باور کنید تا برآورده شود و قدم هایی برای رسیدن به آن

باور کنید تا برآورده شود ، هرکدام از ما هدف هایی را در سر داریم، هدف‌هایی که برای خودمان مهم‌ترین چیزی است که باید به آن برسیم.
ما انسان‌ها مجموعه‌ای از هدف‌هایی هستیم که در هر برهه زمانی بنا به شرایط و سن و سال تغییر می‌کنند.

احساس شادی و غم احساس شکست و پیروزی و هزاران احساسات دیگر در گرو برآورده شدن و نشدن این هدف‌ها است.
پس نیاز است هر آنچه که باید برای رسیدن به هدف‌ها بدانیم را یاد بگیریم.
این مقاله شامل دستور العمل‌هایی است که سیستم هدف گذاری را شروع کنیم.
این دستور المعمل‌ها کمک می‌کنند که مسیر رسیدن به اهدفمان هموارتر باشد.

گام اول: بنویسید

من معتقدم که کلمات دارای انرژی‌های بی حد و مرزی هستند که هرکدام از آن‌ها می‌تواند یک زندگی را پایان دهند،
یک زندگی را نجات دهند، حامل یک شکست باشند، حامل یک موفقیت باشند.
کلمات می‌توانند بیش از آن چیزی که فکر می‌کنیم مهم و اثرگذار باشند.

یک جمله معروف است که می گوید «ضعیف‌ترین جوهرها هم از ورزیده‌ترین ذهن‌های دنیا قوی تر هستند»
چندی قبل کسی جایی اینگونه می‌گفت که یک دفترچه از دوران دبیرستانش را پیدا کرده است که در آن نوشته بود من بدون مریم قادر به زندگی کردن نیستم و میخواهم با او ازدواج کنم و اسم بچه هایمان را نریمان و شادمان بگذاریم!

همینطور که از یادآوری خواندن این نوشته خنده‌اش گرفته بود میگفت که من پس از خواندن نوشته خودم،
ساعت‌ها فکر کردم تا به یاد بیاورم این مریم خانم که بوده است!

بله، دقیقا به همین شکل است.
نوشتن خیلی قوی‌تر از آن چیزی است که ذهن ما می‌تواند به یاد بسپارد. پس قدرت نوشتن را دست کم نگیرید.

اگر اهدافی را که در سرتان است را یادداشت نکنید،
بدون شک بین حجم جدیدی از وقایع جدید، مشکلات یا تصمیم‌هایی که در آن بازه زمانی اتفاق می‌افتند از یادتان می‌رود.

ناپلئون هیل در یک جمله معروف می‌گوید:
«برنامه‌ها و نقشه‌هایتان را بنویسید و لحظه‌ای که این کار را تکمیل می‌کنید، می‌فهمید به خواسته‌های نامشهودتان مثل یک بتن سخت شکل داده‌اید».

گام دوم: تصویرسازی کنید

یکی دیگر از قدم ها برای آنکه باور کنید تا برآورده شود تصور سازی می باشد،
تا می‌توانید تصویرسازی کنید که به اهدافتان برسید.
اگر هدفتان خرید یک ماشین است، بارها و بارها خودتان را در آن ماشین تصور کنید که در حال رانندگی هستید.
اگر هدفتان خرید یک خانه است، بارها و بارها خانه خود را بچینید و دیزاین کنید.

یادتان باشد هیچوقت در مورد توانایی‌ها یا ضعف‌هایتان برای رسیدن به چیزی که در ذهنتان می‌پرورانید پیش‌داوری نکنید.
بگذارید افکارتان در فضا شناور باشند.
به تخیلات تان اجازه حرکت دهید.

شما با این کار مسیر عصبی را در خود به وجود می آورید که با ابن کار می توانید باور کنید تا برآورده شود

گام سوم: قدم های بزرگ بردارید

اگر توانایی رسیدن به آنچه که می‌خواهید را نداشتید، هرگز به ذهنتان نرسیده و تبدیل به یک هدف نمی شد.
پس هر خواسته‌ای که به صورت واقعی برایتان قابل درک و لمس باشد،
در قلمرو امکان پذیرها است و می‌توان آن را به نتیجه رساند.

ذهن ما به اندازه اهدافمان هیچ اهمیتی نمی‌دهد.
اگر اهداف کوچکی در ذهنمان داشته باشیم، او این اهداف را برایمان محقق خواهد کرد و اگر اهداف بزرگتری داشته باشیم ما را یاری خواهد کرد تا به آن‌ها برسیم.

در خیلی از مواقع اهداف بزرگ و کوچک می توانند به یک اندازه از ما وقت و انرژی بگیرند،
پس بهتر است قدم‌های بزرگ برداریم.
به خودتان اجازه دهید آرزوهای بزرگی داشته باشید و انسانی ریسک‌پذیر باشید.

گام چهارم: به پای اهدافتان بمانید

خیلی وقت‌ها اهدافی داریم که شاید از نظر دیگران جالب نباشند.
اما مهم است بدانید که باید پای اهدافتان بمانید و حرف و عقیده دیگران را نادیده بگیرید.

خیلی از افراد اهدافی را در زندگی انتخاب می‌کنند که فکر می کنند «بهتر» است آن را انتخاب کنند ولی عمیقا آن هدف را نمی‌خواهند.
نگذارید خانواده، همکاران و ایده‌آل جامعه به شما دیکته کنند که چه هدفی داشته باشید.

اگر هدفی را انتخاب کرده اید از اعماق قلب آن را بخواهید و برایش تلاش کنید و نگذارید نظر دیگران بر روی انتخابتان تاثیرگذار باشد.