گزارش لایو آموزشی ایده تا محصول تجاری

روز دوشنبه ۲۵ فروردین ماه نود و نه علی بهرام پور و شهاب رحیم زاده لایو آموزشی «از ایده تا محصول تجاری» را از سوی مدرسه تحول فردی برگزار کردند.

در این لایو شهاب رحیم زاده، نویسنده و کارآفرین در خصوص پیدا کردن ایده و راه های رساندن ایده به یک محصول را توضیح داد و گفت:

برخی افراد ایده خاصی ندارند ولی دنبال ایده جدید هستند یعنی می خواهند کسب و کاری راه اندازی کنند ولی هیچ ایده ای ندارند و  دنبال ایده هستند.

ویدیو کامل لایو آموزشی ایده تا محصول

برای ایده پردازی از کجا شروع کنیم؟

کلید یافتن ایده اینجاست که باید در گام اول آنچه در ذهن داریم را روی کاغذ پیاده کنیم. احتمالا زمانی که می خواهیم این کار را انجام دهیم با مشکل جدیدی مواجه می شویم که چیزی در ذهن نداریم! همیشه این موضوع که از کجا باید شروع کنیم قسمت سخت ماجرا است اما برای این کار باید نقاط قوت و ضعف خودمان را پیدا کنیم  و روی کاغذ بنویسیم.

این توانمندی ها و یا نقاط ضعف شامل هر چیزی می شود مثلا اگر در آشپزی یا در پنچرگیری مهارت دارید هم یادداشت کنید. حالا از میان توانمندی هایی که نوشته شده است آن تعداد که به آن ها علاقه مندیم و مهارت بیشتری داریم را انتخاب می کنیم.

پس از انجام دادن این نکات باید باید ببینیم از این میان بازار کدام یکی از آن ها بهتر است؟ برای اینکه بفهمیم بازارشان خوب هست یا نه باید تحقیق و سرچ کنیم.

عنوان “۱۰۱ ایده استارتاپی” را در گوگل سرچ و گزینه اول را مطالعه کنید. از این طریق می توانید بفهمید ایده شما جزء کدام دسته محسوب می شود و چه کسانی کاری که مد نظر شماست را انجام دادند و چقدر موفق بودند.

به چه بازاری ورود کنیم که خوب و پرسود باشد؟

واقعیت این است که کسی نمی تواند جواب این سوال را بدهد. پس بهتر است خودمان ماهیگیری را یاد بگیریم!

همیشه می گویند پشت هر تهدیدی یک فرصت هست و پشت هر فرصتی نیازی وجود دارد و نیاز همان موضوعی است که می توان از آن ایده گرفت!

اگر مشکل را پیدا کنیم می توانیم نیاز را هم شناسایی کنیم.

چطور نیازها را شناسایی کنیم؟

پیدا کردن نیاز موضوع بسیار مهمی است و برای شناسایی نیازها چند روش وجود دارد؛

روش اول:

این است که از منابع مطالعاتی که وجود دارد استفاده کنیم. سایتی به نام “KICKSTARTER” وجود دارد و این سایت به ما می گوید اگر ایده ای دارید داخل سایت بگذارید و من برای شما سرمایه گذار پیدا می کنم.

یکی از روش هایی که می توان برای پیدا کردن ایده از آن استفاده کرد چنین سایتی است. مثلا داخل این سایت می بینیم که یک شخص دوچرخه برقی تولید کرده است.
این اتفاق به ما ایده می دهد که ما هم می توانیم از وسیله های قدیمی مثل دوچرخه استفاده کنیم و حتما نیازی نیست یک اتفاق تازه را رقم بزنیم.

روش دوم:

این است که مثلا تغییرات جمعیتی را در نظر بگیریم. به عنوان مثال در حال حاضر جمعیت کشور ما به سمت سالمندان می رود.
در چنین شرایطی من تلاش می کنم تا کیفیت زندگی سالمندان را بالا ببرم.

برای اینکار ابتدا مشکل را در سالمندان پیدا می کنیم و به دنبال آن ایده مورد نظرمان را می یابیم.
مثلا سالمندان امید به زندگی ندارند و اگر بتوانم آن را افزایش بدهم در واقع یک ایده جدید خلق کرده ام.

روش سوم:

این است که مثلا تغییراتی که در زندگی روزمره انسان ها اتفاق می افتد را دز نظر بگیریم.
به عنوان مثال کم تحرکی یکی از موضوعاتی است که امروزه اکثر انسان ها درگیر آن هستند. به این ترتیب مشکل را پیدا کردیم و در ادامه ایده را نیز پیدا می کنیم.

اگر ایده مان را دزدیدند چیکار کنیم؟

غالب کسانی که اینطوری فکر می کنند خودشان ایده ای که دارند را از جایی برداشتند.
خیلی ها اطلاعات کمی دارند و ایده شان یا اولی نیست و یا تصور می کنند ایده نابی است درحالی که اینطور نیست.

ایده را چگونه پیدا کنیم؟

برای اینکه ایده را پیدا کنیم باید کمی خلاقیت مان را پرورش دهیم.
خلاقیت را می توان افزایش داد پس هیچ بهانه ای وجود دارد.
یکی از تکنیک ها برای پرورش خلاقیت تکنیک اکتشافی است.
در این تکنیک باید به اتفاقات پیرامون خودتان توجه کنید وقتی توجه تان را افزایش بدهید ناخودآگاه خلاقیت تان هم پرورش می دهید.
در هر زمینه ای که تخصص دارید توجه تان را بالا ببرید تا خلاقیت تان پرورش پیدا کند.

روش دیگر این است که برخی کارها را باید انجام ندهیم! یکی از آن ها این است که پیش داوری نکنیم.
مثلا وقتی به شخصی می گوییم فروش اینترنتی راه اندازی کن می گوید: نه، کسی این محصول را اینترنتی خرید نمی کند. در واقع چنین شخصی در حال کشتن ایده های خودش است.

بازی BRAIN OUT یک اپلیکیشنی است که برای تقویت خلاقیت بسیار تاثیر گذار است.
یک روش دیگر این است که اصلا خودتان را با کسی مقایسه نکنید.

تکنیک مهم در بارش فکری:

تکنیک برای پیدا کردن ایده بسیار زیاد است ولی یکی از تکنیک هایی که تاثیر بسیار زیادی دارد تکنیک بارش فکری است.
برای این کار باید طیف وسیعی از بازار کار را در نظر بگیرید.
یعنی باید دو یا سه بازاری که فکر می کنید می توانید در آن کار کنید و جزء علایق شما است را در نظر بگیرید.
سپس با کسانی که در این زمینه فعال هستند مشورت و بارش فکری کنید.

نکته مهم در تکنیک بارش فکری این است که حتی ایده های مسخره را هم باید بنویسید و هرچیزی که به ذهن تان می رسد را یادداشت کنید.
باید این سوال را از خودمان بپرسیم که چرا به این حوزه ها علاقه داریم؟ مثلا من ایده ای در حوزه اسباب بازی پیدا کردم ولی باید ببینم چرا من به این حوزه علاقه پیدا کردم؟

باید بدانیم دقیقا چرا این کار را انجام می دهیم و صنایع مرتبط با ایده ای که پیدا کردیم را یادداشت کنیم.
مثلا من می دانم که در حوزه اسباب بازی پارچه فروش، طراح، فروشنده و… با من درگیر هستند.
این کار باعث می شود بعدها شما با یک تغییر کوچک کسب و کارتان را رشد دهید.

یعنی مثلا می توانید پارچه عروسک را خودتان تولید کنید یا یک فروشگاه داشته باشید که محصولات تان را خودتان بفروشید.
یکی دیگر از تکنیک های پیدا کردن ایده تکنیک “چی میشه اگه…” است.
یعنی برای هر چیزی این سوال را بپرسیم. مثلا چی میشد اگر گوشی موبایل هم می توانست صحبت کند؟ و…

بعد از اینکه ایده را یافتیم باید این سوالات را بپرسیم:

• این ایده من واقعا چه مشکلی را از مخاطب کم می کند؟
• رقیب هایی که در بازار هستند چه کسانی هستند؟
• چرا مشتری باید بخواهد با وجود این رقبا از من خرید کند؟
• باید ببینیم ایده هایی که لیست کردیم را می توان همین الان تولید کرد یا خیر؟

نباید ایده ای پیدا کنیم که یکسال ارزیابی آن طول بکشد چراکه ممکن است سال بعد از این ایده استقبال نشود. پس زمان موضوع بسیار پر اهمیتی است که نباید از آن غافل ماند.

ارزیابی ایده گام بعدی است

باید با مشتری هایی که در نظر گرفتیم صحبت کنیم. مثلا بگوییم این لیوان با این مشخصات را می خواهم بسازم آیا تو خریدار آن هستی یا خیر؟

اما این روش به تنهایی نمی تواند حق مطلب را ادا کند و نیاز است که از روش های دیگر هم استفاده کنیم

اریک ریس روش دیگری را بیان کرده که: قبل از هرکاری یک نمونه از محصولت را درست کن و به بازار برو و با مشتری واقعی آن را تست کن. این یکی از بهترین روشی است که می توان از آن استفاده کرد.