جلسه هفدهم دوره آنلاین شفای ذهن: موانع ذهنی؛ مدیریت خشم
توجه: این مطلب آموزشی، بخشی از دوره آنلاین شفای ذهن است.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-2o4oeyd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
جلسه هفدهم/ هفته هفدهم/ گام نهم: موانع ذهنی؛ مدیریت خشم
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1yurn4l’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
فایلهای آموزشی این جلسه (روی هر مورد کلیک و فایل موردنظر را دانلود کنید):
[membership_protected_links]
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1on2bx1′ custom_class=” admin_preview_bg=”]
متن پیادهشدهٔ فایل صوتی مدیریت خشم:
به نام خداوند مهر و خداوند جان و خداوند بخشنده مهربان سلام دوستان پیرحیاتی هستم مربی و مدرس تحول فردی و نویسنده کتاب فقط آویزان خودت شو؛ در ادامه سلسله مباحث دوره شفای ذهن در گام نهم به مبحث و آیتم مدیریت خشم میرسیم، برای اینکه بدانیم خشم چطور هست و چگونه عمل میکنه و چه نوع خشمهایی داریم باید به چند نکته توجه کنیم. قبل از هر چیزی برای مدیریت خشم به شیوه صحیح بهتر است از خود سؤالات مهمی بپرسیم مهمترین سؤال اینه که از خودمان بپرسیم چه چیزهایی باعث میشه عصبانی بشویم؟ پاسخ به این سؤال نقطه کانونی و توجه ما را به این سمت میبره که خشم خودمان را مهار کنیم و مدیریتش را به دست بگیریم مثلاً بینظمی، تعجیل در کارها، سستی در امور، توهین کلامی، غر زدن، سرزنش و بسیاری از چیزها میتونه پاسخ این سؤال باشه اگر بفهمیم که چه چیزی باعث خشم ما میشه میتونیم اون تمرکز لازم را به دست بیاریم برای درمان خشم خودمان.
نکته دیگری که خیلی مهم هست در همین ابتدا بدانیم ما دو نوع خشم داریم درواقع خشم خوب، خشم بد شاید برای شما پذیرفته نباشه و ما از قدیمالایام شنیدیم که خشم چیز خوبی نیست رفتار خوبی نیست اما من معتقدم که خشم خوب و بد وجود داره و این دو جنبههای متضاد خشم هست. جنبه خوب آن هنگامیکه خشم میتونه تغییرات بزرگ و عمیقی در شما وزندگیتان ایجاد کنه تغییراتی نظیر تغییر در شغل روابط عشق و بسیاری از موارد دیگر میتونه خشم خوب را برای شما توجیه کند خشم خوب خشمی است که خروجی آن امری سازنده و مثبت خواهد بود.
مثال میزنم فرض بفرمایید اگر که فرزند شما بهطور ناگهانی داخل خیابان بره و توی خیابان بدوه شما میرید میگیریدش و واکنش خیلی سریع توأم باخشم دارید که طرف را نجات بدهید فرزندتان را نجات بدهید اگر حرکت ناگهانی داشته باشه یک نفر برای از بین بردن خودش مثل کسانی که بهشدت دچار افسردگی میشوند و یا دست به خودکشی میزنند یا اتفاقات ناگوار دیگری اگر شما متوجه بشوید با عصبانیت فراوان شاید برای نجاتش اقدام بکنید همینطور هست چیزهای دیگری مثل فرض بفرمایید شما میبینید که فرزندتان درخطر روحی روانی قرار دارد درخطر سوءاستفادههای متفاوت قرار دارد و آنجا است که عصبانی میشوید برای آن فرد آن فرزند را متوجه بکنید این خشم خوب در حقیقت در روابط انسانی بسیار جلوه پیدا میکند ما در روابطمان این خشم خوب را میتوانیم ببینیم و نکاتی را که من گفتم و مثالهایی را که زدم از این جنبه خشم خوب را برای شما شناسایی میکند.
اما خشمی که در آن توهین برخورد نامطلوب تحقیر و اینجور مسائل وجود دارد در حقیقت خشم بد هست در صورت که خشم خوب این نکات منفی را ندارد. خشم خوب معمولاً برونریز ندارد اما اگر برونریزی هم داشته باشد برای کوبیدن دیگران و خودمان نیست بلکه در پس آن تصمیمات سازندهای نهفته است تصمیماتی که در دل این خشمها هست اگر با عزم و اراده و عمل حقیقی توأم شود آنگاه میتواند خروجی تأثیرگذاری داشته باشد.
یک سؤال خیلی مهم اینجا هست که شما میتوانید با تفکر به آن به تفاوت خشم خوب و بد برسید، آیا افرادی را میشناسید که خشم شان باعث تغییر مثبت و بزرگی در دنیا شده باشد؟ آیا تاکنون شده خشم کسی در زندگی شما تغییرات شگرف و مثبتی به وجود آورده باشد؟ اگر بگردیم احتمالاً از این خشمها پیدا خواهیم کرد.
خشم بد اما خشمی هست که با تحقیر و توهین و رفتارهای مخرب توأمان هست چشمی که در آنطرف برای سازندگی چیزی یا کسی عمل خشم را انجام نمیدهد بلکه تحقیر و توهین و سرزنش و نکاتی ازایندست اون خشم را به کار میبره درواقع خودش را تخلیه میکنه نه برای اینکه کسی چیزی یاد بگیره برای اینکه خودش آرام بشه؛ نکته مهمی که اینجا وجود داره این هست که ما زیستشناسی خشم را بفهمیم زیستشناسی خشم یعنی اینکه ما به دستگاهی که باعث خشم ما میشود در چند نکته ساده بپردازیم و توجه کنیم.
دقت کنید دوستان در مغز ما قسمتی به نام لیمبیک وجود داره این قسمت در وسط مغزه به این بخش مغز هیجانی هم میگویند دستگاه لیمبیک قبل از اینکه بخش تفکر منطقی مغز خشم را تشخیص بده آن را شناسایی میکند دقت کنید قبل از اینکه بخش تفکر منطقی مغز خشم را تشخیص بده آن را شناسایی میکند این دستگاه بلافاصله پیامهایی به بدن می فرسته مثلاً در هنگام بروز خشم دستگاه لیمبیک احتمال داره به شما بگه دستات رو مشت کن آماده جنگودعوا باش زیرا اگر اینگونه نباشی به تو صدمه خواهند زد.
دستگاه لیمبیک به همان صورتی که موجب تسریع عملکرد بدن میشه در هنگام ترس به همان شکل هم سرعت بالایی داره در دیگر موارد ذهنی ما مثل خشم، این دستگاه خون را به ماهیچههای بزرگ میفرستد و دستگاه هاضمه را خاموش میکند تا برای بروز واکنش آماده بشوید احتمالاً در این هنگام قلبتان تندتر میزنه سرعت تنفسیتان بالاتر میره و احساس میکنید که بدنتان گرگرفته است و عضلات بدن شما سفت شده است همه این اتفاقات قبل از اینکه بخش تفکری مغز اون قسمتی که تفکر منطقی داره و به نام قشر مخ معرفی میشه قبل از اینکه قشر مخ متوجه چیزی بشود خشمگین شدن روی میدهد این یعنی اینکه سرعت عمل خشم در ذهن و اون قسمت زیستشناسی ذهن هم بسیار بالاست.
اگر واقعاً عصبانی شده باشید دستگاه لیمبیک به شما میگه من بهشدت عصبانی هستم یا پیشازاینکه مغز متفکر یا اون قشر مخ بتونه تصمیمی بگیرد و شمارا متوجه قسمت منطقی مغز بکنه شمارا وادار به حرکت خواهد کرد و دستاتون احتمالاً آماده نبرد میشه این نکته بسیار کلیدی هست زیستشناسی خشم را که بفهمید این توضیحی که دادم اگر متوجه بشوید میفهمید که چقدر فاجعه در خشم عظیمه فاجعه عمیقی وجود داره یعنی شما قبل از اینکه منطقی فکر کنید گارد میگیرید برای حمله و این بسیار نکته مهمی هست چون باعث بروز رفتار غیرمنطقی در شما خواهد شد پس دقت کنید که حالا ما چه رسالت سنگینی داریم برای برطرف کردن خشم خودمان.
نکته مهم دیگر این هستش که واقعاً بفهمیم خشم توان بالایی داره اگر دقت کنید صفرتا صد یک ماشین را در نظر بگیرید مثلاً خودروی آئودی شاسیبلند صفرتا صد اون ۵ ثانیه است صفرتا صد برخی از bmw ها صفرتا صدشون ۱۰ ثانیه است این نشان میدهد که توان اولیه و شتاب اولیه خودرو چقدر بالاست خشم شبیه خودرو عمل میکنه اما چیزی که مهم هست در خشم برخلاف خودرو این سرعت دست خودمان هست یعنی اینکه باید دقت بکنیم کنترل کنیم این خشم را و اجازه ندهیم صفرتا صدش انقدر زود عمل کنه که ما تصمیم نتوانیم بگیریم.
اگر که اِلِمانهای مختلفی در تصمیمگیری یک صفرتا صد خودرو دخیل هست در خشم میتوانیم بگیم ما با بسیاری از عواملی که در ادامه خواهیم شناخت میتونیم دست نگهداریم و این صفرتا صد را توی دستان خودمان با کنترل خودمان انجام بدهیم نه افسارگسیخته.
حالا با این نکاتی که گفتم میپردازم به یک نکته بسیار مهم و تا اینجا هرچی گفتم مقدمهای بود برای آشنایی باخشم ازجمله تعریف اولیه زیستشناسی خشم و توان خشم؛ حالا نکتهای را اینجا راجع بهش صحبت میکنم به نام سبکهای مختلف خشم، شش نوع سبک مختلف در خشم هست که آن ۶ نوع را باهمدیگر مرور میکنیم:
۱٫نوع اول خشم سرزنشی؛ از این نوع خشم در حقیقت وقتی استفاده میشود که فرد همواره فکر میکند شخص دیگری مقصر تمام عوامل موجب خشمگین شدن او هست خشم سرزنشی درواقع وقتی اتفاق میافتد که ما فکر کنیم دیگران مقصر تمام موارد اتفاق افتاده هستند دقت کنید بسیاری از آدمها تماماً فکر میکنند مقصر زندگیشان کس دیگری خارج از خودشان هست یعنی یک پروسه مقصریابی در ذهن آنها هست برای سرزنش کردن خودشان و دیگران.
۲٫نوع دوم نوع تلنبار شده هست؛ خیلی از آدمها خشم درونریز دارند و مثل یک انباری بزرگ یک محوطه بزرگ یک سوله بزرگ درونشان را پر از خشم میکنند و وانمود میکنند که مشکلی وجود نداره خشم تلنبار شده یعنی اینکه شما یک مجتمع پر از خشم یک ظرف پر از خشم یک انباری پر از خشم درون خودتان دائماً در حال حرکتدارید و دقت کنید که این هرلحظه تلنبار شدن میتونه ویرانی به دنبال داشته باشه.
۳٫خشم سوم خشم سهضلعی هست؛ این خشم سه تا ضلع داره که عبارتاند از: فردی که بدگویی میکند یعنی یک فرد احتمال داره بدگویی داشته باشه و دیگران را وارد تعارض بکنه این میشه ضلع دوم و بعد میکوشد که برای خودش طرفدار پیدا بکند مثال میزنم یعنی وقتیکه شما احتمال داره یک موقع خشمگین بشید از یه چیزی و بعد شروع کنید به بدگویی یکنفری و پای یک نفر دیگر را هم وسط بکشید این بدگویی کردن پشت سر یک نفر این میشه ضلع اول و بعد وارد تعارض کردن نفر دیگری برای اینکه به خودتان بقبولانید طرفداری دارید در این مسئله خشم میشه خشم سهضلعی.
درواقع خشم سهضلعی اینطور هست که فرد همواره یک بدگویی را شروع میکند راجع به یکچیزی یا یک فردی و بعد در حین اون خشم پای یک نفر دیگر را هم وسط میکشه و بعد شروع میکنه برای اینکه خودش را تسلی بدهد یک طرفدار برای نگاه خودش و بدگویی خودش پیدا بکنه این سهضلعی هست که خشم سهضلعی نام دارد.
۴٫نکته چهارم یعنی خشم چهارم خشم دور شونده است؛ اگر دقت کنید بسیاری از آدمها وقتی خشمگین میشوند از موقعیتی که در آنجا قرار گرفتند کنار میکشند و دیگر با کسی که از دستش عصبانی هستند اصلاً حرف نمیزنند و برای همیشه رابطه را کات میکنند این خشم دور شونده هست.
۵٫خشم نوع پنجم خشم انفجاری نام دارد؛ از این خشمهایی که بسیار در مملکت ما دیده میشه مردم بسیار عصبی میشوند و کنترلشان را از دست میدهند و شروع به دادوفریاد کردن و حتی پرت کردن اشیا و ناسزاگویی میکنند خشم انفجاری خشمی هست که شما کنترلت را از دست میدی برای خصوصاً لحظات اولیه.
۶٫خشم ششم خشم طعنهآمیز هست؛ خشمی که فرد رفتارش بهشدت زننده تحقیرآمیز و همراه با طعنههای فراوان و ناراحتکننده هست.
این ۶ نوع سبک خشم هست که براتون گفتم که در ادامه متوجه میشویم که چقدر این شناسایی سبک خشم برای ما مهم خواهد بود.
نکته مهم دیگر جرقههای خشم است موضوعی به نام جرقههای خشم؛ ببینید هر خشمی از این ۶ نوع خشم شناختهشده در حقیقت با یک جرقه آغاز میشود اگر بفهمیم جرقه خشم کجا شروع به تولید میشه و منبع و منشأش کجاست آنوقت میتوانیم ازش جلوگیری به عملآوریم.
راههای شناخت جرقه خشم به دو صورت عوامل بیرونی و درونی است دقت کنید با بررسی چندین خشم خود را میتوانیم درک کنیم چه چیزهایی سبب حساسیت و ایجاد جرقه در شما میشود مثل اون سؤالی که اول عرایضم در این آیتم خشم گفتم اینکه بپرسیم واقعاً چه چیزی باعث خشمگین شدن ما میشود؟ در مورد جرقه هم همینه باید بپرسیم چه چیزی این جرقه اولیه را برای ما میزند؟ آیا عوامل بیرونی هست یا عوامل درونی؟
مثال عوامل بیرونی عبارت است از: بیتوجهی همسر و فرزند و یا همکاران، بینظمی و شلختگی، توهین کلامی یا رفتاری، محقق بودن یعنی اینکه برخیها فکر میکنند هر چه بگویند درست است و حق با آنهاست بیعدالتی، مقایسه، نامهربانی، تعرض و تجاوز به حقوق خود و دیگران، اینها عوامل بیرونی محسوب میشوند که سبب بروز جرقه خشم میشود.
اما عوامل درونی جرقههای خشم چی هست؟ عوامل درونی مسئله بسیار مهمتری از عوامل بیرونی هست جرقهها عوامل درونی نیز دارند نظیر: نپذیرفتن خود و دیگران، صبور نبودن، محق ندانستن دیگران، دانش تسلط بر خود نداشتن، آموزشهای صحیح کلامی و رفتاری ندیدن، داشتن باورهای غلط، کمالگرا بودن، ترسو بودن، ناتوانی در بیان، اینها نمونههایی هست که بهاصطلاح جرقهها را سبب میشوند تولید جرقههای خشم را به دنبال خواهند داشت حالا چهکار میتونیم بکنیم که این جرقهها در حقیقت روشن نشه زده نشه؟ پاسخ به پرسشهایی نظیر:
آیا تولید این جرقه برایمان سودمندی دارد؟
آیا این جرقه برایمان ارزش خاصی دارد؟
آیا این جرقههایی که دائماً زده میشود و ما را به سمتوسوی خشم میکشاند به بهبود فکری و فردی خود و دیگران و اطرافیانمان کمک میکند؟
آیا این جرقهها من و دیگران را تبدیل به فردی مؤثر میکند؟
این را چه وقتی باید انجام بدهیم؟ خوب احتمال داره بپرسید وقتی جرقه زده میشه ما دیگه فایده نداره این سؤالها را بپرسیم چرا فایده داره فایدهاش این هستش که بعد از عصبانیتها حتی می تونیم بشینیم بگیم که چه زندگیه که این جرقهها برای ما آفریدند، این چه زندگیه؟ که دائماً خشمگین میشویم جرقهها را شناسایی کنیم و برای این جرقهها برنامه داشته باشیم حالا در ادامه توضیحاتی میدم.
دقت کنید چنانچه پاسخ پرسشهای فوق منفی است لطفاً دقت کنید ما به ازای این جرقه و خشم، خشم پسازآن چه چیزهایی را ممکن است از دست بدهیم؟ ببینید بچهها اگر واقعاً پاسخ این سؤالات را بدهیم این ۴ تا سؤالی که گفتم ما اونوقت احتمال داره فکر کنیم آیا وقت و انرژیمان از دست نمیره؟ آیا تغییرات منفی در فیزیولوژیک بدن ازنظر جسمانی در ما رخ نمیدهد؟ تخریب احتمالی روابط رخ نخواهد داد؟ آیا به بنبست رساندن یک مذاکره مطلوب اتفاق نخواهد افتاد؟ آیا محبت عشق و صلح را از دست نمیدهیم؟ گاهی امکان نداره که ما هم به ذهنیت منفی تا پایان عمر زندگیمان را تحت شعاع قرار بده و بر اساس آن خشمهای متعددی را باعث بشه که درنتیجهاش تولید کینه حسادت و انتقام بکنه؟ آیا اینطور نیست؟ بنابراین، این سؤالها میتونه ما را به یک تلنگر ویژه برسونه و اون مکثی در رفتار هست و مکث در رفتار معمولاً میتونه اگر ما صادق باشیم ما را به سمتوسوی مثبتی ببره و خشمهای ما را تحت کنترل خودمان بیاره.
اما در ادامه بپردازیم به اینکه کلیدهای مدیریت و مهار خشم واقعاً چه چیزهایی هست؟ حالا فهمیدیم که تقریباً عملکرد خشم ازنظر زیستشناسی چیه تعریفش چیه و جرقهی خشم هم چی هست حالا بپردازیم کلیدهای مدیریت و مهار خشم را شناسایی بکنیم.
کلیدهای مدیریت و مهار خشم در دو بخش اتفاق میافتد بخش اول: مرحله تشخیص و شناسایی هست که نکاتش را باهم مرور میکنیم و بخش دوم: درمان و راهحلها. در بخش اول یعنی مرحله تشخیص و شناسایی به نکات زیر دقت کنیم:
۱٫محرکهای خشمتان را شناسایی کنید واقعاً بچهها بیایم دقت کنیم ببینیم مثلاً در مدت اخیر ۱ ماه ۲ ماه یا حتی یک سال اخیر چه چیزهایی سبب تولید جرقه خشم میشود اون تحریکپذیریهای شما کجاست؟ آن را شناسایی کنید و به سؤالات جرقه خشم پاسخ بدهیم ۴ تا سؤال پرسیدم.
۲٫ به علائم جسمی و روحی خشم دقت بکنید به علائم فیزیولوژیک و بدنی خشم و نیز علائم روانی خشم دقت شود خوب دقت کنید مثلاً بعضی آدمها در هنگام خشم تُن صداشون بالا میره رنگ چهرهشان پریده میشه سردی یا گرمی بدنشان اتفاق میافته این ازنظر جسمی و عوامل روانی نیز ورود افکار مزاحم منفی و بسیاری از رفتارهایی نظیر کینه و حسادت و رفتارهای مخرب دیگر. شناسایی این به من و شما یک نکته را میگه بچهها هیچچیز ارزش خشم بد را ندارد برای چی و برای کی داریم توان جسمیمان را از بین میبریم؟ برای کی و برای چی داریم دچار رفتارهای مخرب شویم؟ برای کی و برای چی افکار مزاحم توی ذهنمون میاد و خشم حاصله اتفاق میافته ارزشی آیا داره؟ در خشم بد هرگز ارزش نداره ما عموماً برای چیزهای بیهوده عصبانی میشویم من برای چیزهای بیهوده خشمگین میشویم و خشم گاهی نشانه وابستگیهای ماست دقت بکنید عوارض جسمانی و روحی ما چه پیامی داره به من میده شاید پیامش این باشه که لازم نیست برای هر چیزی خشمگین بشویم.
۳٫نکته سوم در مرحله تشخیص و شناسایی شناخت لایههای پنهان احساسات هست در زیر هر خشمی در لایههای پنهان هر خشمی در حقیقت هیجانات احتمالی نهفته است که این هیجانات محرک حقیقی خشم خواهند بود درواقع دقت بکنید ما وقتی خشمگین میشویم جرقهای که زدهشده داره به من و شما میگه که بابا یه چیزی هست که احساس ما را تحریک میکنه شناخت اون مورد شناخت اون نکته میتونه به ما کمک کنه که ما وارد معامله باخشم نشویم مثال میزنم فرض بفرمایید شما به ماشینتون حساس هستید و دست زدن به ماشین تون یا رانندگی بد یک نفر دیگر یا اصلاً به هر دلیلی وارد شدن به حوزه خودروی شما، شمارا عصبانی میکنه این میتونه به من و شما این را بگه که آیا احساس بیشازاندازه در مورد خودرو به کار نمیبرم؟ آیا خودرو اهمیتش بیشتر از خودم نشده؟ آیا این مسئله انقدر اهمیت داره که من جسم و روح و روان خودم را براش بزارم؟ این لایههای پنهان احساسات نگاه کنید یعنی شما فکر میکنید که فقط به خاطر خودرو عصبانی میشوید نه شاید یکچیز دیگری از گذشته هست که خودروی فعلی را برای شما مهم کرده نگرش و تربیت غلط، بگردیم پیدا کنیم و ببینیم چه چیزی زیرساخت و زیرپوست اون خشم ما وجود داره شناسایی آش کمک به رفع و درمانش هم میکنه.
۴٫ نکته چهارم دوره زمانی خشم هست بهاصطلاح period خشم، خشمهایتان را در یک دوره زمانی یک هفته یکماهه یا سهماهه در نظر بگیرید و موارد ۱ تا ۳ را که قبلتر از این در ویس چند لحظه پیش گفتم راجع بهش با دقت یادداشت کنید مثلاً در یک دوره یکماهه ببینید محرکهای خشمتان چیه علائم خشمتان هم جسمی و روحی چیه لایههای پنهان احساسات زیر خشمتان را هم پیدا بکنید.
۵٫ نکته پنجم فواید واکنش خشمتان را مشاهده کنید دقت کنید ببینید آیا این خشمهاتون واقعاً فوایدی داره رصد کنید رصد فواید خشم باعث میشه شما به این نکته برسید که اصلاً بیدلیل شاید بیدلیل دارید عصبانی میشوید و همانطور که گفتم هیچچیزی ارزش خشمگین شدن نداره مگر نجات یک انسان چه روحی چه جسمی.
۶٫ نکته ششم لطفاً بر اساس سبک خشمها سبک خودتان را شناسایی کنید شناسایی سبک خودتان باعث میشود که بیشتر تمرکز کنید روی آن و بفهمید این خشم سبک خشمی که دارید چه درمانی دارد که در بخش درمانها در ادامه به آن میپردازم.
نکته کلیدی که اینجا می خوام بگم این هست دوستان دقت کنید علت اساسی بسیاری از خشمها تصور این احساس است که به حریم ذهن روان و زندگی ما تجاوز شده است لطفاً، لطفاً از اهمیت خودمان بکاهیم تا آنقدر خشمگین نشویم که موارد جسمی عوارض جسمی روحی دچارمان بشه از اهمیت خودمان بکاهیم یعنی چی؟ یعنی اونقدر باور نکنیم ما آدم مهمی هستیم و حرف هامون حتماً درسته شاید دیدگاه جدیدی بیاید شاید باور جدیدی بیاید و تمام باور و نگاه ما را تحت تأثیر قرار بدهد ما گاهی البته فقط گاهی به خاطر اینکه فکر میکنیم تماماً حق با ماست خشمگین میشویم آدمهای دیکتاتور آدمهای احمق دائماً عصبانی میشوند.
* خوب در ادامه بپردازیم به قسمت “ب” مرحله درمان و راهحلها چند تا نکته را بهتون میگم دوستان دقت کنید اینها باعث میشه که شما به درمانهای خشم بپردازید و کمکتون میکنه برای اینکه خشمتان برطرف بشه.
نکته اول ترک محل، برخی اوقات در هنگام احتمال بروز جرقه و خشم لازم است محل را ترک کنیم دقت کنید اگر یقین کردید اتفاقات زیر در حال وقوع است بهتر است محل را ترک کنید وقتی نمیتوانید موقعیت را تغییر دهید شما دوستان وقتی میبینید یه خشمی اتفاق افتاده و در آن لحظه هیچچیزی را نمیتوانید تغییر بدهید بهتره محل را ترک کنید اگر اینقدر توان دارید و انقدر خودتان توانمندی میبینید که موقعیت را به شکل مثبت در جهت مثبت تغییر بدهید بسمالله آنجا باشید و اون کار را انجام بدهید اما عموماً در هنگام وقوع خشم نمیتوانیم موقعیت را تغییر بدهیم پس بهتره محل را ترک کنیم.
نکته دوم وقتیکه فردی از قصد و عمد تحریکتان میکند تا خشمگین شوید دیدید بعضی موقع ها بعضی آدمها عمداً به دلیل مرض ذهنی و مریضی که درونشان قرار داره شمارا تحریک میکنند به خشمگین شدن تا از این خشم سود حاصله خودشان را ببرند در این حالت هم بهتره اونجا را ترک کنید.
نکته سوم وقتیکه فردی خشمش را متوجه شما کرده اما موضوع به شما ربطی ندارد و فرد میخواهد عصبانیتش را سر شما خالی کند دقت بکنید خیلی از آدمها، خیلی از آدمها یه موضوعی را پیش میکشند تا عصبانیتشان را سر یک فرد دیگر خالی کنند درصورتیکه اون موضوع شاید اساساً ربطی به اون فرد نداشته باشه اینها وقتی هست که بهتره هر موقع اینها اتفاق افتاد محل را ترک کنید ترک محل اولین راه درمان خشم هست درواقع شما خشم را درمان نمیکنید در این مواقع شما دارید پاسخ مناسب به خشمی میدهید که از سوی دیگری برای شما اتفاق افتاده.
یک نکتهای هم راجع به ترک محل بگم وقتی خیلی عصبانی شد از کسی و دیدید که این عصبانیت احتمال داره رفتار مخربی در پی داشته باشد و خودتان فرد عصبانی بودید فرد خشمگینی بودید اونجا و اون محل را باز ترک بکنید یعنی این ترک محل فقط برای این نیست که کسی به شما عصبانی بشه خودتان هم دیدید عصبانی میشید دارید عصبانی میشید یا جرقه خشم زدهشده یا الآن که انفجاری رخ بده ازنظر رفتاری بهتره که محل را ترک کنید.
۲٫نکته دوم مهارت پاسخگویی مؤدبانه است نگاه کنید دوستان خشم شما نشانه این است که چیزی به نظر شما اشتباه شده است یعنی گاهی اوقات این موضوع چیزی است که میتوانید دقت کنید که قابلتغییر است گاهی اوقات این موضوع چیزی است که میتوانید تغییرش دهید شاید رابطهای باشد که نیاز به ترمیم دارد شاید احساس ناخوشایندی راجع به چیزی دارید و فقط نیاز به تائید احساستان دارید شاید نتوانید موقعیت پیشآمده را کاملاً درک و اداره کنید اما میتوانید آن را بهبود بخشید و آن بهبود بخشیدن با روش پاسخگویی مؤدبانه است یعنی گاهی ترک محل پاسخگوی مرتفع شدن خشم نمیشود بلکه پاسخگوی مؤدبانه میتواند راهحل قطعی و درستیباشد. بچهها دقت کنید وقتی عصبانیت رخ میدهد ما باید بتوانیم اولین چیزی را که به دست میگیریم مهارت احساسات ماست همان احساسات لایههای زیرین خشم که گفتم، یعنی چی؟ یعنی اینکه ما میتوانیم خشم را اگر خشمگین داریم میشیم حتی اگر یک نفر به ما خشمگین میشه یاد بگیریم مستقیم صادقانه و محترمانه خشممان را بیان کنیم یعنی چی؟ یعنی از اگر یک نفر فرض بفرمایید من از چیزی عصبانی هستم وقتی به یک نفر میرسم که اون عصبانیت را باعث شده یعنی سبب عصبانیت بیرونی من شده یعنی عامل بیرونی من هست خصوصاً من بلافاصله بگم از دست شما عصبانی هستم من از دست این عملکرد شما عصبانی هستم بهجای اینکه عصبانیت را خالی کنم رفتاری و زبانی به بیان شیوا و بسیار صادقانه بگم من از دست شما یا انجام این عمل شما عصبانی هستم این کمک میکنه به آرامش اولیه و فوریتی خشم.
حالا چهکار بکنیم که مهارت پاسخگویی مؤدبانه را یاد بگیریم؟ یا انجامش بدهیم یعنی در حقیقت چهکارهایی باعث پاسخگویی مؤدبانه میشود دقت بکنید توجه ویژه به هیجانات منفی خود داشته باشیم یعنی وقتی فیزیولوژیک بدنمان تحت تأثیر افکار مخرب و هیجانات منفی قرارگرفته است پاسخگو نباشیم تا خشم ما و هیجانات حاصله از آن فروکش کند.
دوم طرف مقابل را هرگز دشمن خود نپنداریم تا بتوانیم راهی برای تعامل و ارتباط با ایشان برقرار کنیم ما خیلی وقتها تا خشمگین میشویم از کسی خصوصاً در روابط اون را دشمن نژاد و اصل و پدر و مادر خودمان میدانیم در حقیقت طرف را مسبب و مقصر تمام موارد زندگی خودمان میدانیم یا در اون مورد خاص فرد را سریع مقصر و متهم میدانیم دشمن پنداری باعث خشمگین شدن ما میشه و خشمی که از دشمن پنداری به دست میاد گاهی سالها از بین نمیره.
۳٫نکتهی سوم تمرین مهارت نه گفتن هست گاهی نیاز است به برخی افراد و صحبتهایشان یک نه بلند گفت من همیشه میگم یک نه بلند به دیگران بگید تا یک بله بلند از آسمان بشنوید از قلبتان بشنوید آدمهایی که یاد میگیرند نه درست و بلند به رفتار مخرب دیگران بگن یک بله صحیح و روشن از آسمان در جانشون میاد و برای همیشه پاسخگوی حقیقی خود، رفتارشان، کردارشان و تمام اعمالشان خواهند بود.
۴٫ نکتهی چهارم از تطهیر کلام استفاده کنید و جملات تمیز و شایستهای را در هنگام گفتوگو کردن استفاده نمایید.
۵٫ نکتهی بعدی لطفاً از جدی بودن مباحث بکاهید و جو را دوستانه کنید وقتی میخواهید مؤدبانه پاسخ بدهید ضمن اینکه از تطهیر کلام استفاده میکنید کمی هم از مزاح، مزاحی که به طنز مفیدی ختم بشه و نه لوس کردن قضیه استفاده بکنید.
۶٫ نکتهی بعدی لطفاً از زاویه دید منطق و شعور با طرفتان صحبت کنید نه احساس و شور زیرا احساس و شور هیجان را تشدید میکند و منطق و شعور آرامش را تزریق.
۷٫ نکتهی بعدی دلایل خود را واضح شمرده و قابلفهم بیان کنید گاهی اوقات لازمه که وقتی کسی خشمگین میشه دلایل خودتان را واضح و شمرده و قابلفهم بیان کنید وقتی خودتان هم خشمگین میشید به دیگران دلایل خشمتان را واضح و شمرده و قابلفهم بیان کنید.
۸٫ و نکتهی پایانی همواره از طعنه، تمسخر و رفتارهای مخرب در هنگام عصبانیت پرهیز کنید خشمی که حاصل رفتارهای مخرب هست ویرانگر و سوزاننده زندگی شمارا بر باد خواهد داد بهترین راهحل که بتوانید از تمسخر و رفتار مخرب جلوگیری بکنید این هست که باادب باشید و روشن و شفاف دلیل عصبانیت خود را بازگو کنید.
و اما آیتم بعدی که راجع به خشم و درمان اون باید به کار ببرید سنجش ارزش و سودمندی خشمِ همانطور که در رابطه با جرقه خشم گفتم لطفاً سؤالات زیر پرسیده شده و پاسخ صادقانه به آن داده شود وقتی یک مدت هی عصبانی میشوید بعد یه روز بشینید از خودتان چند تا سؤال خوب بپرسید نظیر:
این خشم چه سود و فایدهای به من میرساند؟
آیا این خشم ارزش خاصی به من و دیگران اضافه میکند؟
آیا این خشم برای من و دیگران تأثیر مثبتی خواهد داشت؟
آیا این خشم نجاتدهندهی راه و جان و مال و دیگران و خودم میشود؟
آیا به واسطهی این خشم مسیر بهتری برای زندگی من و دیگران باز خواهد شد؟
پاسخ صادقانه به این سؤالات تلنگری است برای مکث ذهنی برای خشم پاسخ مثبت به اینها نشان میده که ما کجا قرار داریم و پاسخ منفی نیز راهحلهای بسیاری برای ما خواهد گشود.
* آیتم بعدی، راهحل بعدی خودپذیری و دیگرپذیری است درک تفاوتها بچهها اساس پذیرش خشمه یعنی چی؟ یعنی اگر ما قبول کنیم که درک مان با دیگران متفاوته و دیگران نیز درک شان جهانبینیشان نگرش شان با ما متفاوت هست این میتواند راهحل بسیار مناسب و قطعی برای عدم خشم و خشونت باشد خودپذیری و دیگرپذیری تنها از راه درک تفاوتها میّسر است وقتی نگاه خود را به دیگران تحمیل نکنیم وقتی حق فهم و نگاه متفاوت را برای دیگران قائل شویم وقتی نگاه تکبُعدی و انحصاری به گفتار و رفتارمان نداشته باشیم آنوقت است که میتوانیم به آرامش گفتاری و رفتاری برسیم درواقع ریشه بسیاری از خشمهای انسانی عدم پذیرش نگاه دیگران است خودپذیری همانطور که قبلاً گفتم با مهربانی، صلح و فرارفتن از گذشتهمان به دست میآید و دیگرپذیری با صبوری حق دادن به دیگران لجبازی نکردن و عدم اصرار و تحمیل نگاهمان به دیگران به دست خواهد آمد دقت بکنیم بچهها خودپذیری و دیگرپذیری آرامش بسیار زیادی برای ما خواهد آورد و اگر ما همین نکته را توجه بکنیم که اساس تفاوتهای انسانها باهم هست قطعاً خشم ما فروکش خواهد کرد بنابراین نسخهی خودپذیری و دیگرپذیری را یکی از راهحلهای مناسب برای برطرف ساختن اساسی خشم در ذهن و رفتار میدونم، این نکتهی بسیار مهمی هست.
* آیتم بعدی در راهحلهای خشم مدیریت احساس و کاربرد منطق بر تعاملات و روابط هست در هر ارتباطی دوستان کمتر احساس خود را مداخله دهید احساسات درواقع موتور محرکه رفتارهای انسانی است در تعاملات انسانی از هر نوعی که باشد سعی نمایید منطق خود را به کار ببرید و از هیجانی شدن جلوگیری کنید خوب یکی از بهترین روشها در این زمینه توجه به داستانسراییهای ذهن است که در گام هشتم گفتم یعنی چی؟ یعنی ذهن با سر هم کردن داستانهای هیجانی خشم شمارا توجیه میکند و آتش خشم شمارا شعلهور میسازد مدیریت احساس در تعاملات یعنی بدانیم ذهن چطور سعی میکند ما را فریب دهد و بر اساس شرطی شدگی عمل نموده درنهایت ما را به رفتاری خشن سوق بدهد بنابراین اگر مدیریت احساسات خودمان را بتوانیم کنترل بکنیم و به دست بگیریم و در منطق رفتار منطقی شناور بشیم و رفتار منطقی داشته باشیم طبعاً کمتر دچار هیجانات میشیم و میتونیم از خشم پرهیز بکنیم.
* نکتهی پایانی در این زمینه در مورد راهحلهای خشم تغییر در نگرش باورها و جهانبینیمان است نگرشهای ما درواقع دوستان بر اساس تجارب تربیت و مطالعات ما شکل میگیرد این نگرشها لزوماً صحیح و کاربردی نیستند یکی از بهترین راههای جلوگیری از خشم وابسته نبودن به نگرشهای خودمان هست در حقیقت این نکته رابطه مستقیمی با نکتهی چهارم یعنی خودپذیری و دیگرپذیری دارد.
انعطاف در باورها و جهانبینی میتواند شکل جدیدی از جهان و روابط را در اختیار ما بگذارد حاصل وابستگی نداشتن به باورها و نگرشها دوری از خشم را در پی خواهد داشت ما خیلی وقتها میچسبیم دودستی به اون چیزی که فکر میکنیم درسته اما شاید لحظاتی بعد نگرش جدید مطالعهی جدید و باوری جدید در ما شکل بگیرد که تمام گذشته ما را تحتالشعاع قرار بده و برای ما جهانی جدید را در پی داشته باشه پس چرا اینقدر بچسبیم بگیم باور ما درسته شاید باور ما هم نادرست باشه چرا اینقدر دفاع میکنیم از عقاید خودمان شاید این عقاید ما هم درست نبوده باشه بنابراین بهتره بدون دفاع از عقاید باورها و نگرشها تفاوتها را خیلی خوب بپذیریم چون کمک میکنه به مهارت مدیریت خشم و مدیریت مهار خشم.
نکاتم و عرایضم در مورد خشم تمام شد بحث اصلی خشم بسته شد چند نکته را براتون میگم لطفاً اینها را بهعنوان تمرین انجام بدید.
۱٫ با بررسی خشمهای یک سال گذشته خود جرقههای خشم خود را مشخص نمایید و یادداشت کنید.
۲٫ با بررسی خشمهای سه سال گذشته خود کلیدهای مدیریت و مهار خشم را راجع به آنها به کار ببرید و نتایج آن را یادداشت نمایید.
۳٫ با بررسی خشمهای پنج سال گذشته خود لطفاً سبک قطعی خشمتان را مشخص نمایید و با توجه به راهحلهای گفتهشده آنها را برطرف نمایید.
ممنون و سپاسگزار شما هستم که به این پادکست آموزشی دقت کردید موفق و مؤید و سربلند باشید خدانگهدار.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1c4q1xx’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
درباره علی اکبر قزوینی
نویسنده و مدرس و کوچ زندگی است. وی در آموزشهای خود جدیدترین یافتههای روز را با تجربیات شخصی و فرهنگ غنی ایران ترکیب میکند که حاصل آن نوشتههایی خواندنی و تحولی عمیق در شاگردان وی است. علیاکبر قزوینی چند سالی ساکن کانادا بوده و اقامت آن کشور را دارد. وی هماکنون در ایران زندگی میکند.
نوشته های بیشتر از علی اکبر قزوینی
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید