پیش از اینکه سرگیجه نابودتان کند، جلوی آن را بگیرید
پیش از اینکه سرگیجه نابودتان کند، جلوی آن را بگیرید
در مقاله پیش از اینکه سرگیجه نابودتان کند، جلوی آن را بگیرید دانیل شاپیرو از خاطرات و تحقیقات می گوید:
در اولین سال حضورم در دانشکده، یک پروفسور انگلیسی عجیب تجربیات خود با همسرش را در یک مرکز خرید با ما در میان گذاشت که برای خرید روتختی گرانقیمت و گیاهی به آنجا رفته بودند.
همسرش گفت: «درست مناسب اتاق خواب ماست.»
– ما که روتختی داریم.
– ندیدی که چقدر خراب شده؟
– من هر شب رویش میخوابم. خیلی هم خوب است.
– اوه! برای همهچیز باید با تو بجنگم؟
پروفسور آهی کشید: «اوه! باز هم شروع شد. هربار که حرفمان میشود، من گناهکارم!»
– من فقط میخواهم یک روتختی بخرم. برای یکبار هم که شده، نمیتوانی از من حمایت کنی؟
پروفسور گیج شده بود. چرا همسرش باید مثل همیشه او را کنترل میکرد؟ در چشمان همسرش نگاه کرد و گفت: «به نظرم بدترین کار دنیا، خریدن روتختی است.»
با این حرف، شرایط بدتر شد.
– اصلاً نمیدانم چرا با تو ازدواج کردم.
درست زمانی که طوفان بهپا شده بود، پروفسور متوجه شد جمعیت زیادی آنها را تماشا میکنند.
خجالت کشید و نگاهی به ساعتش انداخت و باز هم تعجب کرد.
۲۰دقیقه بود که بهخاطر چیزی بیارزش بحث میکردند. به همسرش گفت ساعت چند است و کمی خشمشان فروکش کرد.
برای دیدار دوستشان و صرف ناهار با او دیرشان شده بود. با عجله به رستوران رفتند و خیلی آشفته با او دست دادند.
چقدر وحشتناک است که برای خرید یک روتختی در ملأعام شروع به فریادزدن کرده بودند؟
دنیای دلسردکننده سرگیجه
نیروی روانی که پروفسور و همسرش را بهسمت اثر قبیلهای کشاند، چیزی است که من به آن سرگیجه میگویم؛
یک حالت آگاهانه که در آن، یک رابطه انرژی احساسی شما را مصرف میکند. وقتی یک زوج بهسمت سرگیجه پیش میروند، حالت هیپنوتیزممانند بر آنها غلبه میکند.
هریک از کلماتی استفاده میکنند که طرف مقابل را عصبانی کنند و برایشان مهم نیست این تعارض حل شود، فقط میخواهند برنده شوند.
کلمه سرگیجه در زبان لاتین، در کلمه «برگشتن» ریشه دارد.
حتماً فیلم «سرگیجه» آلفرد هیچکاک را دیدهاید که ترس از ارتفاع را در آن نشان داده است.
طب مدرن بیماریهای مختلفی را شناخته است که در آنها، افراد حس چرخیدن به دور خودشان را تجربه میکنند.
من از این عبارت برای شرایط یکسانی استفاده میکنم که در آن، یک نفر حس میکند در دام یک ارتباط خصمانه افتاده است.
بحث بین پروفسور و همسرش به این صورت شروع شد،
اما وقتی نفسها درهم کوبیده میشوند، هریک از طرفین از آستانه احساسی گذشته و در وضعیت سرگیجه گیر میافتد.
سرگیجه را مثل یک طوفان در اطراف خود و طرف مقابلتان تصور کنید که مثل یک دیوار مانع از این میشود که چیزی را غیراز مرزهای تعارض موجود ببینید؛
درست مثل پروفسور و همسرش که مردم را در اطرافشان نمیدیدند.
گردوغباری که بهواسطه طوفان اطراف شما و طرف مقابلتان بلند شده است، شدت تجربه احساسی را بیشتر کرده و خشم را به غضب و غم را به ناامیدی تبدیل میکند.
با ایستادن در مرکز این طوفان، میتوانید آسمان بالای سرتان را ببینید و تصویری از ترس از آینده برای شما آشکار میشود که ریشه در گذشته دردناکتان دارد.
این طوفان شما را در دام اثر قبیلهای میاندازد و ممکن است ساعتها، روزها و حتی نسلها در این دام باقی بمانید.
در مقالات آینده، فریب سرگیجه را شرح میدهیم
و اینکه چرا میتواند برای شما خطرناک باشد و چگونه میتوانید از دستش خلاص شوید.
زبان بدنتان درباره شما چه میگوید؟
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جامع “زبان بدن” کلیک کنید
[/button]
فقط مرگ قابل مذاکره نیست!
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جذاب “مذاکره” کلیک کنید
[/button]
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید