میثاق سوم: اعجاز کلام (محتوای دوره غیرحضوری ۴۰ میثاق زندگی، جلسه ۳)
ستوجه: این مطلب آموزشی، بخشی از دوره غیرحضوری ۴۰ میثاق زندگی است.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
میثاق سوم: اعجاز کلام
ارائهشده توسط محمود پیرحیاتی
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
فایلهای صوتی زیر را گوش کنید:
بخش اول:
بخش دوم:
بخش سوم:
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
متن پیادهشدهٔ فایلهای بالا:
به نام خداوند مهر و خداوند جان خداوند بخشنده مهربان، سلام دوستان پیرحیاتی هستم مربی و مدرس تحول فردی و نویسنده ی کتاب فقط آویزان خودت شو.
در ادامه ی سلسله مباحث چهل میثاق و در میثاقی که امروز می خواهم صحبت بکنم مطالبی هست بسیار گرانقدر راجع به سخن گفتن؛ در این مبحث می خواهم راجع به کلام صحبت بکنم اینکه کلام چی هست و به چه کار ما میاد و اساساََ این کلام چه نقشی در زندگی ما پیاده می کند؟
قبل از هر چیزی من لازم میدانم که فرق حرف و کلام را به شما بگویم خوب برای مردم عادی این حرف و کلام خیلی تفاوت زیادی نداره ولی برای ما که میثاق های جدّی می خواهیم از این به بعد ببندیم با همدیگر و آن را رعایت کنیم حتما تفاوت این حرف و کلام حائز اهمیت است.
ببینید دوستان ما در طول شبانه روز با سخن گفتن با حرف و کلام با دیگر آدمها در ارتباطیم خوب نقش بسیار مهمی داره همانطور که در فلسفه و ادبیات و همچنین در علم زیست شناسی به انسان گفتند”حیوان ناطق” یعنی این صحبت کردنه که ما را از دیگر موجودات متفاوت میکنه به تعبیر، در اهمیت کلام همانقدر بس که در انجیل شریف آمده است در ابتدا کلمه بود و کلمه خود خدا بود.
در قران شریف راجع به کلام و سخن گفتن خداوند با انسان صحبت هایی به میان آمده و آیههای شریفه ای گفته شده حتی آنجایی که می فرمایند: نُ، وَالقَلَمِ وَ ما یَسطرونِ (قسم به قلم و آنچه می نویسد) این قلم همان کلام است و اگر دقت کنید قران اساساً با خود واژه ی اِقرَا(بخوان) یعنی گفت و گو کن یعنی حرف بزن یعنی چیزی بگو آغاز شد و این کلمه به خاطر این مهم هست که انسان فهم و درک و شعورش از طریق کلمه خیلی شدت میگیره و خیلی غنا پیدا میکنه.
بنابراین در تمام ادیان بزرگ جهان راجع به کلمه صحبت شده و این کلمه بسیار اهمیت دارد همچنان که من الان دارم با کلمه با شما دوستان عزیزم در دوره ی چهل میثاق گفت و گو می کنم بنابراین خیلی مهّمه ما بدونیم اصلا این کلمه چی هست و من چرا به عنوان مربی تحول فردی فرق می گذارم بین حرف و کلام؟
ببینید دوستان حرف زدن میشه پایهی صحبتهای ما، ما از ابتدا از بچگی از کودکی حرف هایی را میزنیم که این حرفها لزوماً مطالب خیلی خوب و کاربردی نیست حرف از نظر من میشه دقیقا تمام واژه های خوب و بدی که ما استفاده می کنیم حرف می شه کلیّت موضوعی که ما راجع بهش صحبت می کنیم. اما یک تفاوت اساسی بین حرف و کلام وجود دارد حرف در حقیقت غلتیدن در مسائل روزمره و روزمَرگی و روزمِّرگی ماست حرف میشه در حّد مردم عادی زندگی کردن در حّد عامّه زندگی کردن از نخود و لوبیا و سیب زمینی و پیاز صحبت کردن غیبت کردن بی ادبی کردن, حرف ها سطحی اند و مردم سطحی به شدت خشمگین به شدت بی پایه بی هویت و بی درون حرف ها ما را تا ته ته بیهودگی می برند حرف ها یعنی آن چیزهایی که ما در طول روز بدون تفکّر و تعمّق میزنیم آدم هایی که به حرف کشیده می شوند و فقط حرّاف هستند هیچ عمل درست و حسابی ازشون زاده نمیشه من حرف و کلام را دو تیکه کردم به خاطر اینکه معتقدم آدم اگر به ساحت و درجه ی کلام برسه دیگه هر چیزی را راحت نمیگه دیگه هر حرفی را راحت نمیگه هر شوخی و مزاحی را نمی کند و اگر تقسیم بندی را درک کنید این حرف بود کلام یعنی چی؟ کلام اونه که توی کتاب فقط آویزان خودت شو گفتم کلمه جاندار است مسافر کلمه باردار است کلمه میتونه گاهی آدم ها را تکون بده حرکت بده پر از جوهر و انرژی خوب بکنه. کلمه یعنی ساحت مقدس گفت و گو کردن کلمه یعنی وقتی شما چیزی را میفهمی و معنی یک چیزی را درک می کنی بیهوده استفاده اش نکنی بلکه در جای درست آن کلمه را بگذاری.
اگر خاطرتون باشه در تمرین های زبان فارسی و همچنین زبان انگلیسی یک سوالاتی داشتیم که جای خالی داشت و ما باید به صورت تستی یا هر چیز دیگری جای آن جمله را با کلمه مناسب پُرمیکردیم ما جای کلمات خالی که در ذهنمان هست جای آن جملات خالی که در ذهنمان هست را با چه کلماتی پر می کنیم که بعد کلمات بی خود که در سطح حرف هست از ما زاده می شود. ما خیلی جاهای خالی توی ذهنمان توی قلبمان داریم که با کلمات مناسب پُرش نمی کنیم و بعد از ما چیزی زاییده میشود به عنوان توهین تهمت دروغ فریب کلاهبرداری از طریق حرف زدن.
اگر قراره از ساحت حرف به کلام برسیم باید یاد بگیریم کلمه را درک کنیم من و حرف را ترک.. اگر تفاوت این دوتا را الان فهمیده باشیم پس حرف میشه مسائل سطحی که راجع بهش گفت و گو های بیهوده در طول روز زیاد انجام میشه وقتی دنبال حرف می روی اهل غیبت دروغ و فریب می شوی اهل زیرآب زدن می شوی اهل گفت و گو های بیهوده می شوی حرف ها هیچ خروجی مثبتی معمولا ندارند در ته تهش می خواهند ما را بخندانند اونم به شیوه ی غلط چون خندیدن و شادی به شیوه درست با کلام درست هم می شود بنابراین ما باید اول درک کنیم که حرف چیه و کلمه چی هست؟
کلمه میشه اون چیزهایی که شما را به زندگی امیدوار میکنه به زندگی عاشق میکنه صلح دار میکنه دنبال یک شور و هیجان زندگی می روید دنبال شناور شدن می روید در کتاب فقط آویزان خودت شو گفتم “سردی از نامردی است گرم باش و گرما ببخش” ما با کلمه می توانیم هرم و گرما و حرارت بسیار زیادی در لحظه پرتاب کنیم به سمت دیگران و این خیلی کمک میکنه به اینکه ما هم زندگی خودمان و هم زندگی دیگری را به بهشت برسانیم, بنابراین تفاوت حرف و کلام را امیدوارم تا اینجا درک کرده باشید.
حالا باید اینجا بفهمیم که این کلام چه ارتباطی با میثاق های زندگی ما دارد اگر بفهمیم که کلام میتونه زایش کنه زایندگی کنه کلمه مادر است و متولدت می کند واقعاً کلمه مولد است و تولید می کند چی تولید میکنه؟ انرژی عشق مهربانی ایثار و خیلی چیزهای خوب دیگری که توی این عالم از نظر روحی و روانی و عینی و ذهنی وجود دارد اشکال اکثر آدمها این است که در سطح حرف باقی می مانند و به ساحت ارزشمند کلمه واقف نمیشوند.
خوب حالا اگر اینها را درک کنیم به چه درد ما میخورد؟ به این درد می خورد که وقتی که ما کلمه را بفهمیم دیگر بیهوده حرف نمی زنیم به ساحت بیهودگی ها قدم نمی گذاریم و بعد پُر امید و روشن تر زندگی می کنیم و مهم تر از همه با آدمهایی گام برمیداریم که اهل کلمه هستند اهل نور و روشنایی هستند و فرّار از سخنان بیهوده و سرد؛ خیلی آدم هایی هستند که گاهی با گفت و گوهای ساده ای زندگی یک نفر را برای ساعت و لحظات و شاید برای همه ی عمر از بین میبرند آدمهایی که سردند و با یک طوفانی از سرمای کلامی که کلمه نیست بلکه حرف هست می آیند زندگی شما را برای ساعت لحظاتی و شاید برای همه ی عمر از هم می پاشانند اما اگر ما یاد بگیریم که کلمه ترتیب داره کلمه نظام داره کلمه ساختار داره و وقتی به ساحتش ورود میشی دیگه نمیتونی به این راحتی به کسی توهین کنی نمیتونی غیبت کنی یکی از بزرگ ترین میثاق های ما در این زندگی باید میثاق ورود به کلمه باشد به ساحت مقدس کلمه و کلمه ی مقدس.
حالا چطور باید این کار را بکنیم لطفاً دقت بکنید به عرایضم, نکته ای که خیلی خیلی الان مهم هست برای من اینه که ما بفهمیم اول حرف و کلام را فهمیدیم تا این جا و بعد اینکه این میثاق به ما چند تا چیز ارائه میده که در این پادکست آموزشی به آنها می پردازم و دارم براتون گفت و گو می کنم.
خوب دوستان در ادامه ی مبحث کلام و ارتباط آن با زندگی میخواهم صحبت بکنم راجع به چند نکته ی بسیار بسیار ویژه… ببینید بچه ها ما به خاطر اینکه میخواهیم میثاق های مهمی در زندگی مون ببندیم و با همدیگه میثاق ها را اجرایی و عملی کنیم لازم است که از حرف به سمت کلام بیایم چرا که ما میخواهیم آدمهای دیگری بشویم آدمهای متفاوت فقط به ظاهر پول تکنولوژی لباس و اینا نیست که متفاوتند یک آدم خاص به نظر من در کلامش خاصّه و از کلامش گوهر میباره بنابراین اگر میخواهیم گوهرانه زندگی کنیم باید کلاممون گوهر بار بشود کلام گوهر بار وقتی از ما ساطع می شود که ما درک کنیم ارزش و قداست کلمه را.
حالا اینکه ما بخواهیم ورود کنیم، پس متوجه شدیم فرق حرف و کلام چی هست متوجه شدیم که ما به عنوان یک انسان های خاص و ویژه که داریم میثاق هایی را با خودمان و خدای خودمان و زندگی مان می بندیم و این میثاق ها را میخواهیم عملی کنیم باید به سمت کلام بیاییم حالا این کلام برای درک خوبش و اجرایی کردن خوب کلام را باید یک سری ساختار و چارچوب کلام را بفهمیم که در این پادکست آموزشی در ادامه من مطالبی را راجع به ساختار و چارچوب کلام بهتون توضیح میدم که بسیار حائز اهمیت هست کمک میکند که ما میثاق کلام را درست طی بکنیم.
یک کلام خوب یک ساختار و چارچوب خوب دارد؛ ساختار و چارچوب کلام چی هست؟ طول، ارتفاع، مقیاس و عمق هر کلامی شامل این چهار نکته هست که در ادامه میگم اینها چیا هستند و چرا طول و ارتفاع و مقیاس و عمق دارند؟ ببینید بچه ها وقتی یک نفر یک حرفی را میزنه به شما مثلا من الان دارم گفت و گو می کنم یک طول داره یعنی یک اندازه طولانی بودنش هست یک ارتفاع داره ارتفاع صدا و ارتفاع عمق آن چیزی که به شما داره انتقال پیدا میکنه یک مقیاس داره یعنی قیاس ضمنی و عینی کلمه هست متن هست گفت و گو هست با دیگران.. من این ها را حتما در ادامه توضیح میدهم نگران نباشید درک خواهید کرد که چیه منظورم. و یک عمق داره یعنی چی؟ عمق یعنی اینکه چقدر در شما ایجاد تفکر و ایست ذهنی و فکری می کند.
حالا طول چی میشه؟ مدت زمانی که من گفت و گو میکنم با شما میشه طول کلام. هر چقدر من زمان میگذارم با شما گفت و گو می کنم میشه طولانی بودن کلام دیگه پس کلام یک طول داره پس کلام منظورم فقط یک کلمه نیست منظورم کل مبحث گفت و گو کردن هاست گفته های من و شماست طول کلام در حقیقت باید مشخص باشد یعنی چی؟ یعنی کلام طولانی یک جاهایی نیاز هست کلام کوتاه و مکث یک جاهایی نیاز هست اینو باید با توجه به فراخور یک سری آیتم ها که باز هم اون را راجع بهش صحبت میکنم شما تعیین کنید که طول کلامتان با دیگران چقدر باشد؛ فرض بفرمایید شما طول کلامتان باید با یک بچه، کوچک کوتاه باشه و یک آدم بالغ شاید لازم باشد ساعتها باهاش صحبت بکنیم بنابراین طولانی بودن کلام را باید خودتان با توجه به تجاربتان ویژگی های جنسیتی و تفکری فرد مقابلتان تعیین بکنید.
و یک ارتفاع دارد کلام، ارتفاع کلام میشه تُن صدا و تُناژی که صدای ما داره یک وقتی داد میزنیم یک وقتی آروم صحبت میکنیم یک وقتی با تأکید پر حرارت سرد و هزار و یک مطلب دیگر که اینها نشان میدهد ارتفاع کلامه این ارتفاع کلام هم خودش باز بستگی داره به شرایطی که درش قرار داریم و شرایطی که از نظر ذهنی بر فکر و روح و روان ما حاکم هست.
یک مقیاس داریم، مقیاس میشه که من؛ چی یاد گرفتم از تجارب زندگیم و در هنگام گفت و گو کردن کلام من مقایسه میشود با چه کسی.. این ها چیزایی است که بچه ها ساده به دست نیامده من سالها زحمت کشیدم تا اینها را درآوردم دقت بکنید, مقیاس، شما یک نفر خیلی وقت ها صحبت میکنه یاد یک نفر دیگه می افتید ذهنتان داره مقیاس میگیره مقیاس جور دیگری هم هست یک نفر احتمال داره گفتگو بکنه شما مقیاس گفتار و عملش را توی ذهنتان بیارید بگید آیا این آدم به اندازه ی حرف هایی که میزنه هست عمل میکنه یا نه؟ اینا نشون میده که کلمه چقدر با حرف متفاوته اصلاً حرف اینها را نداره حرف اینها را به بدترین شکل ممکن داره.
نکته بعدی عمقِ، عمق مطلب میشه اون چیزی که من گفت و گو می کنم با شما و اون درون شما را تراش میده و از شما یک چیز دیگه در میاره میره تا عمق جان شما رسوخ میکنه کلام حقیقی باید در عمق جان شما در عمق روح و روان شما تاثیر بگذارد و در جان شما بنشیند.
پس ساختار و چارچوب کلام طول ارتفاع مقیاس و عمق هست اینها ارتباطی داره با چند نکته ی مهم: ۱*بستگی به تجارب اندیشه و تربیت شما داره ۲* بستگی به اندیشه تربیت سن و جنس طرف مقابلتون هم داره، مثلاً شما عرض کردم با یک انسان پخته و سن و سال دار میانسال یا سالمند مقدار طولانی بودن گفت و گویتان فرق می کند با یک بچه، با یک خانوم فرق میکنه تا با یک آقا و همچنین اینجور موارد کمک میکنه که طول و اندازه ی کلامتان را بتوانید تشخیص بدهید چقدر باید ادامه پیدا بکنه.
ارتفاع صدا و تناژ بستگی به شرایط ذهنی روحی روانی شما و شرایط جغرافیایی که درش قرار دارید داره یعنی یه وقتایی آدم نیاز هست که داد بزنه یه وقتهایی نیاز هست که بلند صحبت کنه یه وقتی نیاز هست کوچک آروم کوتاه یه وقتی بی انرژی یه وقتی با انرژی این بستگی به چی داره؟ بستگی به اون داره که شما توی اون لحظه در چه شرایطی قرار گرفته باشید بهترین حالت کلام مثبت ترین حالت کلام کلام پر انرژی و با تناژ بالا و پایین شونده است یعنی چی؟ یعنی یک جاهایی من توی همین گفت و گو بلند صحبت میکنم یک جا کوتاه صحبت میکنم یک جا پر از انرژی ام یک جا با آرامش و متین صحبت میکنم این ارتفاع ها حد انتقال انرژی هست یعنی با بالا و پایین شدن تناژ صدا یکنواختی را از مسیر کلامم خارج می کنم و باعث می شوم کلام من موثرتر باشد.
مقیاس هم بچه ها بستگی به این دارد که شما چقدر مطالعه کرده باشید و از چه عباراتی استفاده کنید من، فرض بفرمایید کتاب فقط آویزان خودت شو با بسیاری از کتابهای خیلی خوب جهان مثل کیمیاگر مقایسه شد از طریق خواننده هاش چرا؟ چون مقایسه میکردند دیگه انسان کلاً در ذات و حالش مقایسه وجود داره و این مقایسه پوست مردم را کنده و ملت را درب و داغون کرده.
در کلام هم این مقایسه ها اتفاق می افته عمق کلام هم بچه ها فقط زمانی عمق حقیقی پیدا میکنه یک عمق درست پیدا میکنه که شما قبلش خودتان کلامتان عمیق شده باشد یعنی چی؟ یعنی واقف باشید به چیزی که میگویید سرسری چیزی نگویید بیهوده چیزی نگویید کلامتان کلام معناداری باشد کلامتان کلام جان داری باشد حرف هایی بزنید که طرف را تحت تاثیر قرار بدهد پس بنابراین این شد ساختار و چارچوب کلام.
حالا می خوام به شما بگم که ما چطوری میتونیم از کلاممان خوب استفاده کنیم,استفاده از کلام مناسب به چه صورت خواهد بود؟ چند نکته را توی این متن بهتون میگم لطفاً اینا را رعایت کنید.اولاََ: منقطع و شل و ول صحبت نکنید سعی کنید اصطلاحاً کلامتان پیوسته باشد پس اولین نکته کلام پیوسته است کلام پیوسته یعنی چی؟ یعنی دائما وقتی صحبت می کنید پشت سر هم و کاملا پیوسته باشد به هم کلامتان, مثلا بعضی از آدمها را دیدید صحبت می کنند اینجوری می گویند: اِِ آره اوم بعدش اوم اِِ همش این اوم اِِِ ها در کلامشان هست و آدم کلافه می شود از صحبت کردنشان پیوستگی کلام همین حالت صحبت کردن منه که من خیلی بهش دقت کردم و سعی کردم پیوسته و حداقل با مکث های مناسب باهاتون صحبت کنم.
نکته ی بعدی: استفاده از کلمات و عبارات خوب بچه ها؛ یاد بگیرید با کلمات تمیز خوب و شایسته صحبت کنید هر چیزی را به بیانِتان راه ندهید یعنی چی؟ یعنی قرار نیست که ما کلمات زشت و نامناسب استفاده کنیم برویم مطالعات مان را بیاوریم توی کلاممان اگر یک جایی یک جمله ای می خوانیم میبینیم خوبه ازش استفاده کنیم چه اشکالی دارد، هیچ ایرادی توش نیست و این خیلی کمک میکنه مثلا من بسیاری اوقات گفت و گوهای کلامی ام رو از شعر و ادبیاتی که خواندم استفاده میکنم و در بین کلام هایم ازش استفاده می کنم اینطوری کلامتان پر از گوهر می شود.
نکته ی بعدی، تا جایی که راه دارد از حضور در محفل هایی که در آنجا غیبت و دروغ و کلام ناموزونی استفاده می شود و دروغ و غیبت زیاد هست بپرهیزید چون ذهن شما مدام داره توسط آن کلام های بد مخابره میشه و مدام داره تغذیه میشه از آنها.
این سه تا نکته بود حالا تمرین ازتون میخوام لطف کنید این دوتا تمرین را تا پایان دوره چهل میثاق در دور اولش انجام بدهید.
تمرین اول* تمرین نگارش روزانه ۱۵ دقیقه هست بچه ها روزانه ۱۵ دقیقه سعی کنید تمیز بنویسید راجع به چیزهایی که بهش علاقه دارید این تمرین نگارش باعث میشه که ذهن شما عادت کنه به نوشته های مطلوب درست و خوب و راه بندازه شما را حتی اگر در ساحت حرف هستید نه ساحت کلام شما را ببره به سمت کلام اول یک بیلان به شما میدهد که اصلاً شما کجا قرار دارید بهتون میفهماند که شما چه چیزی در کلامتان جریان دارد معمولا آدم ها همانی که فکر می کنند و همان که در ذهنشان هست به زبان میآورند و بعد این باعث می شود که در نگارش شما خیلی روتین به جریان بیفتی و کلمات خوب و مناسبی بعد از یک مدتی استفاده میکنی شما را به عنوان یک آدمی با کلام گوهربار بعد از یک مدت معرفی خواهد کرد این نوع نگارش کردن.
تمرین بعدی* تمرین عملی voice پُر کردن است لطفاً روزی ۵ دقیقه voice پر کنید و به voice های خودتان گوش کنید این تمرین باعث میشه شما کلام بهتری داشته باشید. ممنون از شما هستم که به این voice من گوش کردید در ادامه من مراتب کلام را توضیح خواهم داد درvoice های بعدی و امیدوارم که بتوانیم با همدیگر ساحت کلام را به سلامت عبور بکنیم فعلاً خدانگهدار همتون باشه.
در ادامه ی مبحث کلام راجع به مراتب تطهیر کلام می خواهم صحبت بکنم که اگر این مراتب را درک کنیم بچه ها قطعاً کلام ما کلام درستی خواهد شد.
*یک نکته ای به شما هم این جا بگویم بچه ها از اهمیت کلام و تطهیر کلام اینکه گفت و گو های ذهنی داریم گفت و گو با عالم خلقت داریم ما گفت و گو با کائنات داریم دعا کردن که یک نوع گفت و گو هست با خدا را داریم نماز خواندن اگر کسی بخونه این یک نوع گفت و گو کردنه بچه ها ما دائم در حال گفت و گو کردن هستیم بعد چه بلایی سرمان می آورد اگر گفتگویمان خوب نباشد منفی برامون میاد مسائل منفی برامون پیش میاد نگاه های منفی تلخ و هزار و یک دردسر برایمان پیش می آید اگر آگاهانه مراتب و مراحل تطهیر کلام را برویم بعد از یک مدت کائنات به ما پس میده چی پس میده؟ همان که ما داریم بهش میدیم
“این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا”
یعنی برمیگرده، ما باید پس چه بهتر بیاییم با خودمان اول گفت و گوی درونی مان و بعد گفت و گوی بیرونی مان با خلایق و بعد با عالم بالا و کائنات گفت وگوی مثبتی باشد بنابراین میپردازم به چند نکته راجع به مراتب تطهیر کلام این مراتب عبارتند از: ابتدا، تسخیر کلام؛ تسخیر کلام مرحله ای که من و شما از ورطه ی هولناک حرف جدا می شویم و وارد دایره ی کلام می شویم یعنی انتخاب کلام برای خودت، خودت برای خودت کلام انتخاب می کنی نه حرف ها را، دیگه کلام میگی سعی می کنی حرف نگی چون قبلا درک تفاوت حرف و کلام را گفتم دیگه؛ ذهنت دائماً در کلام غوطه ور می شود یعنی چی؟ یعنی مدام میگی خوب من کلمه های مناسب انتخاب کنم خوب من دیگه حرف های بیهوده نزنم من غیبت نکنم دیگه وقتی رسیدی به این جا یعنی شما داری کلمه یا کلام را به تسخیر خودت در می آوری در حقیقت کلام را اسیر خودت می کنی این تمرینهای voice که دادم بسیار کمک میکند به این مرحله.
*مورد بعدی تخفیف کلام است بچه ها تخفیف کلام یعنی در حد ضرورت و کفایت صحبت کنی سکوت را بیشتر تجربه کنی و هر جایی هر حرفی را به زبان نیاوری چون اینجوری باز دوباره تو به وادی حرف ها رفتی مراقبت داشته باشی از گفت و گو کردنت و هر چیزی که به ذهنت رسید بلافاصله بیانش نکنی در حقیقت تخفیف کلام کم گویی و درست گویی است و پرهیز از زیاده گویی و پرحرفی، تخفیف کلام یعنی شما مناسب خلاصه و موجز صحبت کنی و از بسط و توضیح بیشتر کلامت جلوگیری کنی.
*مرتبه ی بعدی ترتیب کلام است بچه ها.. بسیاری از آدم ها را من دیدم بدون ترتیب یعنی نامرتب عجول و بسیار درهم برهم صحبت می کنند لطفاً از درهم برهم صحبت کردن پرهیز کنید از هر دری به هر شکلی صحبت نکنید شمرده با طمانینه و با آرامش صحبت بکنید این باعث میشود شما از آشفتگی کلامتان کاسته بشود و آدم آرام تری بشوید و ضمن این که باعث میشود شما کلامتان تمیز تر بشود.
*نکته بعدی تنظیم کلام است یعنی بر اساس سن تجربه جنسیت طرف مقابلت کلماتت را انتخاب کنی وقتی با یک بچه صحبت میکنی از فلسفه صحبت نکنی وقتی با یک خانم صحبت می کنی خشن و نامرتب صحبت نکنی به اندازه ی ویژگی های جنسیتی سنی و تجارب آن طرف باهاش صحبت بکنی حتما گفت و گو کردن با یک آقا و یک خانم باید تفاوت بکند گفت وگو با یک کودک و یا یک سالمند باید تفاوت بکند این میشه تنظیم کلام؛ کلماتت را حالت کلماتت رو تنظیم میکنی بر اساس سن تجربه و جنسیت طرف مقابل.
*مرحله ی بعدی تطهیر کلامِ، وقتی همه ی مراحل قبلی را بروید شما به وادی تطهیر کلام رفتید به وادی تطهیر کلام رسیدن یعنی شما مراحل قبل را طی کردی یک مرحله هم بعد از تطهیر کلام وجود دارد و آن تنویر کلامِ، نورانی شدن کلامه نورانی شدن کلام یعنی شما دیگه اصلا نیازی نیست حرف بزنی نیازی نیست کلمه بگی در ساحت سکوت و بی کلامی محض پیش میروی دیگه لازم نیست همه جا هر چیزی را بگویی دیگه هم نمیگی بعد یک مدتی مراقبه و سکوت بیشتری ذهن شما را فرا میگیرد و شما آدم بسیار آرام تری خواهی شد.
این مراتب و مراحل ترتیب کلام هست در حقیقت این مراتب کلام کمک میکند که ما به یک روشنایی درونی برسیم جالبه، ازکلمه به روشنایی درون می رسیم واقعیتش اینه که ما وقتی که به این نقطه برسیم که لازم نیست هر چیزی را بگوییم و بعد مراحل را طی کنیم یک روز هم به این نتیجه میرسیم که اصلاً سکوت بهترین پاسخ هست برای خودت و جهان, سکوتت بیشتر می شود و عمقت هم بیشتر.
ممنون هستم که به این پادکست آموزشی و به این گام هم توجه کردید پیرحیاتی هستم مربی و مدرس تحول فردی و نویسنده ی کتابِ فقط آویزان خودت شو خدانگهدارتان باشه.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
بعد از شنیدن/خواندن این مطلب چه کار کنم؟
به آموزشهای جلسه چهام دوره غیرحضوری ۴۰ میثاق زندگی مراجعه کنید (اینجا را کلیک کنید.)
عنوان جلسه چهارم: تدبیر مالی زندگی
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
درباره علی اکبر قزوینی
نویسنده و مدرس و کوچ زندگی است. وی در آموزشهای خود جدیدترین یافتههای روز را با تجربیات شخصی و فرهنگ غنی ایران ترکیب میکند که حاصل آن نوشتههایی خواندنی و تحولی عمیق در شاگردان وی است. علیاکبر قزوینی چند سالی ساکن کانادا بوده و اقامت آن کشور را دارد. وی هماکنون در ایران زندگی میکند.
نوشته های بیشتر از علی اکبر قزوینی
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید