پرخاشگری، ناراحتی، قلمرو و دارایی
زبان بدن پرخاشگری و اختلافنظر میتواند کاملاً جنگنده باشد.
خوشبختانه در اغلب موارد خشم به خشونتهای فیزیکی در محل کار منجر نمیشود؛
اگرچه پرخاشگری و دعوا در محیط کار کاملاً متداول است.
اگر در یک رستوران، بخش امنیتی یا هر محلی کار میکنید که با انظار عمومی و با یک ظرفیت خدماتی سر و کار دارید، ممکن است انواع پرخاشگریها را تجربه کنید.
حتی اگر در چنین محیطهایی هم کار نکنید، شاید به نوعی چنین واکنشهایی را دیده باشید.
فضای مهاجمان
برای این عملکردهای غیرکلامی، تعاریف کلامی زیادی داریم. همه این تعاریف با منطقه یا فضای شخصی ارتباط دارند.
اگر کسی وارد فضای شخصی شما شود، میتوانید برای دورشدن از او کمی به عقب لم دهید،
مگر اینکه حس کنید با آن شخص راحت هستید،
ولی اگر معذب بودید، چند قدم به عقب بردارید.
یک قدم به عقب هم میتواند یکی از زبانهای متداول بدن باشد.
هجمه به فضای شخصی یکی از اولین گامهای بازی بود که در ۱۶ سالگی آن را تمرین کردم،
اما چنین اقدامی میتواند برای بسیاری از افراد ناراحتکننده باشد و نوعی تعرض به فضای امن شخصی افراد محسوب میشود؛
البته برای ایجاد رابطه با افراد به آنها نزدیک میشویم.
هرکسی در اطراف بدنش منطقهای دارد که میتواند به افرادی خاص اجازه ورود بدهد و به بقیه اجازه ندهد.
اگر مرز این منطقه شکسته شود، زنگ خطر به صدا درمیآید و احتمال دعوا و کشمکش وجود دارد.
هریک از این مناطق برای افراد مختلف و در شرایط گوناگون متفاوت هستند. ممکن است در یک دقیقه به شخصی اجازه دهید که به این منطقه ورود کند و دقیقه بعد این اجازه را ندهید.
خیلی پیچیده است و کاملاً به حس و غریزه شما مربوط میشود.
یک رابطه عاشقانه مثال خوبی است برای اینکه ببینید این منطقه میتواند در یک لحظه باز و آزاد باشد
و در زمان دیگری کاملاً بسته باشد؛
شما شریک احساسیتان را دوست دارید و عاشق او هستید، اما ممکن است در یک لحظه خاص به او بگویید نباید وارد فضای شخصی شما شود.
یکباره ممکن است بدنها از هم جدا شوند و فاصله بگیرند.
حرکت در داخل و خارج از فضای شخصی مشخصه بارز علاقهمندی، اعتماد و اجتماعیبودن است؛ بنابراین میتوانید با نگاهکردن به این منطقه بهخوبی از این احساسها سردربیاورید.
مناطق مکانی
هرکس در اطراف بدنش مناطق شخصی خود را دارد و اگر هر حوزه خاصی به حفظ نکردن این منطقه محکوم شود، به ارتباط مورد نظر خدشهای زده است.
پنج منطقه وجود دارد که او وضعیت ارتباطی را در این پنج منطقه فرموله کرده و به هر شخص اجازه ورود به یکی از این مناطق را میدهد:
- منطقه صمیمیت نزدیک: ۰ تا ۱۵ سانتیمتر یا صفر تا ۶ اینچ
- منطقه صمیمیت: ۱۵ تا ۴۵ سانتیمتر یا ۶ تا ۱۸ اینچ
- منطقه شخصی: ۴۵ سانتیمتر تا ۱.۲ متر یا ۱۸ اینچ تا ۴ فوت
- منطقه اجتماعی: ۱.۲ متر تا ۳.۶ متر یا ۴ فوت تا ۱۲ فوت
- منطقه عمومی: ۳.۶ متر یا ۱۲ فوت به بالا که در سمینارها، معارفهها و غیره دیده میشود.
منطقه صمیمیت نزدیک
منطقه صمیمیت نزدیک برای افراد بسیار خاص، دوستان صمیمی و افراد خانواده، بچهها است.
اگر شخص دیگری سعی کند وارد این منطقه شود، بهصورت فیزیکی او را به عقب میرانید
و از خودتان دور میکنید و حتی شاید در شرایط حادتر از او روی برگردانید.
منطقه صمیمیت
منطقه صمیمیت کمی از بدن دورتر میشود، اما هنوز خیلی نزدیک است.
بازهم افراد خاصی اجازه ورود به این منطقه را دارند تا در شما احساس معذببودن بهوجود نیاورند.
پس از آن، دوستان، بچهها و حیوانات خانگی مجاز به ورود به این منطقه هستند.
منطقه شخصی
منطقه شخصی فاصله راحتی با افرادی است که در روابط اجتماعی با آنها در حال گپزدن هستید و برای تعاملات کاری، فاصله قابلقبولی دارید.
هرگونه نزدیکترشدن میتواند در شما احساس ناراحتی ایجاد کند.
منطقه اجتماعی
منطقه اجتماعی دقیقاً چیزی نیست که دیده میشود.
اجتماعی در این عبارت یعنی افرادی که با آنها سروکار دارید و بهخوبی آنها را نمیشناسید و میخواهید کمی بیشتر در میان شما فاصله باشد؛
مثلاً لولهکشی که برای ترکیدگی لوله آب به خانه شما آمده است. صندوقدارها اغلب چنین فاصلهای را از مشتریان میگیرند.
منطقه عمومی
منطقه عمومی هر منطقه دیگری خارج از چهار منطقه ذکرشده بالاست.
چنین فاصلهای را در زمان سخنرانیهای عمومی و معارفههای بزرگ و غیره خواهیم داشت.
این فاصله، برای مخاطبان ما طبیعی است. هرقدر در حین صحبتکردن به صفوف مخاطبان نزدیکتر شوید، ارتباط را شخصیتر و هر چه دورتر شوید، غیرشخصیتر میکنید.
تراکم جمعیت در یک ملک عامل بسیار مهمی به نظر میرسد؛ برای مثال، در ژاپن با ۱۲۰ میلیون جمعیت که تقریباً دو برابر جمعیت بریتانیاست و این توزیع جمعیتی در مساحتی تقریباً یکسان با بریتانیاست که فقط ۶۰ میلیون جمعیت دارد؛
درنتیجه، بیشتر افراد در ژاپن زندگی بستهبندیشده و نزدیک بههم را تجربه میکنند.
حتی کسانی به نام اوشیا در زیر گذرها وجود دارند که شغلشان جاکردن مردم در متروهاست.
اوشیا مثالی از شرایطی است که باعث میشود افراد غریبه یکدیگر را لمس کنند.
شما به غریبهها اجازه میدهید شما را لمس کنند، اما فقط در شرایط خاص؛ البته نه با دستان و انگشتانشان.
اگر غریبهای جلوی بدنتان را لمس کند، بلافاصله واکنش نشان میدهید.
فضا منطقه کلیدی زبان بدن است که به آن توجه خاصی میشود.
روی این موضوع زیاد تمرین کنید. دیدن افرادی که وارد منطقه شخصی همدیگر میشوند و دیدن واکنش به این کار جالب است. بهعلاوه، راه خوبی است برای اینکه از میزان جذابیت و مورداعتماد بودنتان باخبر شوید.
قلمرو
همگی ما حیوان هستیم و مثل بیشتر حیوانات برای خودمان قلمرویی داریم؛
این قلمرو میتواند فضای یک پارکینگ در خارج از خانه باشد یا نیمکتی در یک پارک.
احتمالا در خانه خود صندلیای دارید که متعلق به شماست و کسی اجازه ندارد روی آن بنشیند.
تجاوز به قلمرو افراد هم ریسکهایی بههمراه دارد.
این قلمرو هم مثل منطقه شخصی هر نفر است،
اما حالا به اجسام و اشیا غیرمتحرک هم تعمیم یافته است.
مردم به وسایلی که ادعا میکنند، مال خودشان است دست میزنند و به قلمرو آن جسم توجهی نمیکنند.
اگر فروشندهای در خانه شما را بزند، ممکن است در را باز کرده و به آن تکیه دهید یا یک دستتان را لای در بگذارید تا قلمرو خودتان را نشان دهید.
خمشدن روی یک چیز میتواند نشاندهنده ناسازگاری باشد.
اگر در حال گپزدن با کسی باشید و چیزی بگویید که او با حرف شما موافق نباشد، میتواند پاسخش را با لمدادن از پشت به صندلیاش نشان دهد. این کار نشانه مخالفت است.
در آغاز درباره سه محیط حرف زدم که بیشتر وقتتان رادر آنجا میگذرانید.
ما اغلب ادعا میکنیم برخی چیزها مال ماست. آنها را بهعنوان دارایی یا قلمرو خود فرض کنید.
انسان جزو دارایی نیست،
دنبال نشانههایی باشید که این داراییها و قلمروها نشان میدهند.
همه آنها مشخصه احساسات یک شخص هستند و زبان بدن همه این نشانهها را میخواند؛
برای مثال، لمدادن به پشت صندلی میتواند نشاندهنده این باشد که شخص کاملاً با شرایط راحت است یا میخواهد از یک مانع استفاده کند.
اگر این ژست همراه با لبخند و خنده باشد، نشانه وجود مانع نیست، بلکه میتواند نشانه راحتی و تعلق باشد.
اگر محیط اطراف بهخاطر چیزی یا کسی که با او حرف میزنید، بیروح و خشک است، این ژست میتواند نشانه ایجاد مانع باشد.
حالات صورت و مکالمه صورتگرفته هریک از این حالات را تعیین میکنند. موضوعات و خواندن داستان کاملاً به زبان بدن ربط دارد.
قد، اندازه و شکل
تا حالا درباره قد و اندازه فیزیکی شما حرفی نزدم، اما باید بگویم این گزینهها اثر زیادی بر نحوه دریافت مردم از شما دارند.
اینها از نکاتی هستند که شما را در چشم دیگران خوشایند نشان میدهند
و میتوانند راهنمایی مرجع برایتان باشند.
- اگر اضافه وزن داشته باشید، بیشتر افراد فکر میکنند شما تنبل و نامتناسب هستید.
- اگر بیش از اندازه لاغر باشید، مردم فکر میکنند شما مشکل هاضمه دارید.
- اگر قدتان بیش از حد بلند باشد، بیآنکه حرفی بزنید، مردم از شما میترسند.
- اگر خیلی کوتاهقد باشید، مردم فکر میکنند میتوانند مثل یک کودک با شما رفتار کنند.
- اگر یکی از شرایط بالا را داشته باشید، بارها با این واکنشها روبهرو شدهاید.
قد و اندازه یک فرد یکی از اولین چیزهایی است که دنیا از او میبیند؛
بنابراین روی اولین حس افراد تأثیرگذار است؛ درنتیجه، بسیاری از افرادی که چاق، لاغر، خیلی بلند یا کوتاه هستند،
چون این نقص خود را میدانند، اغلب مصالحه میکنند؛ البته کسانی هم وجود دارند که از این ایرادها سوءاستفاده کرده و سود میبرند.
نوع بدنتان
طبق مطالعه NHS در سال ۲۰۰۹، میانگین قد مردان انگلیسی ۶ فوت و ۹ اینچ (۱.۷۵ متر) و وزن آنها ۱۳.۲st (83.9کیلوگرم) بود. میانگین قد برای زنان ۱.۶۲ متر و میانگین وزن ۷۰.۲ کیلوگرم بود.
عوامل بسیار دیگری مانند اندازه فیزیکی و قد بزرگسالی شما باتوجه به ژنها، رژیم غذایی و ورزشهایی که میکنید شکل بدنتان را تعیین میکنند.
سه شکل بدنی وجود دارد:
- اندومورفی: بدن گرد و کوتاه که وزنش در مرکز توزیع شده
- مزومورفی: باسن و شانههای پهن، دورکمر لاغرتر و حتی متناسبتر
- اکتومورفی: بدن لاغر و پاهای بلند و چارچوب بدنی کوچک
فقط چون این سه نوع شکل وجود دارد، به این معنا نیست که حتماً جزو یکی از این سه دسته هستید.
اگر پدرتان قدبلند و لاغر و مادرتان قدکوتاه و تپل باشد، ممکن است مخلوطی از این دو و اکتواندومورفی باشید یا اندومزومورفی بوده و بدن ورزیده و بزرگ و قدی بلند داشته باشید
یا در حالت اکتواندومورفی وزن شما روی پاهای لاغرتان بیفتد.
شکل بدنتان روی نوع لباسپوشیدن هم اثر میگذارد.
افراد قد بلند اغلب لباس آستین کوتاه میپوشند و افراد کوتاه زیر شلوارشان را تا میزنند.
افراد چاق لباس چسبان پوشیده و افراد لاغر لباس شل و آزاد میپوشند.
همه این انتخابها روی ظاهر شما تأثیر دارد و حتی در نهایت، در کار و تجارتتان مؤثر است.
اگر در انتخابشان اشتباه کنید، ممکن است شانس دوبارهای نداشته باشید.
شاید چارهای برای تغییر شکل بدنتان نداشته باشید، اما راههای زیادی برای تغییر ظاهرشان وجود دارد؛
مثلاً با نوع لباسپوشیدن میتوانید شکل و اندازه بدنتان را بهصورت دیگری جلوه دهید.
وقتی در شرایط ناراحتکنندهای قرار دارید، سعی کنید ظاهرتان بزرگتر جلوه کند و سرپا بایستید یا برای داشتن ظاهر تسلیمپذیر خودتان را کوچکتر و جمعتر نشان دهید.
این امر همیشه اتفاق میافتد. بزرگتر یا کوچکتر نشاندادن حجم بدنتان نشانه توافق داشتن یا نداشتن با یک موضوع است؛
مثل وقتی که کسی در حین مکالمه به جلو یا عقب لم میدهد و این مشخصه وضعیت احساسی اوست؛
برای مثال، قبلاً درباره نشستن به شیوهای صحبت کرده بودم که آرنجتان را بیرون از فضای بدن به میز تکیه دهید تا فضای بدن بزرگتر دیده شود
و اعتمادبهنفستان را نشان دهد و اگر آرنج را درون بدنتان فروکرده باشید،
حس تسلیمپذیری را نشان میدهید. حالا با دانستن نقش این اداها میتوانید از آنها در حالتهای مختلف استفاده کنید
و در جلسات تجاری بهره ببرید. برای توجهکردن به افراد فقط به یک دقیقه زمان نیاز دارید.
بقیه اوقات را در صندلیتان فروبروید و امیدوار باشید توجه کسی را جلب نکنید.
با چشمان باز افراد را بسته به سایزشان برانداز کنید.
دیگران هم برای براندازکردن بقیه از قد و سایز استفاده میکنند؛
البته همیشه نمیدانند چه میکنند و گاهی بهشکل ناخودآگاه این بررسی انجام میشود.
ایستادن بالای سر کسی که نشسته به معنای تفاوت ارتفاع بسیار زیاد است؛
بهویژه اگر شخص ایستاده قدبلند باشد، این موضوع اهمیت زیادی دارد. اگر شخصی که ایستاده با تن صدای ناراحت چیزی را بپرسد،
خواهید دید این روند در مراحل بعدی تجاری هم با همین تن انجام خواهد شد.
وقتی میخواهید خودتان را بزرگتر نشان دهید، با همه ظرفیت ریه نفس عمیقی بکشید و سینه را پر از هوا کنید.
سپس آرام شانههایتان را بالا بیندازید. برعکس، اگر میخواهید کوچکتر به نظر برسید، نفستان را تا جایی که میشود،
بیرون بدهید و سپس دم کوتاهی بگیرید و شانههایتان را بهآرامی به داخل بکشید.
این کار در حالت نشسته یا ایستاده اثر یکسانی دارد.
زبان بدنتان درباره شما چه میگوید؟
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جامع “زبان بدن” کلیک کنید
[/button]
فقط مرگ قابل مذاکره نیست!
[button type=”navy-blue”]
برای مشاهده مقاله جذاب “مذاکره” کلیک کنید
[/button]
درباره علی بهرام پور
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
نوشته های بیشتر از علی بهرام پور
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید