان منحرف یا منصرف نکند اینکه الان حالشون بد هستش باعث نشه که کلاً رویای شان را از دست بدهند یا اگر شرایط پیش آمده برجامی پیش آمده دلار بالا رفته پایین آمده اینها باعث نمیشه که در واقع فلسفه زندگی شان دچار خدشه بشود.
و راجع به ارزشها که صحبت کردم دوست خوبم جناب محمود پیرحیاتی مربی تحول فردی هستند در دوره های تحول فردی ایشان از چیزی صحبت می کنند به عنوان قانون اساسی ارزش ها و ایشان معتقد هستند که همه ما این قانون اساسی ارزش ها را داریم وبر مبنای آنها داریم زندگی میکنیم اما عموما نمی دانیم که این ارزشها ارزشهایی هستش که هم راستا با وجود ما و با آن غایت وجودی و ماموریت ما نیستش و برای همین باید بنشینیم و این ارزش های زندگی خودمان را بنویسیم و هم راستا بشویم با این ارزش ها که اگر این ارزشها و قانون اساسی ارزش ها را داشته باشیم خیلی وقت ها بهتر و سریع تر و درست تر میتونیم تصمیم بگیریم چه راهی را ادامه بدیم ادامه ندیم فلان تصمیم را بگیریم یا نگیریم بگیم بله بگیم نه.
که اگر علاقمند هستید من پیشنهاد می کنم که در این دورهها و در آموزش های ایشان شرکت بکنید و با قانون اساسی ارزش ها و جنبههای دیگری که ایشان در زمینه تحول فردی آموزش میدهند آشنا بشوید و آنها را در زندگی خودتان پیاده بکنید اما ویژگی دیگر آدم های موفق که موجب میشود از شرایط شان در واقع بزرگ تر و قوی تر باشند اینه که میدونن که خیلی پتانسیل و توان بیشتری دارند از آن چیزی که خودشان فکر میکنند چون این پتانسیل و توان و ظرفیتی که ما فکر میکنیم داریم را عموماً از باورهای جامعه و دیگران گرفتیم خانواده و معلم فرهنگی که در آن بزرگ شدیم خیلی وقت ها به محض اینکه ما کشورمان را عوض میکنیم متوجه می شویم که ظرفیت های بیشتری برای رشد داریم.
یا اصلا خیلی وقت ها زمانی که از خونه ی خودمون از آپارتمانمان میایم بیرون و وارد خیابان می شویم وقتی دنیا را و فراوانی دنیا را میبینیم متوجه می شویم که ما ظرفیت بسیار بزرگتری داریم و این نیازمند این است که ما مدام با خودمان مکالمه داشته باشیم مدام با خودمان صحبت بکنیم اگر مدام صبح تا شب توی رسانه ها و خبرهایی باشیم که چیزهای منفی را دارند به ما القا می کنند اصلاً فرصتی برای این کار نخواهیم داشت به جای اینکه به بزرگتر بودن ظرفیتمان از آن چیزی که هستش فکر کنیم تازه این را هم کوچک تر می کنیم خودمان را محدودتر می انگاریم چون مثلا می بینیم در زمینه تصمیماتی که راجع به دلار گرفته شده ما کنترلی نداریم کاری نمی توانیم انجام بدهیم و این ما را به این سمت و سو می برد که توانی برای به دست گرفتن سرنوشت خودمان نداریم پس تا می توانیم باید از رسانه ها فاصله بگیریم خیلی محدود بهشون مراجعه بکنیم و بیشتر با خودمان صحبت کنیم بیشتر مکالمه درونی داشته باشیم و بدونیم که ظرفیت ما بسیار بزرگتر از آن چیزی است که فکر می کنیم.
ظرفیت ما برای موفقیت بسیار بزرگ تر از آن چیزی است که فکر می کنیم ظرفیت ما برای پولسازی بسیار بزرگ تر از آن چیزی است که فکر می کنیم ظرفیت ما برای تحقق رویاهای ما بسیار بزرگ تر از آن چیزی است که فکر می کنیم و آن وقته که میتونیم نشانه های خداوند را ببینیم پیام هایش را متوجه بشویم و درک کنیم و در مسیری که اون برای ما گسترده و پیش پای ما قرار داده حرکت بکنیم که این را در دوره در جستجوی افسانه شخصی خیلی بیشتر راجع بهش صحبت کردیم.
باز آدمهای موفق متوجه شدند که خیلی کنترل بیشتری روی مسیرکلی زندگیشون دارند نسبت به اون چیزی که در واقع باور های جامع به اونها القاء کرده باز بخواهم از کتاب کیمیاگر وام بگیرم؛ جامعه ما را در زمانی به این سمت و سو و به این تفکر میخواد سوق بده که دیگه کنترلی بر سرنوشتمون نداریم و از یک نقطه ای به بعد سرنوشت بر ما حاکم میشود و ما باید در مسیری حرکت بکنیم که جامعه خواسته یک کاری را به هر دلیلی در واقع واردش شدیم و این القاء توسط جامعه داره انجام میشه و توسط ترس هایی که به ما القاء میشه که اگر از این بخواهیم بیایم بیرون و رویامون رو بخواهیم پی بگیریم اصلا زندگیمون کن فیکون خواهد شد یا اگر یک اتفاقی افتاده و زلزله ای در زندگی ما اومده دیگه ما باید روی زمین بشینیم و حرکتی نمیتونیم بکنیم در حالیکه همیشه راه هست و همیشه میتونیم در واقع کنترل سرنوشت رو در دستان خودمون بگیریم و این البته با ایمان به یک قدرت بالاتر کمک میکنه که ما در این مسیر بهتر بتونیم حرکت کنیم کسی فراتر و بزرگتر از ما وجود داره که مسیر را برای ما گسترانده و خیلی جاها به ما این کنترل رو داده که حرکت بکنیم و مسیر زندگی خودمون رو در دست خودمون بگیریم اگر به این باور داشته باشیم و به این قدرت خودمون باور داشته باشیم خیلی جاها میتونیم خیلی بهتر حرکت بکنیم شجاعت بیشتری داشته باشیم جسارت بیشتری داشته باشیم.
اما یک نکته ی خیلی مهم دیگه ای که در واقع ویژگی ذهنی انسان های موفق هست اینه که اینها قبول کردند و پذیرفتن که مرتب زندگیشون دچار تلاطم و مشکل خواهد شد با این مشکلات نمیجنگند و غر نمیزنند شکایت نمیکنند به جاش چه کار میکنند؟ از اینها می آموزند و کمک میکنند که در واقع این مسائل و مشکلات موجب رشد اینها بشه آدم های کوچک آدمهایی که به دستاورد های معمولی راضی هستند از مشکل می هراسند از زلزله می هراسند از طوفان می هراسند.
هاروکی مورا کامی نویسنده ی ژاپنی میگه که، جمله ای داره میگه که انسان زمانی که از طوفان بیرون میاد اون انسان قبلی نیست اما اصلا طوفان برای همین ایجاد شده یا به قول حافظ: ” غلط گفتم که این طوفان به صد گوهر نمی ارزد” مشکلات و مسائل و سختی ها که مرتباَ در زندگی ما پیش خواهد امد اگر که باهاشون نجنگیم اگر که سرسختی به معنای کله شقی در برابرشون به خرج ندیم به قول فلورانس اسکاولس شین در کتاب چهار اثر قانون عدم مقاومت را به کار بگیریم و غر نزنیم و شکایت نکنیم موجب رشد ما میشه و موجب آموختن ما اصلا مشکلات اومدن که ما یک چیزهایی را بیاموزیم که اگر اونها نبودند نمی آموختیم.
پس بپذیریم که زندگی ما مرتبا پیوسته وارد مشکلات و تلاطم ها خواهد شد اگر ما کشتی هستیم که در بندر نموندیم و وارد اقیانوس شدیم در اقیانوس انتظارش رو باید داشته باشیم که تلاطم خواهد بود طوفان خواهد بود باران خواهد بود رعد و برق خواهد بود حتی امکان غرق شدن کشتی هم هست اما حتی در زمانی که کشتی هم غرق بشود باز ما همچنان میتونیم به سمت هدفمون بریم تکه تخته ای پیدا بکنیم و اون ما را به سمت هدفمون برسونه پیش ببره ما رو پس این چیزیه که ما باید بپذیریم با زندگی نجنگیم با ذات زندگی نجنگیم با جریان زندگی نجنگیم و بپذیریم و این چیزیه که ادم های موفق این رو در ذهن خودشون پذیرفتند دنبال امنیتی نیستند که یک امنیت شکننده هست با جریان زندگی همراه میشوند و این همراهی با جریان زندگی یک امنیت سطح بالایی برای اونها خواهد اورد چون دیگه از زلزله و طوفانی نیست که بخواهند بترسند میدونند که اینها پیش میاد و اینها میتونند در سایه ی این مشکلات رشد کنند و پیشرفت کنند.
آدم های موفق میدونند که میتوانند در واقع پیش از این که جهان مشکلی برای آنها پیش بیاره این ها می توانند آماده بشوند و اقدامی در موردش انجام بدهند بازمثال کشتی را بخواهیم بزنیم کشتی که وارد اقیانوس میشه به قایق های نجات فکر کرده به جلیقه های نجات فکر کرده به راه هایی که می تواند به سلامت از طوفان عبور کند فکر کرده و یکی از بهترین راه هایی که ما می توانیم آماده بشویم برای زندگی کردن آموزش گرفتنه آموزش گرفتن کمک می کند از مشکلاتی احتراز کنیم که دیگران برایشان پیش آمده و حالا آنها دارند به ما کمک میکنند که ما وارد آن مشکلات نشویم.
اگر کتاب بخوانیم کتاب های خوب بخوانیم کتاب ها را خوب بخوانیم آموزش های خوب بگیریم داریم از تجربه دیگران استفاده می کنیم و اینها ما را آماده می کنه که در زندگی بهتر به مصاف مشکلات برویم اگر ما بدونیم جایی هستش که زره می فروشد و در ادامه زندگی ممکنه که ما با لشگر مهاجمی مواجه بشویم خب قبلا آن زره را میخریم و آماده میشویم برای آن ضربه های شمشیر کمترین در واقع تاثیر را بر ما خواهد داشت پس این که ما میتوانیم آماده بشویم برای مشکلات زندگی و برای آنها تمهیدات بیاندیشیم این باز ما را میتونه کمک بکنه که در مسیر زندگی بهتر پیش برویم.
باز آدم های موفق می دونند که اگر همین جور به حرکت به سمت جلو ادامه بدهند و در واقع فشارهای زندگی را به عقب برانند در نهایت میتوانند به مقصد شان برسند آدمهای کوچک آدم هایی که به دستاورد های معمولی رضایت میدهند گاهی با اولین ضربه مینشینند سرجایشان و به همان زندگی معمول خودشان رضایت میدهند از اینکه بخواهند مدام حرکت کنند مدام بایستند و مدام پیش بروند یک جایی خسته میشوند و تسلیم میشوند وا می دهند ولی آدم های موفق میدونند که اگر در مسیر درست این کار را انجام بدهند در نهایت به مقصد و مقصودشان می رسند.
باز آدم های موفق میدونند که نمی توانند کنترل کنند که جهان چه چیزهایی برای اینها پیش میاره چه چیزهایی به سمتشان پرتاب میکنه اما می توانند واکنش های خودشان را کنترل کنند یا به عبارتی بر واکنش های خودشان اشراف و کنترل دارند اینکه برجام چه وضعیتی برایش پیش میاد و دلار برایش چه اتفاقی می افتد عرض کنم به خدمت شما چه سیاست هایی در زمینه کسب و کار وضع می شود در کنترل ما نیست مرگ و زندگی و خیلی چیزهای دیگر در کنترل ما نیست اما اینکه چه واکنشی نشان بدهیم کاملاً در حیطه اختیار و کنترل ما هست و ما میتوانیم واکنش بهتری نشان بدهیم اگر که آموزش دیده باشیم اگر که بهش فکر کرده باشیم اگر از قبل برایش آماده شده باشیم.
باز آدم های موفق میدونند که زندگی یک سفره و زمانی که موفق میشوند که یک هدف را محقق بکنند باز دلشان می خواهد که به سمت یک هدف دیگری بروند زندگی مرداب نیست راکد بودن نیست و در حرکت بودن و اینکه حرکت داشته باشیم معنا پیدا می کند پس مدام باید به استقبال چلنج ها و چالشها برویم و مدام باید در واقع به مقاصد بعدی فکر بکنیم و بدونیم که این یک فرایند پیوسته و رو به رشد است.
و باز در همین راستا آدم های موفق میدونند که سفر خودش به معنای مقصده و این را می پذیرند و از در واقع مشکلات سفر و پیروزی هایش به یک اندازه لذت میبرند باز در این زمینه ارجاع می دهم شما را به داستان کیمیاگر که در دوره در جستجوی افسانه شخصی به طور کامل راجع به آن صحبت کردیم و تحلیل کردیم و درس آموختیم و اونجا هم دیدیم که سانتیاگو قهرمان داستان مدام در حال سفره و زمانی که به گنجش رسید باز سفرش ادامه داشت و اگر ما یاد بگیریم که از فرایند از سفر به اندازه دستاورد مقصد لذت ببریم اون وقت زندگی ما لذت بخش خواهد شد و میتونیم از بالا و پایین هایش هم لذت ببریم.
و باز ویژگی دیگر آدم های موفق اینه که علیرغم هر مسیری که توی زندگی انتخاب بکنند میدونند که توی یک زمانهایی این مسیر میتونه سخت و عرض کنم به خدمت شما رنجآور باشه یعنی مسیر ساده ای برای رسیدن به دستاورد های ارزشمند وجود ندارد اینکه ما گاهی وقت ها از این شاخه به آن شاخه میپریم این که می گویند فلان راه شما را سریعتر به موفقیت میرساند در حالی که نمی گویند این راه هم سختی های خودش را دارد هیچ راهی برای موفقیت برای پول درآوردن برای رسیدن به دستاورد وجود ندارد که همه مسیر گل و بلبل باشد و خوشایند و اگر این را نپذیرفته باشیم یک جایی از مسیر ما وا می دهیم، وا میدهیم و میرویم سراغ مسیر دیگری و خیلی ها هستند که سرنخ ما را سرنخ زندگی ما را با این شیوه دست خودشان میگیرند و میگه بیا پیش من، من یک راه بهتری بلدم آسون تربه مقصدت میرسی بدون درد و رنج در حالی که درد و رنج در ذات این مسیر و در ذات رسیدن به دستورد در تار و پودش در هم تنیده شده.
اگر ما این را قبول نکنیم نسبت به این مقاومت ذهنی داشته باشیم مدام از حرکت باز می مانیم مدام از این شاخه به آن شاخه میرویم و در نهایت به جای اینکه سخت جان بشویم و به دستاوردهای ارزشمند و به تحقق رویامون برسیم عمری را سپری کردیم از این شاخه به آن شاخه پریدن…
پس این ویژگی های انسان های موفق و انسان هایی که به دستاوردهای ارزشمند میرسند را یک بار دیگر برای خودتان مرور بکنید و حلاجی بکنید و سعی کنید که این ویژگی ها را در خودتان بپرورانید کجا این ویژگیها را ندارید و چطور می توانید تقویت بکنید این ویژگیها را در خودتان.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
بعد از شنیدن/خواندن این مطلب چه کار کنم؟
به آموزشهای جلسه نهم دوره غیرحضوری سختجانها مراجعه کنید (اینجا را کلیک کنید.)
عنوان جلسه نهم: ساختار سلسلهمراتبی اهداف
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
درباره علی اکبر قزوینی
نویسنده و مدرس و کوچ زندگی است. وی در آموزشهای خود جدیدترین یافتههای روز را با تجربیات شخصی و فرهنگ غنی ایران ترکیب میکند که حاصل آن نوشتههایی خواندنی و تحولی عمیق در شاگردان وی است. علیاکبر قزوینی چند سالی ساکن کانادا بوده و اقامت آن کشور را دارد. وی هماکنون در ایران زندگی میکند.
نوشته های بیشتر از علی اکبر قزوینی
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید