شش راه برای نزدیک شدن به فروش
شش راه برای نزدیک شدن به فروش
در این مقاله به شش راه برای نزدیک شدن به فروش می پردازیم.
در این مقاله به ترجمه مقاله ای با عنوان Six Out-of-the-Box Ways to Close the Sale می پردازیم
بدون توجه به خط تجری، موفقیتمان به فروش بستگی دارد.
اما وقتی توی یک چاله بیافتیم، چه کار می کنیم؟
آیا تفکر خارج از جعبه به ما کمک می کند تا خودمان را بالا کشیده و به معامله ی بیشتر نزدیک شویم؟
این شش تاجر راهکارهای منحصر بفردی را بیان می کنند که که برای بستن یک قرارداد فروش استفاده می کردند
و اینکه شما چطور می توانید آنها را برای تجارتتان بکار برید.
مقاله زبان بدن را مشاهده کنید
انتخابی باشید
گاهی کلید فروش به معنی سعی کردن برای اقناع مشتری ای نیست که از در تو آمده است.
به مشتری نشان دهیم که وقت زیادی نداریم و وقتمان ارزشمند است و بهتر است زود تصمیم بگیرد.
“یک ابزار مفید برای رسیدن به فروش نشان دادن نگرانیمان از موجودی چیزیست که می خواهیم بفروشیم. می توانیم از پروژه های زیادی در یک زمان استفاده کنیم و به مشتری یک زمانبندی باز بدهیم. دادن یک چارچوب زمانی به ما کمک می کند تا بهتر به پاسخ برسیم.”
قدرشناسیمان را نشان دهیم
بیاد داشته باشیم که مشتری مجبور نیست کار ما را انتخاب کند. و اگر اینکار را کرد، قدردانی کنیم و یادمان باشد که این قدردانی را نشان دهیم.
“فقط گفتن یک کلمه ی ممنونم به من کمک کرد تا به معاملات زیادی برسم. من مشتری ای داشتم که به من گفت با چند شرکت سعی در بستن معامله دارند و حس کردند که باید از آنها قدردانی کنند، نه اینکه آن شرکت ها قدردان آنها باشند.”
درباره ی گذشته ی فروش صحبت کنیم.
قانع کردن برای فروش می تواند بصری باشد.
به مشتری نشان دهیم که نیاز ها و اولویت هایش را از فروش حاضر می دانیم.
“اگر مشتری آماده ی حرکت نباشد، به ما خواهد گفت. و اگر آماده باشند، یعنی ما مرزهای تصمیم گیری را برداشته ایم. بیشتر افراد نمی خواهند در مواردی تصمیم بگیرند که قبلا اشتباه کرده اند. اگر پیشرفت طبیعی در یک مکالمه وجود داشته باشد، مردم توانایی ماندن در آن صفحه را خواهند داشت.”
به مشتری ها اجازه دهیم که از حسشان استفاده کنند
مشتری دقیقاً می داند که چه چیزی می خواهد.
به مشتری اجازه دهیم که محصولمان را به جزئی ترین شیوه ی ممکن بشناسد.
اگر یک جنس را می فروشیم، آن را جلوی مشتری گذاشته و از او بخواهیم که حسش را بگوید.
در صنعت درب گاراژ، گاهی اوقات تکه ها بد پیش می روند.
من از تکنسین هایم یاد گرفته ام که مشتری از تمام حس هایش استفاده می کند:
بینایی، بویایی، لامسه، شنوایی و چشایی. می دانم که نمی توانم از تمام این چیزها استفاده کنم،
اما با کمک مشتری می فهمم که کدام بخش ها خوبند و کدام بخش ها بد.
ما به آنها اجازه می دهیم که تفاوت ها را بشنوند و ببینند.
سپس این مشتریست که نظرش را می گوید
مقاله مذاکره را مشاهده کنید
از جیب پشتتان پول بیشتری را بیرون بکشید
فروش معمولاً نوعی مذاکره است و یک شرایط برنده – برنده یعنی نتیجه ی بهینه ی یک مذاکره.
در مشتری این حس را بوجود بیاوریم که با تمام کردن چانه زنی نتیجه ی بهتری خواهند گرفت.
او می گوید” ساختار پیشنها اولیه ی ما طوریست که مشتری به ما ایمان بیاورد و و یقین کند که می خواهیم شرایط برنده – برنده را بوجود بیاوریم. و کم کم در این جهت، پیشنهاد دیگری بدهیم که انگار داریم چیزی را از دست می دهیم و اگر معامله نکنند، حماقت کرده اند. سپس کمی تخفیف داده و در پایان مذاکره به معامله ی بزرگ برسیم.
مقاله آموزش مذاکره را مشاهده کنید
در طول معرفی در نیمه ی راه بایستیم
توقف در نیمه ی معرفی راه خوبی برای جلب توجه مشتری و کمک به آنهاست تا حس کنند واقعاً روی نیازهایشان متمرکز شده ایم.
در نیمه ی راه در معارفه یا فرایند فروش می ایستم و می گویم بچه ها می دانید به چه چیزی فکر می کنم؟
می خواهم کمی تغییر ایجاد کنم.
مشتری گارد می گیرد و صادقانه پاسخ داده و می خندد.
این اولین گام برای شفاف سازی و جلب اعتماد است.
در این مقاله به شش راه برای نزدیک شدن به فروش پرداختیم
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پورمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
بسیار عالی و کاربردی بود ممنون از شما
بسیاربسیار عالی
خیلی مفید
مرسی بابت مقاله خوب و عالی