سه تکنیک برای امتناع از فروش
سه تکنیک برای امتناع از فروش
در این مقاله به سه تکنیک برای امتناع از فروش و عملی که باید بجای آن انجام دهیم می پردازیم.
در این مقاله به ترجمه مقاله ای با عنوان Three Selling Techniques to Avoid and What to Do Instead می پردازیم.
ما با آموزش فروش شراکتی می تونیم یاد بگیریم که گاهی اوقات مشتری های با پتانسیل ممکن است به آنچه پیشنهاد می کنیم علاقه مند شوند
اما رفتار یا ظاهرمان آنها را منصرف کند.
اگرچه ممکن است وسوسه “برو حالشو بگیر” برای رسیدن به هدف مطلوب ما گریبان گیرمان شود اما باید نسبت به آن تصویری که در ذهن ساخته ایم فکر کنیم.
آیا آنها ارزشمند جلوه می کنند؟
آیا آنها تاثیر مثبت از طرز رابطه برقرار کردن ما را طوری نشان می دهند که حریف در آینده آن را به یاد آورد؟
اگر بشنوید که امروزه فریبنده ترین تکنیک فروش مورد استفاده قرار می گیرد، مطمئناً متعجب می شوید.
مذاکره یک هنر است و مصالحه، کلید موفقیت در یک مذاکره می باشد.
فریب دادن مشتری ها بر شهرت شرکت ما نمی افزاید و ما را یک فروشنده قابل اعتماد نمی کند.
ما در این مقاله به توضیح چند تکنیک پرداخته ایم که ممکن است وسوسه کننده باشند اما باید از انجام آنها خودداری کنیم.
شکار و تغییر
یک مشتری با فکر خرید وسیله ای پیشرفته وارد مغازه می شود و سپس می فهمد که این کالا در دسترس نیست
و یا هنوز به درستی در تبلیغات از آن حرفی زده نشده است.
بلافاصله فروشنده موارد گران تر را تبلیغ می کند.
وقتی وسوسه می شویم تا چیزی به دست مشتری دهیم، اگر نتوانیم آنچه می خواهند را فراهم کنیم آنها ناراحت می شوند
و اگر سعی کنیم یک جنس گران تر را به آنها قالب کنیم، شدیداً ناامید و غمگین خواهند شد.
بجای این، می توان این برقراری ارتباط را به صحبت کردن تبدیل کرد.
مقاله آموزش مذاکره را مشاهده کنید
می توانیم از آنها بپرسیم که چرا این کالای خاص را می خواهند و برایشان چه فایده ای دارد.
سپس می توانیم به آنها پیشنهاد جدیدی بدهیم که به آنچه می خواهند شبیه باشد
و هرگونه سوءتفاهمی که راجع به کالای اولیه داشتند از بین برود.
در این حالت ممکن است یک فروش ناموفق را به فروش موفقی در آینده تبدیل کنیم.
آنها برای وقتی که برایشان گذاشتیم از ما سپاس گذار خواهند بود حتی با اینکه در آن لحظه آنچه می خواستند را نداشته ایم.
نتیجه ی “ماهی گرمسیری”
این تکنیک خریدار را تحت فشار قرار می دهد تا تصمیم نهایی را به احتمال زیاد با پیشنهاد کمی تخفیف (البته اگر جنس بصورت حضوری در همان لحظه خریداری می شود) بگیرد.
همانطور که ممکن است فکر کنیم ذخیره های ناگهانی به مزاج مشتری خوش می آید،
وقتی بخواهیم آنها را تحت فشار قرار دهیم تا چیزی که لازم ندارند را بخرند به سادگی متوجه می شوند.
بجای اینکه آنها را برای تخفیف تحت فشار قرار دهیم، باید وقت گذاشته و بفهمیم که مشتری ما دقیقا چه می خواهد و ما متناسب با هزینه ای که می خواهد بکند، چه کالایی داریم.
وقتی برای آنها وقت بگذاریم و آنچه نیاز دارند را به آنها بیشتر معرفی کنیم،
می بینند که بیشتر نگران خشنودی آنها هستیم تا فقط فروش خود.
مقاله مذاکره را مشاهده کنید
فروش فرضی
ما می خواهیم بفروشیم نه اینکه فرض کنیم می خواهیم بفروشیم.
استفاده از لحن فریبنده با مشتری راه خوبی برای منصرف کردن آنها از خرید دوباره است.
فروش فرضی معمولاً از انتظارات فروشنده نشات می گیرد.
آنها انتظار دارند که اگر مشتری دارد راجع به خرید یک کالا فکر می کند، دیگر بی ادبی است اگر آن را نخرد.
و آنچه اتفاق می افتد این است که مشتری حس می کند خرید باعجله ای انجام داده است.
نباید فکر کنیم که اگر خریدار به کالایی علاقه نشان می دهد، پس حتماً باید آن را بخرد.
باید صبر کنیم تا سوالات خود را بپرسند و سپس ببینیم که آیا می خواهند خرید را انجام دهند یا خیر.
ممکن است آنها سوالات خود را با تاخیر بپرسند،
باید پاسخ آنها را به روشنی بدهیم تا آنها از هزینه ای که کرده اند راضی باشند.
در این مقاله به سه تکنیک برای امتناع از فروش و عملی که باید بجای آن انجام دهیم پرداختیم.
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پورمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
بسیار عالی