هوش فرهنگی
هوش فرهنگی
در این مقاله به هوش فرهنگی می پردازیم.
این مقاله ترجمه مقاله ای با عنوان Being Culturally Intelligent می پردازیم.
برای آموزش فرهنگی محدودیت هایی وجود دارد،
اگر ناهنجاری هایی داشته باشد منحرف یا تحریف می شود. باید تصمیم بگیریم نکات دقیق و درست برای رفتار صحیح چیست.
“وقتی در ژاپن هستی، باید مثل یک ژاپنی هم رفتار کنی. آیا این واقعا هوش فرهنگی است؟”
تصمیم برای اینکه نکات ریز و درست در رفتار فرهنگی ژاپن چیست، کار ساده ای نمی باشد.
من در گذشته با Fred Hevers کار می کردم که در Colorado به دنیا آمده بود اما در توکیو زندگی می کرد.
یک بار گفتم که وقتی با ژاپنی ها صحبت می کند زیاد از حد مودب است.
او حرفم را قبول کرد و بنظر می رسید به فکر فرو رفته است.
ما هر یک به سراغ کار دیگری رفتیم و وقتی ۵ سال بعد دوباره همدیگر را دیدیم او یک اتاقک دکان مانند تجاری را برای شرکت ژاپنی که در آن سرمایه گذاری کرده بود می گرداند.
او داشت به چند مشتری در کیوسک رسیدگی می کرد.
Fred آن کالاها را به طرز زیبایی به ژاپنی توضیح می داد.
بعنوان یک شخص غربی خیلی تاثیرگذار رفتار می کرد.
بنظر من همانطور که من به یاد دارم، خیلی مودبانه و فروتنانه.
حتی گوش دادن به آن توضیحات هم باعث می شد احساس راحتی نکنم.
مقاله زبان بدن هم بدردتان می خورد
وقتی Fred صحبت می کرد، من به ژاپنی ها نگاه می کردم.
آنها داشتند به طور زیرکانه اما غیرمستقیم، تحقیرانه نگاهش می کردند.
وقتی کیوسک را ترک کردند، Fred با حرارت و علاقه ی وافر تعدادی بروشور را با تشریفات و تعارفات رسمی به آنها داد
و وقتی آنها از کیوسک دور می شدند، تعظیم بلند بالایی کرد تا کاملا دور شوند.
کمی آنها را دنبال کردم.
به اندازه ی کافی مطمئن بودم که با دید تحقیر Fred را نگاه می کردند اما چرا؟
خودم را جای آنها گذاشتم،
دلیل این اطمینانم این بود که فهمیدم رفتار Fred مثل این است که دارد فرهنگ ژاپنی ها را مسخره می کند.
با خود فکر کردم که آن تعظیم بلند بالا آخرین کار بود و باعث شد آن ژاپنی ها قضاوت جلوتر کنند و آمریکایی ها را دو رو و ریاکار بدانند.
Fred نمونه ی بارزی از یک آمریکایی (یا استرالیایی) بود که می خواست مثل فرهنگ محلی که در آن است رفتار کند.
قضیه ی او نشان داد که محدودیت هایی برای آموزش فرهنگها وجود دارد و اگر ناهنجار شود می تواند موجب انحراف و تحریف آن فرهنگ گردد.
Fred به پیش زمینه هایی بیشتری از آنچه ۵ سال پیش به او گقتم نیاز داشت،
اگرچه من فقط چشمه ای از سبک برقراری رابطه ی تاثیربرانگیزش را دیده بودم.
مقاله مذاکره هم بدردتان می خورد
به طور مشابه، وقتی او به رفتار برازنده ی ژاپنی خود می پرداخت،
او داشت ادای یک سری ژاپنی خیلی رده بالا و متشخص که در یکی از مکان های عمومی و رسمی دیده بود درمی آورد.
در آن شرایط و محل آن گونه رفتار قابل قبول بود و مضحک نبود.
Fred هیچوقت این محدودیت زمانی و مکانی را یاد نگرفت.
او یا بطور کامل در کیوسک فروش کالای خود آن گونه رفتار می کرد،
یا می ترسید یک نوع رفتار دیگر را امتحان کند.
شاید ترس بیشتر باعث می شد در برقراری رابطه اش اشتباه کند.
مطمئنا او می دانست هم باید مودب باشد و هم دوستانه تا بتواند فاصله ی فرهنگی میان خودش و مشتری را کمتر کند.
بجای آن تعظیم های رسمی، یک سر تکان دادن دوستانه خیلی بهتر بود.
متاسفانه، او تصمیم گرفت به همان کار که شدیدا زیاده روی بود بپردازد،
حتی اگر بعضی ژاپنی ها زیرزیرکی به او نیشخند می زدند و مسخره اش می کردند.
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پورمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
بسیار عالی
باسلام
بسیارعالی