روانشناسی زبان بدن
روانشناسی زبان بدن
در این مقاله به روانشناسی زبان بدن که ترجمه مقاله ای با عنوان The Psychology of Body Language می باشد می پردازیم.
وقتی درباره ی زبان بدن حرف می زنیم، یعنی داریم درباره ی رفتار انسان حرف می زنیم.
این زبان، نه تنها زبانی به منظور ایجاد ارتباط با دیگران است،
بلکه بیانگری واقعی و فیزیکی از فرایند احساسی و درونی ما می باشد.
و این همانجایی است که روانشناسی به وسط می آید و به درک ماهیت انسان به شیوه ی علمی می پردازد.
این دقیقاً همان چیزیست که در اینجا و توی این مقاله می خواهم به شما نشان دهم
تا ذائقه ی روانشناسی مدرن را شناخته و یافته هایش را، بخصوص با روش علمی عصبی از مطالعاتش بر روی مغز، بدانید.
در اینجا می خواهیم روی سخت افزارش، یعنی آنچه هنگام تجربه ی احساسات در مغز و بدنمان اتفاق می افتد و
علت واکنش هایمان به شیوه های مربوطه، متمرکز شویم.
پیش از شروع، نکات مهم را متذکر می شویم:
مقاله زبان بدن را مشاهده کنید
۱) آیا این اطلاعات جدید باعث بهبود مهارت های ارتباطی و قدرت تصورمان می شوند؟
نه زیاد.
اما مثل درک نحوه ی کار کردن یک ماشین برای استفاده از آن، ضروری هستند.
چون ما دقیقاً نمی دانیم در شرایط احساسی خاص، توی مغزمان چه اتفاقی می افتد.
اما این به این معنی نیست که این اطلاعات بی استفاده و خسته کننده هستند.
درست برعکس.
پس اگر قرار است کاتالوگ بدن را بدانید، این مطالب را به خوبی خواهید خواند.
هر حرکتی در بدن به چه معناست؟
۲) روانشناسی مدرن با تحقیقات و مطالعات زیادی پر شده است که قطعا فراتر از حوزه ی این مقاله است.
هدف من در اینجا این نیست که از شما یک متخصص مغز بسازم،
اما راه های کار کردن بدن و مغز را به شما می گویم.
این را به خاطر داشته باشید که بیشتر چیزهایی که در اینجا خواهم نوشت،
در واقعیت پیچیده تر هستند (حتی فراتر از درک من) و من فقط در صورت ضرورت روی آنها کار خواهم کرد.
پس دقیقا می خواهیم درباره ی چه چیزی حرف بزنیم؟
۱) درباره ی علوم عصبی حرف می زنیم.
ساختار مغز و سیستم عصبی ما چگونه اند و چگونه سیگنال ها را به بقیه ی بخش های بدن رله می کنند.
کانون کار ما، ارائه ی پیش زمینه ی فیزیولوژیک و بیولوژیک از بدن به شماست که در بخش بعد به آن می پردازیم.
۲)مبحث زیر درباره ی یادگیری است و بخصوص تنظیم شرایط.
چگونه رفتارمان را یاد می گیریم، چگونه شرایط را تنظیم می کنیم، عادات و دوره های بحرانی را چگونه تنظیم می کنیم.
این بخش نشان می دهد که چگونه عادات و خلق و خوی شخصی مان را بدست آورده ایم
و زبان بدن چگونه با تجربه شکل می گیرد.
مقاله زبان بدن را مشاهده کنید
۳)آخرین بخش درباره ی احساسات و عواطف است.
اختلاف بین آنها و علت رفتار ما طبق آن احساسات.
همچنین تعاریف خاصی را از اتفاقات بدن هنگام خشم، ترس و استرس می بینیم.
خب بیایید با علوم عصبی شروع کنیم:
درباره ی مغز و یا اینکه علوم عصبی درباره ی چیست
پیش از شروع به صحبت کردن درباره ی خود علم، می خواهم نکته ی مهمی را با توجه به دیدگاه محققان مغز از ماهیت انسان روشن کنم.
دو نکته درباره ی “شما” و “آگاهی هایتان” چیست، وجود دارد.
روش دوگانه می گوید جسم و روح دو چیز جدا از هم هستند.
روح هویت درونی و صدای درون شماست.
و این روح است که تعیین می کند شما چه احساس و تفکری دارید و بدن و جسم، آوندی برای روح است.
روش یگانه می گوید تفاوتی بین این دو وجود ندارد و شما نمی توانید فرم فیزیکی را از فرم ذهنی جدا کنید.
اینها یکی هستند.
متخصصان مغز روی روش دوم تاکید داشته و ذهن یا روح را مفاهیم الهامی می دانند که مدارک مستدلی برایش ندارند.
و ما نمی توانیم آنها را مورد مطالعه قرار دهیم.
مقاله مذاکره را مشاهده کرده اید !!
حتی زیر میکروسکوپ هم دیده نمی شوند.
اما این متخصصان با آزمایشات بسیار، درک اصلی را از مغز و نحوه ی کار کردنش دارند.
مدارک زیادی از این مفاهیم در یافته هایشان وجود دارد و ما معمولاً از آنها بعنوان شخصیت یا صدای بیرونی مان تعبیر می کنیم.
احساسات، خواسته های آزاد و کنجکاوی می توانند با فعالیت ها و مناطق مغزی ارتباط داشته باشند.
البته ما به همه ی اینها می گوییم ماشینی که در انسان کار می کند. طرحش خیلی پیچیده و بحث برانگیز نیست.
و هنوز چیزهای زیادی از آن باید کشف شود. دانشمندان علوم عصبی سعی می کنند که تا بیشترین حد ممکن مغز را بشناسند تا از آن در تشریح ماهیت ما استفاده کنند.
در اینجا نمی توانم ثابت کنم که این تئوری بهتر از تئوری های دیگر است و چیزهای بیشتری درباره ی روح می گوید.
فقط آنها را مشخص می کنم، چون اگر بتوانیم علوم عصبی را بشناسیم، باید نقطه نظرها و مفاهیم مربوطه اش را هم بشناسیم.
بدون داشتن عبارات کلیدی و درست نمی توانیم در این باره بطور کامل حرف بزنیم.
زبان بدنی ما چه مفهومی از شخصیت ما را منتقل می کند
چرخه های الکتریکی در سر ما
پساز تمام این معرفی ها، بیایید دنبال یک چیز واقعی برویم. مغز چگونه بدنمان را کنترل می کند؟
در اینجا دو بخش داریم.
سیستم عصبی مرکزی (CNS) که شامل مغز و عصب های ستون فقرات است.
بخش دوم اعصاب سطح بدن (AKA PNS) است که همانطور که از اسمش پیداست، در بقیه ی بخش های بدن گسترانده شده است.
فرایند اصلی واکنش های ما با محیط برمبنای برخی ورودی ها (محرک) و عملکرد ما بعنوان خروجی است.
۱) ما از طریق حسگرهای عصبی موجود در سطح بدن (بویایی، لامسه، بینایی….) سیگنال های اطرافمان را دریافت می کنیم.
۲) این عصب ها سیگنال هایی را به CNS می فرستند که این کار از طریق اعصاب ستون فقرا انجام می شود.
۳) عصب های ستون فقرات آن را به مغز رسانده که بخش حسگر مقصد است و می داند که چگونه سیگنال های دریافت شده را کدگذاری کند.
۴) وقتی یک سیگنال به بخش خاصی از مغز رسید، به مناطق دیگر با کارهای دیگر رله می گردد. این نوعی واکنش زنجیری است که در آن بسیاری از سیگنال ها پردازش شده و با هم ادغام می شوند و سپس تصویر بزرگی خلق می شود.
۵) بخشی در مغز وجود دارد که مسئول این تصویر بزرگ است و باعث تکامل و ساخت برنامه ها می شود.
این بخش در جلوی مغز قرار دارد و به آن کورتکس پیشین (PFC) می گویند.
۶) مرحله ی آخر، اجرا کردن است.
وقتی برنامه ی عمومی موجود است و نیاز به حرکت دارید، موتور خاص، یعنی مناطق کنترل کننده در مغزتان از طریق عصب های موتوری دستورهایی را به سطح بدن می فرستد.
چگونه از طریق زبان بدن ارتباط برقرار کنیم
این فرایند کلی در یک زمان و با سرعتی شگفت انگیز رخ می دهد.
مغز هرگز استراحت نمی کند.
حتی وقتی ما خوابیده ایم، در حال فعالیت و پردازش است.
سیگنال ها چگونه از طریق عصب ها منتقل می شوند؟
این کار ترکیبی از ۲ بازیکن، یعنی الکتریسیته و شیمی است.
وقتی سیگنالی از داخل عصب می گذرد،
عصب مثل یک جریان عمل کرده و آن را در بین دو عصب مختلف به حرکت در می آورد که این کار با مواد شیمیایی خاصی انجام میگردد.
مسیر الکتریکی مثل جریانی است که از درون یک سیم می گذرد و عوامل زیستی خاصی بنام پتانسیل عملکرد در آن دخیل هستند.
مقاله زبان بدن چیست؟ هم بدردتان می خورد
اینکه واکنش هایتان چقدر سریع است،
عاملی از سرعت اجرای اطلاعات در عصب ها و تعداد گره های بینشان تا زمان برگشت سیگنال در این امر نقش دارد.
به این علت است که رفلکس ها اتوماتیک و سریع هستند.
وقتی عصب حسگر رفلکس محرکی را دریافت می کند،
نیازی به پردازش بیشتر در مغز نیست.
اما عصب موتوری مسئول برای تنظیم عملکرد را به محض احساس محرک، فعال می سازد.
در این مقاله به روانشناسی زبان بدن پرداختیم.
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پورمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
با سلام
ببسیار عالی ارتباط برقرار کردن از طریق زبان بدن را توضییح دادید
متشکر از مقاله ی خوبتان
با سلام و تشکر بابت ترجمه مقاله و در اختیار گذاشتنش
میشه لطف کنید رفرنس دقیق این مقاله به زبان اصلی رو بگذارید تا اگر از مطالب شما استفاده کردم هم به پیج شما رفرنس بدم هم به مقاله اصلی
پیشاپیش تشکر??