آیا هویت ذاتی است؟
آیا هویت از لحاظ اجتماعی خلق میشود؟
فرمولهکردن گزینهها برای ساختن پلی به الهیات
وقتی به فضای هویتی طرف مقابل پیامی را میفرستید، گزینههایی ساخته میشوند که میتوانند پلی بهسمت الهیات باشند.
در اینجا، به چند راه تشریحی برای انجام این کار اشاره میکنیم:
۱) تکیهکردن به ابهام سازندهگرایی
یک روش نمونه برای رفع اختلافات درباره مقدسات، رسیدن به توافقی است که هریک از طرفین بتواند آن را مطابق فضای هویتی خودش تفسیر کند.
سردبیر ایالتی پیشین آمریکا، هنری کیسینجر، این حالت را ابهام سازندهگرایی نامید.
فردی هندوی ، را در نظر بگیرید که او و دوست مسیحیاش، تصمیم به ازدواج گرفتند.
بخش مهمی از مراسم ازدواج بیشتر هندوها، ایستادن جلوی آتش است تا قدرت پاککنندگیاش را بهیاد داشته باشند،
اما مادر آرتی میدانست که در مسیحیت، آتش نهتنها چیز مقدسی نیست،
بلکه نشانه خشم خداست.
ممکن بود آتش باعث شود خانواده جوزف احساس ناراحتی کنند، اما نبود آتش هم برای خانواده آرتی بهمنزله دستکمگرفتن مراسم ازدواج بود.
برای حل این مشکل، آرتی و جوزف تصمیم گرفتند در مراسمشان به نشانه پیمانبستن، از شعلههای شمع استفاده کنند.
این کار برای جوزف هم قابلقبول بود،
چون در کلیسا هم از شمع برای مراسم مذهبی استفاده میشود.
برای خانواده آرتی هم قابلقبول بود که آتش را در آداب و رسومشان مقدس میدانستند.
هر خانواده میتوانست وجود شمع را از جنبه ایمانی خودش تفسیر کند.
۲) تفسیر مجدد معانی مقدسات
مقدسات معمولاً در قدرتی بالاتر مثل خدا ریشه دارند که فرمانده الهی موجودات فناپذیر و روح بزرگ آنهاست.
کسانی هم وجود دارند که در موقعیتهای بالاتری برای عبادت مقدسات قرار میگیرند؛
مثل کشیشها، امامان، ربانیون و دیگر رهبران روحانی. این افراد راهنمای انسانها میشوند.
در بیشتر سنن، وظیفه آنها، تفسیر تعصبات، آداب و رسوم و آیین عبادی است
و این نشان میدهد دستشان برای تفسیر مجدد این موضوعات باز است.
در تعارض بر سر مقدسات، شرح جایگزین را برای مقدسات درنظر بگیرید که آن را هرمونوتیک مینامند.
من به قدرت این روش در طول مذاکراتم با ولید عیسی، یک مربی فلسطینی، پی بردم که در کمپ پناهندگان دهیشه در بیتاللحم بزرگ شده بود.
در سال۱۹۴۸، پدربزرگش فهمید ارتش اسرائیل به روستای کوچکشان، بیتعتب نزدیک شده است؛
ازاینرو، با خانواده خود از خانهشان فرار کردند. حدود ۶۰سال بعد، ولید ۱۹ساله آماده سفر به ایالاتمتحده شد تا در آنجا به تحصیلاتش ادامه دهد.
پیش از رفتن، پدربزرگش به او گفت:
«پولی ندارم که به تو بدهم، اما این ارزشمندترین چیزی است که دارم.»
او یک کلید فلزی زنگزده به ولید داد که مربوطبه در خانهشان در بیتعتب بود.
«این را همیشه کنار قلبم نگه داشتم. نگذار که بمیرم.»
ولید نمیدانست با این هدیه که او را بسیار غمگین میکرد، چه کند.
ابتدا فکر کرد پدربزرگ با این کار میخواست خانه آباواجدادیشان را بهیاد او بیاورد،
اما وقتی هر روز به کلید نگاه کرد، فهمید پدربزرگ میخواست چیز دیگری را به او نشان دهد:
این کلید سمبل برقراری صلح بین فلسطینیها و اسرائیلیها و افتخاری برای هویت پدربزرگ بود.
او همیشه به وجود فیزیکی کلید نگاه میکرد که گذشته دردناکی را بهیاد او میآورد،
اما با نگاهکردن به روح کلید، تفاسیر ممکن دیگری به رویش باز شد.
او با یک معلم اسرائیلی شریک شد و یک برنامه بسیار تأثیرگذار برای مذاکره، بهنام «شیدز» ساختند
و به نسل جدید رهبران فلسطینی و اسرائیلی در بخشهای دولتی و خصوصی تعلیم دادند.
۳) به هریک از طرفین سهم صددرصدی بدهید
یکبار از پسر کوچکم پرسیدم:
«اگر دو نفر درحال دعواکردن بر سر چیزی باشند و آن چیز برای هردو نفر آنقدر مهم باشد که حاضر به تسلیمشدن نباشند، چه میکنی؟»
نگاهی به من انداخت و بیهیچ درنگی گفت:
«تقسیمش میکنم.»
در بیشتر تعارضات که نبرد برسر سرزمین مقدس است و جنگ و اختلافنظر در آن مناطق به قتل و ویرانی منجر میشود، راهکار نوا نادیده گرفته شده، اما او پاسخ یک چیز را درنظر نگرفته بود.
مشکل مقدسات، مثل یک تکه زمین یا میراث خانوادگی نیست که بتوان آن را تقسیم کرد.
شما نمیتوانید ملک یا یک حلقه خانوادگی را با کسی تقسیم کنید.
نمیتوانید برای حل اختلافات حلنشدنی با آنها همکاری کنید.
شاید بتوان شیء، زمین و حتی عشق را با کسی قسمت کرد؛
برای مثال، چطور میتوانید یک زمین مقدس را بین دو کشوری تقسیم کنید که هر دو در آن، مطالبات بهحقی دارند؟
این شرایطی است که ماهواد، رئیسجمهور اکوادور، با آن روبهرو بود
و در درازمدت با آلبرتو فوجیموری،رئیسجمهور پرو، درباره آن مذاکره کرد.
هریک از آنها ادعا داشتند زمینی بهنام تیوینزا مال آنهاست.
این دو نفر به یک راهحل رضایتبخش دست یافتند.
اکوادور مالکیت بخشی از سرزمین را بهدست آورد که سربازانش در آن مدفون بودند و بخش دیگر به پرو واگذار شد.
رهبران دو کشور توافق کردند منطقه مورداختلاف را به یک پارک بینالمللی تبدیل کنند که در آنجا از سوی هیچیک از دو دولت، فعالیت اقتصادی، سیاسی و نظامی انجام نشود.
توجهبه حل مشکل و تأیید هویت
باوجود بهترین تلاشها برای افتخارکردن به مقدسات و حل مشکلات مربوطبه آن، ممکن است آنقدر روی حل این مشکلات متمرکز شده که خود موضوعات مقدس را به حداقل اهمیت رسانده باشید. در زمانی دیگر، این حرفها بهشدت بر درک اعتقادات هریک از طرفین متمرکز بود تا پیشرفتی در مذاکره حاصل شود.
متد زومکردن، ابزار سادهای است که به شما کمک میکند تا این دینامیک را مدیریت کنید.
تصور کنید تعارض خود را از دریچه یک دوربین میبینید.
میتوانید روی جنبههای خاصی از حل مشکل زوم کنید یا از موضوعات هویتی طرف مقابل صرفنظر کرده و آن را از زوم بیرون بکشید.
دانستن زمان دقیق زومکردن، یک مهارت قدرتمند است و اغلب با خارجشدن از زوم شروع میشود تا شما را قادر کند داراییهای هریک از طرفین را در تعارض بشناسید.
وقتی داستانهای خودتان را با دیگران به اشتراک میگذارید، روی حل مشکلاتی خاص زوم کردهاید.
اگر مکالمهتان تمرکزش را از دست داده و خیلی تنشزا شود، دوباره از زوم خارج شده و به هدفهای وسیعتری فکر کنید که بهنفع هردو طرف باشد.
با هشیاری برای تغییر دینامیکهای این فرآیند، میتوانید تنشهای احساسی را در بحثهای مربوطبه مقدسات تعدیل کنید.
بزرگترین چالش در مذاکره بر سر مقدسات و دلیل وجود احساساتی قوی مثل خشم، ترس و خجالت از انجام کاری است؛
این واقعیت ناخوشایند است که حل هر مشکلی به قربانیشدن نیاز دارد.
رسیدن به توافق با طرف مقابل میتواند مثل خیانت به ایدهآلها، ارزشهای مقدس و وفاداری به شهدایی که برای این منظور جنگیدند، حس شود. یک راهحل منطقی تنها وقتی ممکن است که فضایی احساسی و سیاسی را بهوجود بیاورید تا با درنظرگرفتن قربانیان، مزایای هزینههای متحمله و هزینه ادامه تعارض معلوم شود.
با جمعشدن مکالمه، میتوانید روی بحث درباره قربانیان زوم کنید و تعهدات هریک از طرفین را به موضوع تقریبی، از زوم خارج کنید.
زبان بدنتان درباره شما چه میگوید؟
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جامع “زبان بدن” کلیک کنید
[/button]
فقط مرگ قابل مذاکره نیست!
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جذاب “مذاکره” کلیک کنید
[/button]
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید