سر و کار داشتن با احساسات در مذاکره
سر و کار داشتن با احساسات در مذاکره
در این مقاله به سر و کار داشتن با احساسات در مذاکره می پردازیم.
این مقاله ترجمه مقاله ای با عنوان Dealing With Your Emotions In Negotiations می باشد.
این مقاله توصیه هایی در رابطه با اینکه چگونه می توانیم در حین مذاکره احساسات خود را بشناسیم، آنها را اظهار یا کنترل کنیم، ارائه می دهد.
مذاکرات بخاطر ذاتی که دارند احساسات منفی قدرتمندی را ایجاد می کنند.
وقتی افراد ابتدا می خواهند به علایق خود برسند
و یا سوابق شخصی یک نفر وارد ماجرا می شود و او را می رنجاند، تعجبی ندارد که گاهی اوقات احساسات، قوی تر از حقایق موضوع مذاکره و نتایج مذاکره شوند.
البته بدون احساسات امکان ندارد مردم بتوانند اختلافات خود را با صلح کنار بگذارند یا حل کنند.
احساسات، ما را ترغیب می کنند که عمل کنیم و باعث می شوند سختتر تلاش کنیم تا بتوانیم به حل اختلافات بپردازیم.
مشکلات وقتی پدید می آیند که ما به احساسات اجازه دهیم روی روش مذاکره ی ما تاثیر بگذارند.
برای اینکه خوب مذاکره کنیم باید کمی عقب تر برویم و هدف بزرگتر را ببینیم.
ما باید بتوانیم مشکلات را به خوبی ببینیم و عقلانی راجع به آنها بحث کنیم.
باید بتوانیم با دلیل و منطق احساسات خود را متعادل کنیم.
بنابراین چگونه می توانیم با احساسات خود طوری دست و پنجه نرم کنیم که جاییکه درست است اجازه ی کنترلشان را داشته باشیم و یا بطور کارساز آنها را نشان دهیم؟
۱- پذیرش و آگاهی
برای انسان بودن باید احساس کنیم و این کار اشتباه نیست.
باید بپذیریم که احساسات طبیعی و ذاتی هستند.
البته اغلب ما از این احساسات آگاه نیستیم.
و اگر ما از آنچه احساس می کنیم آگاه نباشیم پس از احساسات دیگران هم آگاه نخواهیم شد.
نشانه ی هوش احساسی، بهترین نشانه ی موفقیت در زندگی، این است که احساسات خود و دیگران را بفهمیم.
خیلی مهم است که ما بفهمیم احساسات معمولا گروهی می آیند.
بعضی به وضوح دیده می شوند و بعضی را به سختی می توان کشف کرد.
برای اینکه احساساتی که تجربه می کنیم را از هم جدا کنیم باید با طیف احساساتی که هنوز کشف نشده اند آشنا شویم،
که شامل رنجش، خجالت، ترس، شک کردن به خود، غم، حسادت و تنهایی می شود.
ما اغلب احساسات خود را فرومی نشانیم یا انکار میکنیم خصوصا اگر آنها احساساتی باشند که نمی خواهیم اعترافشان کنیم.
البته فرونشاندن احساسات به ویژه قوی تر ها معمولاً منجر به انفجار ناگهانی آنها می شود.
آنها بلاخره بیرون می آیند، آن هم در بدترین حالت ممکن و در بدترین زمان.
از آنجایی که بدن ما به احساسات ما متصل است، یکی از راه هایی که با آن می توان از احساسات آگاهی پیدا کرد این است که توجه کنیم بدن مان چگونه رفتار می کند.
سردردها و بدن درد ها در گردن و شانه ممکن است نشان دهنده ی اضطراب باشد،
وقتی سینه تنگ می شود نشانه ی ترس است،
تپش قلب بالا عرق بدن معمولا برای عصبانیت می باشد
و خستگی و کوفتگی و سخنرانی آرام نشاندهنده ی غم و اندوه است.
با یادگیری اینکه بدن ما چه احساسات درونی ای از ما را افشا می کند،
ما می توانیم نه تنها از احساسات خود آگاه شویم بلکه می توانیم احساسات دیگران را نیز به سرعت کشف کنیم.
۲- چگونه با احساسات شدید دست و پنجه نرم کنیم؟
عموماً وقتی بعضی احساسات درونی به نظر می رسد دارند رشد می کنند و بزرگتر می شوند و از کنترل ما خارجند، نام بردن آن و شناسایی اش می تواند به طور درونی از آن بکاهد
و باعث شود توانیم کنترلش کنیم.
همچنین کمک میکند بتوانیم حالت یک تماشاکننده ی دیگر را هم بپذیریم.
این کار اجازه می دهد تا فکر ما آن احساسات را ارزیابی کند
و به روش های رسیدگی و کنترل آن بیندیشد. مهم است که ما توجه کنیم که حتی آگاهی و شناخت احساسات ممکن است برای کنترل رفتارها کافی نباشد.
با توجه به طرز کارکرد مغز انسان گاهی اوقات احساسات خیلی قوی مثل ترس و خشم موجب می شوند ما قبل از اینکه آگاهانه تصمیم بگیریم می خواهیم چه کنیم دست به کار شویم.
همچنین وقتی ما عصبانی هستیم انتقال خون ما تشدید می شود
و بنابراین اگرچه به خوبی برای یک مبارزه ی بدنی آماده ایم اما توانایی حل مشکل ما به بهترین حالت خود کار نمی کند.
اگر یک شخص بتواند از اینکه بلافاصله عکس العمل نشان دهد خودداری کند،
زمان خریدن همیشه راه خوبی برای کاهش اینگونه احساسات است.
دکمه مکث
بعضی تکنیک ها برای زمان خریدن شامل ضربه به یک دکمه ی مکث تخیلی است یا یک استراحت واقعی.
دکمه ی مکث ذهنی می تواند هر وقت ما احساس ناراحتی می کنیم یا وقتی احساسات سنگینی در وجودمان سرچشمه می گیرند زده شوند.
راه های رایج برای یک استراحت فیزیکی معمولا شامل دستشویی رفتن یا ساعت ناهاری و قهوه خوردن است.
اگر زمان بیشتری لازم است، مذاکره می تواند متوقف شده
و به جلسه یا تماس تلفنی دیگری در برنامه ی زمانی بعدی موکول شود.
این کار باعث می شود زمان یک مشاهده گر بشود و بفهمد ما چه حسی داریم و چرا.
باید آگاه باشیم که احساسات ترمیم نمی شوند.
آنها می توانند با مذاکره تغییر پیدا کنند.
از آنجایی که احساسات به افکار و درک ما بستگی دارند، ما می توانیم احساسات خود را با تغییر افکار و درکمان تغییر دهیم.
با تغییر باورها و اطلاعاتی که در افکار و دیدگاه های ما وجود دارد، ما می توانیم احساسات خود را عوض کنیم.
احساسات شدید که کمتر سازگار می شوند و نامعقول هستند می توانند به احساسات آرامش بخشی تغییر پیدا کنند که سالم ترند و خشونت کمتری دارند.
برای مثال عصبانیت می تواند به رنجش یا آزدگی خاطر تبدیل شود،
ناامیدی به غم، احساس گناه به پشیمانی و اضطراب به نگرانی.
۳- ابراز احساسات
اگر ما با هوشیاری احساسات خود را بشناسیم
و از آنها باخبر شویم، می توانیم تصمیم بگیریم آنها را ابراز کنیم یا خیر.
اگرچه هیچ ایرادی ندارد احساسات داشته باشیم اما ابراز آنها با اهداف نادرست می تواند دستوری و زیاده روی باشد.
اگر تصمیم بگیریم احساسات خود را ابراز کنیم، باید این کار را به درستی انجام دهیم.
نباید خرابکاری کنیم.
باید مختصر سخن بگوییم.
احساسات خود را به دقت توصیف کنیم.
نباید تقصیرها را به گردن بگیریم یا قضاوت کنیم، فقط باید همه چیز را به اشتراک بگذاریم.
باید آهنگ احساسات را با مشکل مورد نظر ربط دهیم.
باید به میزان خاصی آنها را اظهار کنیم، از بحث معقول گرفته تا افزایش مفهوم احساسات برای اجازه به اینکه احساسات کنترل را به دست بگیرند.
احساسات اطلاعات مهمی از ما برای دیگری فراهم می آورد.
اگر ما بتوانیم احساسات خود را با یک روش کارساز و در یک زمان مناسب مذاکره ابراز کنیم و به فرآیند مذاکره صدمه نزنیم و آن را خراب نکنیم،
مهارت های مذاکره ما بیش از میزان متوسط است.
۴- جنسیت، احساسات و مذاکره
اینجا بعضی تفاوت های جنسیتی هست که تعمیم می دهیم:
بعنوان یک زن مشخص است نباید احساسات خود را نشان دهیم خصوصا وقتی درحال مذاکره با مردها هستیم.
در تجارت، احساساتی که پدیدار می شوند می توانند آسیب رسان باشند.
یک مردی که فریاد می زند، مرد سرسختی شناخته می شود که به سادگی فقط کمی عصبانی شده است.
اما زنی که جیغ و فریاد می کند بعنوان شخصی به او نگاه می کنند که کنترل خودش را از دست داده.
مردی که گریه کند با احساس و دلسوز به حساب می آید (تا وقتی که همیشگی نباشد) درحالیکه اگر زنی گریه کند شاید به او بگویند زیادی احساساتی شده ای.
برای اینکه دیگران به ما آنطور که می خواهیم احترام بگذارند باید با پایه های یکسانی با مردها در تجارت مذاکره کنیم
و استراحت بدهیم و قبل از اینکه احساسات شدیدی بروز دهیم، مذاکره را ترک کنیم.
رفتار معقولانه در تمام مواقع مذاکره در تجارت پاداش عظیمی دارد بنابراین حفظ ارامش موجب می شود آنطور که می خواهیم و لایقش هستیم به ما احترام بگذارند.
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پورمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
با سلام استاد برای درک سادهتر مفهوم ادراک.احساس .ارتباط در اصول وفنون مذاکره.یا به عبارتی تفهیم ان برای عموم به روش ابتدایی چه منبع یا راهکاری را پیشنهاد میدید.با تشکر