برخورد با خشم
برخورد با خشم
در این مقاله به برخورد با خشم می پردازیم
مذاکره کنندگان اغلب با کسی که عصبانی یا ناراحت است مواجه می شوند.
و در حالی که ما فکر می کنیم این احساسات کاملاً بی دلیل هستند،
این وافعیت که طرف عصبانی فکر می کند عصبانیت او کاملاً به حق اوست، عوض نمی شود.
به طور نمونه،
ما چگونه این موقعیت ها را کنترل می کنیم؟
در حالی که عصبانیت یک فرد دیگر ممکن است باعث خشم ما نیز گردد،
بسیاری از ما متوجه می شویم که این موثرترین پاسخ به احساسات غضبناک آن فرد نیست.
بلکه تلاش برای مهار عصبانیت فرد مقابل تمرکز توجه روی موضوعات اصلی،
مزیت های آشکاری دارد.
اما مهار شخص عصبانی اغلب به آسانی گفتن آن نیست.
بسیاری از مذاکره کنندگان، بک روش منظم و با قاعده برای کنترل عصبانیت کسی که با او مذاکره می کنند، ندارند.
به علاوه، عصبانیت به ظاهر بی دلیل اغلب زمانی که ما کمترین انتظار آن را داریم به وجود می آید.
وقتی این موضوع اتفاق می افتد چه باید کرد؟
جستجو برای فهمیدن دلایل عصبانیت آنها
وقتی طرف مذاکره ما عصبانی است، ابتدا باید دلیل آن را پیدا کنیم.
این دلیل، ما را به سمت روش مناسبی برای کنترل موقعیت هدایت می کند.
به عتوان مثال، اگر طرف مقابل به دلیل اینکه به طور صحیح مطلع نشده است و آگاهی کافی ندارد،
عصبانی است، راه حل، آگاهی دادن به اوست.
اگر عصبانی است چون احساس می کند به او اهانت شده است، راه حل، احترام به او است.
اگر دلیل عصبانیتش نشنیدن گفته های ماست، راه حل، روشن کردن قصد و نیتمان است و به همین ترتیب.
اینکه ما می دانیم طرف مقابل دلیلی برای ناراحتی ندارد، دلیلی بر این موضوع نیست که خود او نیز این را می داند.
بهترین راه برای کنار آمدن با احساساتی که کاملاً درک نمی کنید، بررسی و تحقیق در مورد منشاء آن است.
به آنها امکان دهیم عصبانیت خود را بین کنند
اغلب مذاکره کنندگان می دانند که عصبانیت، زیانبار و غیر سازنده است.
در نتیجه، وقتی با کسی که عصبانی شده است، سر و کار داریم،
بسیاری از آنها هر کاری را انجام می دهند تا عصبانیت او را سرکوب کنند.
ممکن است وسوسه شویم بگوییم (عصبانیت شما را به جایی نمی رساند )
یا (ما اینجا ننشستیم که فریاد شما را گوش دهیم)
یا (به نفع همه است که شما آرام باشید)
همه اینها عبارات منطقی هستند. اما یک حقیقت مهم را نادیده می گیرند.
مقاله مذاکره را مشاهده کنید
اگر به مذاکره کننده عصبانی، فرصت بیان ناراحتی اش را ندهیم، احتمالاً بیشتر عصبانی خواهد شد یا حداقل دچار رنجش خواهد شد.
شیوه بهتر این است که دیگران را ترغیب کنیم تا عصبانیت خود را بیان کنند و به ما کمک کنند تا منشاء آن را بفهمیم.
مثلاً ممکن است ما بگوئیم می توانیم ببینم که شما عصبی هستید و می خواهم دلیل آن را بدانم.
به من بگوئید چه در ذهن شماست.
نکته مهم اینست که احساس برحق بودن به طرف دیگر دست می دهد.
ما می توانیم و باید حقانیت آنچه او معتقد است را زیر سوال ببریم. اما نباید وقت خود را با این کار تلف کنیم.
نادیده گرفتن احساسات
یکی از مربی های رزمی، توسیه مهمی می کرد که چگونه مانع از یک ضربه پا یا دست شویم
بهترین راه برای اینکه مانع از این کار شویم و دفاع کنیم این است که در آنجا نباشیم.
به عبارت دیگر، وقتی ما تلاش می کنیم تا حمله فیریکی را با یک حرکت فیزیکی دیگر متوقف کنیم،
قدرت را در مقابل قدرت به مبارزه می طلبیم و طبیعتاً طرف قدرتمندتر، در موضع قدرت قرار خواهد گرفت.
اما اگر بتوانیم از کنار این حمله بگذریم، از ضربه جلوگیری خواهیم کرد و تعادل خود را حفظ می کنیم و موقعیت، در کنترل ما باقی می ماند.
این مطالب درباره احساسات در مذاکره نیز صحیح است.
وقتی طرف مقابل ما عصبانی است، اجازه ندهیم مورد هدف آن قرار گیریم.
بلکه درک کنیم که عصبانیت او یک پیامد طبیعی از باورهای اوست.
زیرا اگر او طور دیگری فکر می کرد، عصبانی نمی شد.
بنابراین، بهترین کار برای ما این است که آرامش خود را حفظ کنیم و به او کمک کنیم تا عقیده و باورش را تغییر دهد.
کنار گذاشتن احساسات واقعاً کار آسانی نیست،
مخصوصاً وقتی که طرف دیگر شروع به حمله شخصی می کند و به نظر می رسد قصد تحریک و پاسخ را دارد.
برای کمک به نادیده گرفتن احساسات سوالات زیر را از خود بپرسیم:
- اگر من جای او بودم، آیا به همین طریق عمل می کردم؟
- آیا این یک احساسات واقعی است یا روشی است که هدفش ارعاب و ترساندن من است؟
- آیا رفتار او با همه همبشه اینگونه است؟
اگر توانستیم به این نتیجه برسیم که عصبانیت آنها با توجه به موقعیت شان طبیعی است
یا اینکه آنها فقط در حال بازی برای فریب ما هستند یا اینکه رفتار آنها با همه اینگونه است،
آنگاه ما به آسانی می توانیم از گزند آن در امان باشیم و کنترل خود را روی احساساتمان حفظ کنیم.
کمک به آنها جهت تمرکز بر روی منافع واقعاً اساسی خود
سخت ترین قسمت از مذاکره، کشف کردن منافع اصلی طرف مقابل نیست،
بلکه برجسته ساختن منافع اصلی برای خود می باشد.
عصبانیت باعت می شود که افراد بر روی مسائل حقیقی که به آنها اهمیت می دهند، تمرکز نکنند.
وظیفه ما این است که به مذاکره کننده عصبانی کمک کنیم تا توجه خود را از عواملی که عصبانیتش را تحریک کرده اند، دور کند
و به سمت عواملی که منافع اش را برآورده می سازد، معطوف دارد.
سعی کنیم سوالهایی اینچنینی بپرسیم:
- دوست دارید الان چه اتفاقی بیفتد؟
- ترجیح می دهید چه کار کنید؟
- چه چیزی به ما کمک می کند که این موضوع را پشت سر بگذاریم؟
- آیا چیزی وجود دارد که شما دوست داشته باشید در آن مورد بحث کنیم و آن را روشن کنیم قبل از اینکه به بحث اصلی خودمان که شما جلوتر آن را مشحص کردید برگردیم؟
تمام این سوالات عبور از عصبانیت به سمت منافع را تسهیل می دهد
در این مقاله به برخورد با خشم پرداختیم.
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
ممنون که با مقاله ای این شنبه به بهبود فردی کمک میکنید
بسیار عالی جناب بهرام پور عزیز…استفاده بردیم مرررسی
خیلی عالی بود تشکر از مطالب مفیدتون درود برشما
با سلام
عالی بود، مخصوصاً اینکه ما می دانیم طرف مقابل دلیلی برای ناراحتی ندارد، دلیلی بر این موضوع نیست که خود او نیز این را می داند. این جمله بسیار جذاب و کاربردی بود. ممنون
کاملا درسته. ما خیلی از اوقات به دلیل عصبانیت خیلی توجه نمی کنیم و فقط دستپاچه سعی در رفع آن داریم. ممنونم بابت نگارش این مقاله
بهتر از همیشه?