خرید برد برد
خرید برد برد
در این مقاله به خرید برد برد می پردازیم
در این مقاله به ترجمه مقاله ای با عنوان Win-Win Negotiation می پردازیم.
آیا حس می کنیم که کسی مرتباً از ما سود می برد؟
آیا به نظر می رسد که مجبوریم پرخاشگرانه رفتار کنیم،
و یا با دیگران متحد می شویم تا به منابع مورد نیازمان دست یابیم؟
آیا برای داشتن آنچه می خواهیم با کسانی که به کمک شان نیاز داریم، اما نظارت کمی به کارمان دارند، درگیر می شویم؟
اگر اینطور است، ممکن است به دانستن مهارت خرید برد برد نیاز داشته باشیم.
مذاکرات موثر به ما کمک می کنند تا شرایطی را حل کنیم که در آنها با شخص دیگری که به او نیاز داریم، درگیر می شویم.
هدف از خرید برد برد یافتن راه حلی قابل قبول برای طرفین مذاکره و سود بردن هر دو طرف می باشد.
بسته به شرایط سبک های مختلفی برای مذاکره وجود دارد.
در جاییکه انتظار معامله با دیگران را نداریم و نیازی به حسن نیت آنها نداریم، مثل یک بازی فوتبال ممکن است به دنبال پیروزی یک مذاکره باشیم، درحالیکه شخص دیگری در آن ببازد.
بسیاری از افراد هنگام خرید و فروش یک خانه این را تجربه می کنند.
چون خرید خانه می تواند یک تجربه ی سخت و ناخوشایند باشد.
مشابهاً در زمان یک معامله ی بسیار خوب در ارتباط با سرمایه، در یک مذاکره تمام جزئیات و ریزه کاری ها برای سود بردن آماده می شود.
هرکسی که وارد مذاکرات فروش بزرگ شده، با این شرایط آشناست.
هیچ کدام از این روش ها برای حل اختلاف افرادی که با هم ارتباط پیوسته دارند، مناسب نیستند.
در بازی فوتبال این مشکل از شخصی به شخص دیگر منتقل می گردد و بعدا منجر به انتقام می شود.
مشابها استفاده از حقه و کلک در مذاکره می تواند باعث کاهش اعتماد شده و به کار تیمی صدمه بزند.
اگر مذاکره به شکل پشت سر هم نباشد و شخص از حقه استفاده کند، این حالت را نمی توان با حالتی مقایسه کرد که افراد به شکل روتین مرتبا با هم در ارتباط هستند.
اما صداقت و شفاف سازی همیشه بهترین سیاست است.
آمادگی برای یک مذاکره ی موفق
بسته به میزان عدم توافق، آمادگی برای انجام مذاکره ی موفق، اهمیت ویژه ای دارد.
برای عدم توافق های کوچک، آمادگی بیش از حد می تواند اثر معکوس داشته باشد، چون زمان بر است و شاید از این زمان در جای دیگر بشود بهترین استفاده را کرد.
همچنین می تواند به نوعی حقه تلقی شود، چون با قوی کردن خودمان در صدد ضعیف کردن طرف مقابل هستیم.
البته اگر عدم توافق اساسی و اصلی باشد، حتماً باید آمادگی داشته باشیم.
با استفاده از صفحات کاری آزاد، پیش از مذاکره به نکات زیر توجه کنیم:
هدف:
می خواهیم چه چیزی از مذاکره بدست بیاوریم؟
فکر می کنیم که طرف مقابل از مذاکره چه می خواهد؟
معاملات:
ما و طرف مقابلمان چه باید بکنیم تا بتوانیم به یک معامله برسیم؟
هرکداممان از دیگری چه می خواهد؟
نتیجه ی مطلوب هرکداممان چیست؟
مقاله مذاکره را مشاهده کنید
جایگزین ها:
اگر با طرف مقابل به توافق نرسیم، چه گزینه ی جایگزینی داریم؟
آیا این گزینه ها خوب هستند یا بد؟
اگر به توافق نرسیم، اینها چقدر برایمان مهم هستند؟
آیا با نرسیدن به توافق امکان فرصت های آتی را قطع خواهیم کرد؟
ممکن است طرف مقابل چه جایگزین هایی داشته باشد؟
ارتباط:
سابقه ی ارتباطمان چطور است؟
آیا این سابقه می تواند و باید روی مذاکره اثر بگذارد؟
آیا مباحث پنهانی وجود دارند که روی مذاکره اثر بگذارند؟
چگونه از اینها استفاده می کنیم؟
نتایج مورد انتظار:
از این مذاکره، انتظار چه نتیجه ای را داریم؟
نتایج قبلی چطور بودند و در این مذاکره چه نقشی دارند؟
نتیجه گیری ها:
نتیجه ی برد و یا باخت ما در این مذاکره چیست؟
برای طرف مقابل چطور؟
قدرت:
قدرت در این ارتباط دست کیست؟
چه کسی منابع را کنترل می کند؟
اگر توافق به نتیجه نرسد، چه کسی بیشتر می بازد؟
انتظار دارید که طرف مقابل چه قدرتی را به نمایش بگذارد؟
مقاله آموزش مذاکره را مشاهده کنید
راه حل های ممکن:
برمبنای تمام نکات درنظر گرفته شده، چه راه حل های ممکنی وجود دارند؟
سبک اهمیت بحرانی دارد
برای یک خرید برد برد ، طرفین باید نسبت به مذاکره احساس مثبتی داشته باشند.
این کمک می کند که ارتباط به شکل خوبی جلو رود.
و سبک مذاکره و احساسات خاص موجود در آن را مدیریت می نماید. چون حقه های ممکن را کم می کند.
علیرغم این موضوع، احساسات می تواند موضوع مهمی برای بحث باشد، چون نیازهای عاطفی افراد را پاسخ می دهد.
اگر احساسات در جای مورد نیاز مورد بحث قرار نگیرد، توافق می تواند با نارضایتی و به شکل موقتی باشد.
ممکن است وقتی از احساسات خود حرف می زنید، طرف مقابل هم آن را تجربه کرده باشد.
مذاکره ی موفق
مذاکره خودش تشریح دقیق موقعیت ما و موقعیت طرف مقابل بوده و هدفش یافتن پذیرش دوطرفه باشد که بیش از انتظارمان این پذیرش را نشان دهد.
ممکن است هدف طرف مقابل خیلی متفاوت از هدف ما باشد.
در یک شرایط ایده آل، در می یابیم که طرف مقابل چیزی را می خواهد که ما برای معامله آماده کرده ایم.
و ما هم درصدد آماده کردن چیزی بودیم که طرف مقابل می خواهد.
مقاله پوکر فیس را مشاهده کرده اید !!!
در غیر اینصورت یک طرف باید تسلیم شود و منصفانه این است که این شخص سعی کند با دادن خسارت به مذاکره ادامه دهد و میزان این خسارت به عوامل زیادی بستگی دارد که در بالا مورد بحث قرار گرفتند. اگر توافق در حالت برنده – برنده در نظر گرفته شود،
هر دو طرف باید از نتیجه ی نهایی احساس راحتی کنند.
اگر نیاز به ارتباط مداوم و پیوسته با طرف مقابل ندارید، می توانید خرید برد برد را در نظر بگیرید .
و اگر بدون نیاز به همکاری در آینده در صدد برنده شدن یک طرفه هستید، بهتر است این مذاکره به شکل قانونی انجام گیرد.
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور5 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
بسیار عالی بود
بهترین روش مذاکره، همبن خرید برد برد می باشد
با سلام
بسیار سپاسگزارم
بسیارعالی
خیلی مفید سپاسگزارم استادبهرام پور
ممنون از مقاله خوبتان