مهمترین بخش گوشدادن در درون شماست
هویت هستهای
در چه راههایی احساس میکنید …؟
- برای شما تلاش یا چشماندازتان قابل پیشبینی نیست؟
- از دیدگاه شما در خودآگاهی برای عملکرد یا احساسکردن محدودیتی وجود دارد؟
- نارضایتی بهعنوان یک دشمن بیگانه بوده یا درمان شده است؟
- وضعیت نادیده گرفته شده است؟
- نقشی توهینآمیز را بازی میکند؟
هویت ارتباطی
کدامیک از شما …؟
- به احساسات اعتقادی حمله میکند؟
- آیینها در معرض خطر هستند؟
- در تعهدات تنش احساس شده است؟
- ارزشها احساس تهدید میکنند؟
- تجربیات معنادار معنوی یا خاطرات احساس افسردگی میکنند؟
سؤالات برای تفسیر اهمیت عمیقتر تعارض است.
گوشدادن برای یادگیری حتی در لحظات سخت تعارض میتواند احساس ناراحتی ایجاد کند، اما اجازه ندهید
این احساس شما را از گوشدادن به روایت دیگری دور کند.
ناراحتی خود را درک کنید:
این یک نشانه مهم یادگیری احساسی است.
اغلب وقتی فردی سؤال خوبی میپرسد، فقط چند لحظه بعد با یک تدابیر دفاعی روبهرو میشود.
هدف شما از گوشدادن درک است، نه توهین.
درحالیکه شنیدن فعالانه یک روش عام است،
ولی در یک تعارض عاطفی متضاد کافی نیست.
اگر شما بهصورت مکانیکی(فیزیکی) کلمات دیگری را تکرار کنید، تنها نشان میدهد میتوانید در اینجا چیزی را که میگوید، بدون درک معنای عمیقتر بیان کنید.
در یک تعارض متواضعانه، این معنای عمیقتر است که احساس درد ایجاد میکند.
بهراحتی میتوان احساس رضایت طرف مقابل را از افسانههای خود حذف کرد؛
بنابراین، بهجای آنکه از بین برود، بهطور فعالانه بر چگونگی هویت فرد در تعارض متمرکز میشود.
مهمترین بخش گوشدادن در درون شماست
خشم حقوقی، افکار شرمآور و قضاوت ممکن است توجه شما را به این مسأله جلب کند که بهمعنای واقعی کلمه، شما در مقابل پیام حزب دیگر ناشنوا هستید؛
بنابراین برای انجام تمرین بهمنظور ارزیابی وضعیت عاطفی خود هر چند دقیقه، به احساسات آسیبدیده،
تنش فیزیکی و افکار خشمگین خود توجه کنید.
با توجه به این تجربه، میتوانید بعد از اینکه بهطور کامل به تجربه دیگران رسیدید، آنها را کنار بگذارید.
نتیجه این است که شما به یک شنونده قویتر تبدیل میشوید و از واکنشهای دردناک زانو جلوگیری میکنید.
پس از گوشدادن بهدقت برای یادگیری روایت دیگر، آن را به اشتراک بگذارید …
اما بهترین راه برای انجام این کار این است که خودتان را با زبان غیرتعارف بیان کنید؛
برای مثال، بهجای شکایت از «شما کاملاً احمق و متهم به سوءاستفاده هستید.» ممکن است بگویید:
«من بهخاطر اتهامات شما بسیار عصبانی هستم. در اینجا قصد من این بود که …»
با این کلمات، از فاصلهگرفتن از شخص دیگری اجتناب میکنید و همچنین نشان میدهید درحالیکه بسیار عصبانی هستید،
احساسات شما پیچیده هستند و فضای باز برای مصالحه وجود دارد.
افسانهها و کشف آنها
برای رسیدن به یک قطعنامه طولانیمدت در یک تعارض، بیشتر شما را تبدیل به نحوی که اساسا روابط خود را با افسانههای هویت دیگر خود مشاهده میکنید.
دو رهبر ممکن است یک توافق صلح را امضا کنند، اما اگر آنها اساساً یکدیگر را بهعنوان مخالف در نظر بگیرند،
توافقنامه آنها اجرایی نخواهد شد.
اسطورههای هویت شما بهطور ناخودآگاه شما و طرف مقابل را بهعنوان مخالف با یکدیگر پیشبینی میکند:
شما ممکن است خود را بهعنوان داوود(ع) در مقابل جالوت یا بهعنوان قربانی گروگانگیری در سرقت درنظر بگیرید،
اما در هر صورت، خود را در حال مقابله با نابودی یک قدرت و یک مخالف قدرتمند احساس میکنید.
برای بازگرداندن کنترل تعارض خود، شما باید این آرکیتایپها و افسانهها را از آنها بیابید.
اینها چندین مزیت عملی برای بحث درباره آرکیتایپها هستند.
اول اینکه، آنها به شما اجازه میدهند از درون خود بیرون بیایید تا رابطهتان را با فاصله مشاهده کنید.
تغییرات در رابطه را تصور کنید؛
زیرا شما بهطور مستقیم درباره خود صحبت نمیکنید، بلکه درباره تصاویر استعاری از خود حرف میزنید.
دوم اینکه، آرکیتایپها به شما اجازه میدهند درباره مسائل احساسی از طریق تصاویر نمادین صحبت کرده و بهطور مستقیم درباره احساسات خود صحبت نکنید.
افراد متعارض اغلب تمایل دارند احساسات خود را به اشتراک بگذارند:
آنها دوست ندارند ترس آسیبپذیر داشته باشند؛
چیزیکه بسیاری از آنها را به یک واکنش خصمانه تحریک میکند.
بحث درباره آرکیتایپها میتواند این ترس را از بین ببرد.
سوم اینکه، آرکیتایپها یادآوری میکنند. در یک درگیری، میتواند دشوار باشد که بهطور کامل از جزئیات احساسات هر دو طرف آگاه باشید؛ شکایات، آرزوها و ترسها.
ازسویدیگر، تصویر عرفانی، بهیادماندنی، بصری و بستهبندیشده با اطلاعات عاطفی است.
ممکن است احساسات پیچیده دیگری را به یاد نیاورید،
اما بهراحتی میتوانید به یاد داشته باشید که آنها را بهعنوان جالوت دیدم.
آرکیتایپ میتواند به شما کمک کند تا بهسرعت مبادلات پس از آن را محقق کنید
و فهم همدلی را افزایش دهید؛
در نهایت، کشف یک آرکیتایپ میتواند ذهن شما را باز کند تا از درد خود بیرون بیایید،
درحالیکه تعارض باعث کاهش توجه شما به رنج میشود،
تمرکز بر آرکیتایپ، توانایی شما را در تطابق با تعارضهایتان تقویت میکند.
شما خود را نهتنها یک قربانی تنهای تعارض، بلکه یک شخصیت در یک درام اولیه میبینید.
سؤالاتی که با شما روبهرو هستند از «چرا من؟» به «چرا ما؟» تغییر مییابند.
چرا انسانها به دست قدرتمند رنج میبرند؟
چرا ما انسانها بهخاطر ازدستدادن عشق غمگین هستیم؟
آرکیتایپ، انزوا را از تعارض منحرف میکند.
من این رویکرد را بهویژه برای آرامش پی میگیرم.
اگر من و همسرم بهسمت یک تعارض میرویم، به خودم یادآوری میکنم که آن را در مسیر جهان قرار دهم:
زوجین میاندیشند؛ همیشه همواره وجود دارند و همیشه. اختلال عاطفی، اما دراماتیک از داستانهای عجیب و غریب کنار میروند.
در محدوده گستردهای از تجربیات انسان، تعارض وجود دارد که وضعیت را در مقابل دید ما حفظ میکند.
اکنون که شما اهمیت آرکیتایپ را فهمیدید، میتوانید از آنها بهعنوان ابزاری برای شناسایی افسانههای هر طرف استفاده کنید.
ایجاد یک استعاره برای نشاندادن روابط کنجکاو شما
چه احساسی دارید؟
تجربه احساسی شما در این درگیری چیست؟
شاید شما مانند یک شیر قدرتمند یا یک کودک قدرتمند هستید.
چه تصویری بهترین حزب دیگر را نشان میدهد؟
سعی کنید از شخصیتهای اسطورهشناسی، دوران کودکی یا داستان معنوی خلاقتر استفاده کنید، بهتر است.
شما ممکن است حزب دیگر را بهعنوان یک میمون ابدی، خیز براق یا بوکسور سخت در نظر بگیرید.
اگر فضای شجاعانهای ایجاد کردهاید، در نظر بگیرید با دیگران درگیر ساختن این تصاویر باشید.
من این فرآیند را در اختلافات قومی و سیاسی استفاده کرده و از تواناییهای آنها شگفتزده شدهام.
در یک همایش فنون ارتباطی، از شرکتکنندهها سؤال کردم که آنها خود را در میان تعارضات شرایط چگونه میبینند؟
پاسخها آنها بسیار قابلتوجه و متفاوت بود.
برخی خود را یک سرباز تنها و برخی یک کودک وحشتزده میدیدند.
شما از کجا میدانید این تصاویر ذهنی از خود درست است؟
پاسخ آن را باید در شدت عواطف یافت.
شما شخصیتی را انتخاب میکنید که در هنگام تعارضات، با عواطف شما بیشترین همخوانی را دارد یا به قولی باعث تشدید عواطف شما میشود؛
البته هیچ تصویر ذهنی بهصورت کامل نمیتواند احساسات شما را پوشش دهد و بههمیندلیل،
ذهن همواره تا زمان بهتصویرکشیدن عامل احساس شما متلاطم میماند
و برای بهبودبخشیدن به یک رابطه باید ابتدا چگونگی تصویر ذهنی دوطرف و نحوه ارتباط این دو مشخص شود.
درباره ذات و چگونگی ارتباطدادن آنها فکر کنید.
شاید این تصاویر شبیه جنگ دو شیر گرسنه در بیشه باشند یا مانند رقابت برای کسب علاقه و توجه یک پادشاه.
آقای پروفسور وامیک ولکان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تصویر ذهنی دانشجویان روس و استونیایی کالج ویرجینیا را (برای تسهیل برقراری ارتباط غیررسمی میان دو ملت) پرسید
و از آنها خواست تصویر ذهنی خود را درباره رابطه میان این دو کشور (روسیه و استونی) شرح دهند.
شرکتکنندهها روسیه را به یک فیل و استونی را به یک خرگوش تشبیه کردند.
آنگاه درباره نحوه ارتباط میان فیل و خرگوش تفکر و تعمق کردند. دو حیوان میتوانند دوست باشند،
ولی خرگوش باید هوشیار باشد تا ناخواسته زیر پای فیل له نشود. با این تصویر ذهنی که پرفسور ولکان در کالج نئوجویس مشاهده کرد،
بسیاری از روسها به استونی سفر کردند و نه برای شکوه و گذشته پرافتخار استونی، بلکه با احترام و احتیاط بیشتر نسبتبه حقوق مردم آن.
مردم استونی نگران حفظ استقلال خود بودند و این طبیعی است که هر کشوری سیاستهایش را در راستای آرمانهایش تعدیل کند.
با بهدستآمدن این تصویر ذهنی، رهبران دو کشور فرصت بیشتری برای گفتوگوی امن سیاسی پیدا کردند.
علاوهبر این، آنها توانستند احساسات خود را نیز با هم در میان بگذارند.
برای تأثیرگذاری بیشتر باید تصویر ذهنی دقیقاً هرچه نزدیکتر به واقعیت زندگی دوطرف باشد.
در نظر داشته باشید این تصویر ذهنی نباید صرفاً یک تصویر منطقی باشد، بلکه باید همه جنبههای روحی و احساسی را شامل شود.
با بررسی بیشتر این موضوع و درنظرگرفتن شدت تعارض و دانستن ریشههای روانی آنها نمیتوانید به ماهیت و جوهر اساطیری هویت خود پی ببرید؛
البته شما ممکن است با تصویری که دیگران از شما دارند موافق نباشید و خود را یک گربه رام بدانید،
درحالیکه دیگران شما را شیری درنده ببینند. شما باید با دیگران درباره این اختلاف دیدگاه بحث کنید تا بتوانید دلیل آن را بفهمید.
درواقع، یک راهحل درباره این دیدگاهها راهحل مناسبی برای ارتقای رابطه است.
زبان بدنتان درباره شما چه میگوید؟
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جامع “زبان بدن” کلیک کنید
[/button]
فقط مرگ قابل مذاکره نیست!
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جذاب “مذاکره” کلیک کنید
[/button]
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید