کم حرفی یا پر حرفی ؟/ کدام یک باعث می شود عملکرد بهتری داشته باشیم؟
کم حرفی یا پر حرفی ؟
شما از کم حرفی خودتان یا دیگران اذیت می شوید یا از پرحرفی؟
معمولا هرکدام از این ها زیاد باشند و بیش از اندازه باشند، می توانند آزاردهنده شوند.
همیشه شنیدیم که می گویند: دوتا گوش داریم برای شنیدن و یک دهان برای حرف زدن،
یا این مصراع شعر که می گه:
“کم گوی و گزیده گوی چون در” نشان می دهد که کم حرف بودن بهتر از پرحرف بودن است!
اما امروزه خیلی نمی توان با قاطعیت گفت که کدام یکی از این ها خوب هستند،
چون روز به روز شخصیت هر انسانی تغییر می کند و تکامل پیدا می کند و طی سال ها تغییرات،
در نهایت به انسانی تبدیل می شود که هر رفتارش اعم از کم حرفی یا پرحرفی اش،
می تواند دلایلی داشته باشد که گاهی این دلایل خوب و قانع کننده هستند و گاهی نیستند.
برای دانلود کامل متن پی دی اف مقاله روی لینک زیر کلیک کنید
کم حرفی یا پر حرفی ؟/ کدام یک باعث می شود عملکرد بهتری داشته باشیم؟
کم حرفی یا پر حرفی ؟
کم حرفی در تضاد با پرحرفی نیست و بهتر است که این مفاهیم را با هم قاطی نکنیم.
بهترین نوع این است که خوش صحبت باشیم.
خوش صحبت بودن یعنی زمانی که نیاز به صحبت هست،
با روی گشاده و اصولی صحبت یا احوالپرسی کنیم و زمانی که نیازی به حرف زدنمان نیست،
به زور نخواهیم نظرمان را بیان کنیم یا صحبت دیگران را قطع کنیم که حرف خودمان را به کرسی بنشانیم.
اما اصولا چون اکثر انسان ها دوست دارند که در جمع ها حرف بزنند و اظهار نظر کنند،
و حتی گاهی به خاطر فرهنگ اشتباهی که جا افتاده،
کسی که کم حرف می زند را بی خیال و بی تفاوت می دانند،
به همین دلیل خیلی ها ترجیه می دهند که بیشتر صحبت کنند تا اینکه کم حرف بزنند.
اما کم حرفی یا پرحرفی دو خصیصه مهم یک شخص هستند و معمولا کسانی که کمتر حرف می زنند،
ری اکشن های مناسب تری هم دارند به همین دلیل از قدیم هم توصیه کردند که کمتر صحبت کنید.
در ادامه به چندین مزایای کم حرفی اشاره خواهیم کرد.
کم حرفی یا پر حرفی ؟ کم حرف ها، سنجیده تر حرف می زنند
برای خیلی از ما پیش آمده که با گفتن حرفی به طور ناخواسته،
کسی را ناراحت کردیم یا دلی را شکستیم یا حتی رابطه آدم هایی را خراب کردیم!
دلیل همه این ها این است که در آن لحظات پرحرفی کردیم.
شاید قصدمان این نبوده که کسی را ناراحت کنیم اما با اینحال حرفی که زدیم باعث آزار افرادی شده است.
اگر میزان حرف زدنمان را کنترل کنیم چنین مسائلی پیش نمی آید،
و چیزی نمی گوییم که بعدا از گفتنش پشیمان شویم.
چون سنجیده حرف می زنیم و قبل از اینکه کلماتی را ادا کنیم،
به آن ها خوب فکر می کنیم و اصطلاحا سبک و سنگین می کنیم.
عاقل تر به نظر می رسید و دیگران راحتتر به شما اعتماد می کنند
کم حرفی یا پر حرفی ؟
کسی که بتواند روی صجیت کردنش کنترل داشته باشد و هر چیزی را عنوان نکند،
در چشم دیگران یک انسان فهمیده، آگاه و مورد اعتماد است که اگر نیاز به آدم مطمئنی داشته باشند،
حتما چنین شخصی جزء گزینه هایشان خواهد بود.
از طرف دیگر آدم ها به طور ذاتی دوست دارند که صحبت کنند،
و کسانی حرف هایشان را با دقت بشنوند به خصوص وقتی در مورد خودشان حرف می زنند.
کسانی که کم حرفی را انتخاب می کنند، به طبع شنونده های خوبی هستند،
البته شنونده ای که گوش دادن موثر داشته باشد.
به همین دلیل آدم های دیگر روی این افراد حساب می کنند که حرف هایشان را به آن ها بگویند.
با کم حرفی یا پر حرفی بیشتر یاد می گیرید
خودم تا قبل از سن ۱۷، ۱۸ سالگی آدم پر حرفی بودم و همیشه هرجا می رفتم،
شروع به حرف زدن می کردم اما از یک جایی به بعد شخصیتم تغییر کرد و دیگه دلم نمی خواست زیاد حرف بزنم،
به جاش ترجیه می دادم هرجا که می روم، بیشتر شنونده باشم.
از همان موقع به بعد بود که ناخودآگاه سکوتم بیشتر شد و در همین حین به آدم ها و شخصیت های محتلفی که داشتند بیشتر توجه می کردم،
خصوصیات رفتاری بیشتری را در وجود آدم ها کشف می کردم،
و اینطوری شنناختم نسبت به آدم های دیگر را بیشتر و کامل تر کردم.
شخصیت شناسی کمک زیادی می کند که بدانیم با هرکسی چطوری باید رفتار کنیم.
کم حرفی یا پرحرفی هرکدام مزایای متفاوتی دارند اما کسانی که سنجیده و به اندازه صحبت می کنند،
این امتیاز را به خودشان می دهند که در موقعیت های مختلف چیزهای زیادی یاد بگیرند.
رعایت اخلاقیات
کم حرفی یا پر حرفی ؟
این موضوع برای خود من خیلی جالبه چون وقتی ما تصمیم می گیریم که حرف بزنیم و پر حرف باشیم،
در مورد چه چیزهایی می توانیم صحبت کنیم؟
یا چقدر می توانیم در مورد آب و هوا با دیگران حرف بزنیم؟
عملا زیاد صحبت کردن باعث می شود در مورد دیگران حرف بزنیم و این خارج از اخلاق و عرف هستنش.
قدیما، خانوما می نشستن جلوی در و سبزی پاک می کردن و از دیگران حرف می زدند.
این ماجرا چرا سوژه شد؟
چون آدم های زیادی از این خانوم ها دلشون شکست و ضربه روحی خوردند.
چون پشت سرشان حرفایی زده شد که گاهی با دروغ، تهمت، قضاوت نابه جا و… همراه بود.
به خاطر همین روز خبرنگار که می شود، عکس این خانوم ها را منتشر می کنند و تبریک می گویند!
آدم های خیلی زیادی متوجه شدند که در این جمع ها حرف درست حسابی زده نمی شود پس دیگه جمع نشدن که سبزی پاک کنند!
به خاطر همین پر حرفی خواه یا ناخواه ما را به سمتی می برد که مجبور می شویم اخلاقیات را زیرپا بگذاریم،
و همین موضوع موجب می شود دیگر مورد اعتماد آدم ها نباشیم.
شاید نظر تعداد زیادی از مردم برایمان اهمیت نداشته باشد اما ما انسان ها زنده ایم به زندگی جمعی و اجتماعی که داریم.
به خاطر همین حتما تعداد محدودی هستند که نظرشان برایمان اهمیت داشته باشد.
کم حرفی یا پرحرفی ؛ زیاد حرف زدن می تواند فایده ای هم داشته باشد؟
گاهی ممکن است کسانی را ببینیم که زیاد حرف می زنند اما حواسشان به حرف هایی که بیان می کنند، هست.
یعنی هرچیزی نمی گویند، بیشتر حرف های عادی می زنند،
و همین حرف ها را چنان پر انرژی و با شوخ طبعی بیان می کنند که جو یک فضا را کلا عوض می کنند،
و همه را می خندانند و با انرژی زیادی که دارند به آدم های زیادی حال خوب منتقل می کنند.
یعنی گاهی می شود حرف زد و به بیراهه نرفت و با حرف زدن حال دیگران را خوب کرد.
بنابراین نکته ای که مهم است، اینجاست که حرفی بزنیم که به کسی آسیب نرساند،
و به اندازه ای صحبت کنیم که اخلاقیات را زیر پا نگذاریم.
به عبارت بهتر؛ “کم گوی و گزیده گوی چون در”
درباره فاطمه زاهد
فاطمه زاهد فارغ التحصیل رشته علوم ارتباطات (روزنامه نگاری) است. او تاکنون در چند خبرگزاری به عنوان خبرنگار در حوزه های فرهنگ و هنر و و سرویس سیاسی فعالیت کرده است. فاطمه زاهد خبرنگار آزاد است و تاکنون معرفی چند کتاب نوشته است.
نوشته های بیشتر از فاطمه زاهدمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
مطالب خوبی بود دقیقا منم مثل شما که الان تقریبا ۱۸ سالمه تا دیروز و پریروز پر حرف بودم بعد فردای اونروز کم حرف شدم همه میگفتن چی شده اتفاقی افتاده؟جالب بود چرا ساکت شدم همه فکر کردن اتفاقی افتاده 😐😂🤦♂️
راستش من تو مدرسه خیلی صحبت میکردم و همیشه بچه ها رو میخندونم ولی بیرون مدرسه نه حتی اگه با همکلاسیام باشم بخاطر همین همکلاسی هام فکر میکردن مریضم یا روانیم و این فکر منو اذیت میکرد چون شخصیت ام اینجوریه درونگرام و عاشق سکوت و تنهایی ام
حتی خود معلم ها رو وقتی دعوت میکردم خونه مون بخاطر اینکه تا حالا منو اینجوری ندیدن تعجب میکردن و من خیلی کم از خودم میگم تو نشست ها،میزارم طرف خودش مکالمه رو رهبری کنه که باعث میشه خیلی بیش از حد بهم اعتماد و اطمینان کنند که این خودش یه نکته مثبته و نکته منفی اینه که خیلی ازت کار درخواست میکنن که براشون انجام بدی چون باهات راحتن و زیاد حرف نمیزنی فکر میکنن که احتمال زیاد قبول کنی،که این برای اونایی که بلد نیستن نه بگن براشون فاجعه میاره